خط لوله صلح :ابعاد و منافع

Print E-mail
ام‌البنین توحیدی
18 ارديبهشت 1386

اهمیت

در اوائل ماه گذشته، وزرای نفت سه کشور ایران، هند و پاکستان در تهران نشست مشترکی به منظور کسب توافق در مورد قیمت گاز برگزار کردند.در این نشست، سه کشور مذکور در مورد قیمت پایه بر اساس متوسط بهای 6 ماهه سبد گاز ژاپن به توافق رسیدند و متعهد به پیگیری هرچه سریع‌تر روند اجرای این طرح شدند. با توجه به اهمیتی که این قرارداد برای ایران و منطقه در پی دارد، گزارش حاضر در پی آن است که تا جوانب مختلف اثربخشی این طرح را با نگاهی دقیق‌تر مورد کنکاش قرار دهد.

تحلیل

61 درصد از ذخایر نفت دنیا در منطق? خلیج فارس واقع شده است و سهم این منطقه در تولید نفت جهان 30 درصد می‌باشد. به این ترتیب، روز به روز بر اهمیت این منطقهء نفت‌خیز افزوده می‌شود. با افزایش تقاضا برای نفت و کاهش تولید نفت در مناطقی‌ مانند آمریکا و دریای شمال، کشورهای بیشتری برای تامین نفت مورد نیاز خود به سوی کشورهای حوز? خلیج فارس جذب می‌شوند .

برای هند، چشم پوشی از منابع انرژی ایران، به دو دلیل امکان پذیر نیست :یکی اینکه هند شاهد گسترش سریع همکاری‌های رقیب آسیایی خود، چین، با کشورهای صادرکننده انرژی همچون روسیه است. برای مثال، در سفر سال گذشته ولادیمیرپوتین به چین، دو کشور یادداشت تفاهمی مبنی بر انتقال سالانه 60 تا 80 میلیارد متر مکعب از گاز روسیه (از شرق و غرب سیبری ) به چین امضا کردند. بر اساس توافقات انجام شده، این خط لوله تا سال 2011 به بهره برداری خواهد رسید. مسکو سیاست خود مبنی بر گسترش همکاری‌ها در بخش انرژی در بازارهای آسیایی را از کشور چین یعنی بزرگترین مصرف کننده انرژی در جهان پس از ایالات متحده آغاز کرده است.به این ترتیب، هند در اولین گام در رقابت جهانی برای به دست آوردن گاز طبیعی روسیه با شکست روبرو شده است.چون روسیه و ایران، تنها منابع تامین کننده نیازهای گازی بازار هند هستند.لذا برای هند، خط لوله گاز ایران – هند - پاکستان، ضروری است. نکته دیگر این است که اگرچه انرژی هسته ای یکی از ابزارهای تامین انرژی هند است، اما نفت و گاز همچنان به عنوان منبع اصلی تأمین نیاز انرژی هند حداقل در ربع قرن آینده باقی خواهند ماند.

ابعاد مختلف پروژه خط لوله صلح

الف – اهمیت استراتژیک

1- ایران با دارا بودن 18 درصد از ذخایر گازی جهان، در رتبه دوم جهانی پس از روسیه قرار دارد.به همین دلیل، دسترسی به بازارهای مصرف و تضمین تداوم آن برای این کشور حائز اهمیت است، به خصوص اگر به این نکته توجه کنیم که اقتصاد ایران به میزان زیادی (70 درصد) به بخش نفت و گاز وابستگی دارد. لذا اجرایی شدن این خط لوله، نه تنها بازار خوبی برای گاز ایران ایجاد و درآمد ثابتی را برای ایران تضمین می کند، بلکه کشور را از گرفتار شدن در دام مشکلات شدید اقتصادی و به تبع آن تهدید امنیت ملی نجات می‌دهد، زیرا بر اساس قانون تحریم که اخیراً در راستای پیگیری برنامه هسته‌ای توسط ایران تشدید نیز شده است، هیچ کشور یا شرکتی حق سرمایه‌گذاری بیش از 20 میلیون دلاردر صنایع انرژی ایران را ندارد. این در حالی است که زیرساخت‌های بخش انرژی ایران اعم از خطوط لوله و پالایشگاه‌ها دچار فرسودگی شده‌اند؛ به علاوه با توجه به رشد 10 درصدی مصرف داخلی به صورت سالانه، نیاز مبرم به بازسازی و گسترش زیربنایی دارند. علاوه بر این، بخش انرژی، به شدت سرمایه بر است و دولت به تنهایی از عهده سرمایه‌گذاری در آن برنمی آید.لذا ضرورت مشارکت و همکاری سرمایه‌گذاران خارجی در این بخش و نیز انعقاد توافقات بلندمدت، کاملاً محسوس است.

2- روایط هند با ایران، از دهه 1990 میلادی رو به گسترش بوده است.دو عامل مهمی که می‌توان در این خصوص برشمرد یکی نظام بازار آزاد و دیگری ژئوپلیتیک می‌باشد. از اوائل دهه 1990 سیاست اقتصادی هند در راستای آزادسازی اقتصادی گام برداشته است. در خصوص عامل مهم بعدی یعنی ژئوپلتیک می‌توان گفت قرابت جغرافیایی، ظهور طالبان در افغانستان و نیز رقابت در آسیای مرکزی از جمله عوامل محرک برقراری رابطه نزدیک‌تر بین هند و ایران می‌باشند. هند به دلایل بسیاری،به هیچ عنوان نمی تواند از گزینه ایران صرف‌نظر کند.ایران برای هند شریک مناسبی در آسیای مرکزی و خلیج فارس است.از سوی دیگر، ایران به بازار رو به افزایش انرژی هند و نیز به یک مؤتلف قوی در آسیا نیازمند است.

3- نکته مهم قابل توجه دیگر اینکه با احداث این خط لوله و برقراری امنیت و آرامش در بلوچستان پاکستان، مرزهای شرقی ایران نیز از شر تروریست ها پاکسازی شده وبه تبع امنیت برقرار شده و فراهم آمدن شرایط کاری و مشاغل، میزان تمایل به اعمال خشونت آمیز و قاچاق مواد مخدر در بین ساکنان این منطقه نیز کاهش می یابد.این در حالی است که بلوچستان پاکستان با دارا بودن منابع نفت ، گاز و سایر ذخایر معدنی، غنی‌ترین و وسیع‌ترین ایالت این کشور به شمار می‌آید و در عین حال توسعه نیافته‌ترین و کم جمعیت‌ترین ایالت در میان چهار ایالت دیگر این کشور است.

ازاین مطلب نمی توان به آسانی گذشت که بسیاری از مردم در منطقه بلوچستان(چه در ایران و چه در پاکستان) به سبب فقدان دسترسی به شغل مناسب و وجود فقر، به سمت اقدامات خلاف قانون گرایش می یابند که با فراهم سازی بستر های اقتصادی مورد نیاز، می توان بسیاری از مشکلات اقتصادی و امنیتی منطقه را رفع کرد که شاید بدون حل آن، مناطق مرزی هیچ‌گاه روی آرامش و قانون را به خود نبینند.

با توجه به اهمیت این مسئله، می‌توان به سخنان شوکت عزیز، نخست وزیر پاکستان، اشاره کرد: مردم ایالت بلوچستان خواستارصلح و پیشرفت اقتصادی هستند و توسعه این ایالت بسیار مهم در حقیقت توسعه کشور است.

4- شاید بتوان گفت مهمترین منفعتی که این خط لوله برای ایران در بر دارد، اتصال کشور به یکی از مهمترین حوزه های مصرف انرژی به ویژه در آینده است. این امر علاوه بر منافع اقتصادی، از بعد تعاملات استراتژیک نیز حائز اهمیت زیادی است.در واقع این گونه ارتباطات، کشورها را واجد اتصالات عمیقی می سازد که گسستن آن به آسانی میسر نیست.بر این مبنا، نباید این خط لوله را صرفا از دریچه مسائل فنی و اقتصادی نگریست بلکه باید آن را از زاویه فرصت‌های استراتژیکی که در اختیار این سه کشور قرار می دهد نیز مورد توجه قرار داد.

ب- ایجاد ثبات در آسیای جنوبی

موفقیت در به ثمر رساندن این پروژه می‌تواند علاوه بر بهره رساندن به هر سه کشور، کل منطقه آسیای جنوبی را از مواهب آن بهره مند سازد.چون تاریخ به روشنی گواهی می دهد که عدم وجود حسن نیت و همکاری میان این دو کشور، خطرات امنیتی، اقتصادی و سیاسی مهمی را برای منطقه به همراه داشته است. قابل توجه است که در سال‌های اخیر و با انجام یک رشته اقدامات داخلی و نیز ایجاد جوّی به دور از جنگ و نا آرامی میان کشورها، میزان سرمایه گذاری در آسیای جنوبی رشد چشمگیری در مقایسه با گذشته داشته است. به عنوان نمونه، رشد سرمایه‌گذاری در این منطقه در سال 2005، به رقمی معادل 4/8 میلیارد دلار رسید که نسبت به سال 2004، افزایشی 2/1 میلیارد دلاری را نشان می‌داد. این در حالی است که تا پیش از این، بیشتر تلاش و توجه این دو کشور (هند و پاکستان) در رقابت تسلیحاتی صرف می‌شد و جوّ بدبینی، وحشت و حتی نفرت بین دو کشور حاکم بود که مسلما این مسائل، شرایط همکاری‌های منطقه‌ای و بهره‌گیری از امکانات بالقوه میان دو کشور را سلب می‌کرد.

ج-منافع سیاسی

دو همسایه شرقی ایران، یعنی هند و پاکستان، از زمان تجزیه شبه قاره با یکدیگر اختلاف دارند به شکلی که تاکنون سه جنگ بین آنها رخ داده است و نیز بین آنها رقابت هسته ای برقرار است که مجموع این شرایط، اوضاع منطقه جنوب آسیا را با بی ثباتی و عدم آرامش مواجه ساخته است. عملی شدن این پروژه که عمر آن به یک و نیم دهه می رسد، می‌تواند در جهت بهبود رابطه این دو کشور نقش تسهیلگر را داشته باشد.

بهبود رابطه بین این دو کشور، اهمیتی بسیار زیاد دارد، زیرا هر دو کشور مجهز به سلاح هسته‌ای می‌باشند. رقابت بر سر تولید سلاح هسته‌ای بین هند و پاکستان، یادآور جنگ سرد بین شوروی با ایالات متحده (البته با وسعتی کمتر) است که عواقب خطرناکی را برای منطقه در بر خواهد داشت. لذا تلاش‌هایی از این دست، می‌تواند به گفتگوهای صلح که بین دو کشور در جریان است، روح تازه‌ای ببخشد و به ثمر رسیدن این اقدامات را به ارمغان آورد.

د- منافع اقتصادی

هند در تمامی زمینه ها به سرعت در حال تغییر و تحول است. نرخ رشد 2/9 درصدی تولید ناخالص داخلی در سال مالی 2007-2006 رقمی است که بسیار در خور توجه است.

هند با اصلاح اصول و قوانین و برخی تغییرات بنیادین سیاسی و اقتصادی و حتی فرهنگی در تاریخ 59 ساله خود به شرایط و وضعیت نسبتا مطلوبی رسیده است. طبق گزارش بانک جهانی، هند تا سال 2020، به چهارمین قدرت اقتصادی جهان تبدیل خواهد شد. پیش بینی می شود تا آن سال، درآمد سرانه هر شهروند به چهار برابر میزان فعلی برسد .

در حال حاضر، استفاده از گاز در بخش های مختلف اقتصاد بیشتر شده است و با رشدی 50 درصدی مواجه می‌باشد. موتور توسعه هند به انرژی بیشتری در سال های آینده نیازمند خواهد بود. در این کشور ،90 درصد از نیاز انرژی، از منابع گاز طبیعی تامین می شود که در سال 2006، رقمی معادل 166 میلیون متر مکعب را در برمی گرفت و تخمین زده می شود که تا سال 2025، مصرف گاز طبیعی در هند به 322 میلیون متر مکعب افزایش یابد. پیش‌بینی می‌شود که در سال ???? هند به ششمین مشتری بزرگ انرژی جهان بدل شود. این نیاز دهلی‌نو و اسلام‌آباد را که بر سر منطقه «کشمیر» اختلاف تاریخی دارند بر سر میز مذاکره نشاند. چندی پیش مسعودخان، سخنگوی وزارت خارجه پاکستان، درباره خط لوله انتقال گاز ایران به هند گفته بود که طرح خط لوله گاز از محورهای مهم گفتگوهای سران هند و پاکستان بوده است.

رشد اقتصادی پاکستان، در سال 2006، معادل 8/6 درصد بود. این کشور از سال 2000 میلادی، یک برنامه گسترده اقتصادی را طراحی کرد و به موجب آن یک رشته اصلاحات اقتصادی را آغاز کرد که مسائلی چون تنظیم بازار، تعدیل اقتصادی، خصوصی‌سازی در بخش انرژی، گسترش شبکه مخابراتی‌، اصلاح شبکه بانکی و نیز اصلاح بخش تجاری را در بر می‌گرفت. این اصلاحات تاکنون، در بهبود وضعیت اقتصادی کشور، نقشی کلیدی ایفا کرده است و تداوم آن را تضمین نموده است. دولت پاکستان ناگزیر است تا در جهت تداوم حرکت به سوی بهبود وضعیت اقتصادی کشور، جهت افزایش تعامل و همکاری های منطقه ای تلاش خود را به کار گیرد که خط لوله صلح گامی مهم در این راستا محسوب می شود

علاوه بر این، پاکستان به عنوان کشوری که خط لوله از آن عبور می کند و به هند و احتمالا پس از آن به چین می رسد، سالانه درآمدی معادل یک میلیارد دلار از این بابت دریافت خواهد کرد.این خط لوله، میدان های نفتی و گازی در جنوب ایران را به خط لوله هزیرا ویجایپور جالدگیشپور موسوم به HVJ در هند متصل می کند.

ایران نیز به دلیل وابستگی اقتصاد خود به نفت و گاز، به درآمد ناشی از آن نیازمند است و انعقاد این توافقنامه و اجرایی شدن آن می تواند نیاز ایران را به بازار فروش تأمین کند و درآمد تضمین شده ای را برای آن فراهم می‌سازد. ایران با وجود درنظر گرفتن تخفیف برای این پروژه همچنان سالانه 9.5 میلیارد دلار از این پروژه درآمد خواهد داشت.

لذا این خط لوله همانند نامی که از همان ابتدا بر آن نهادند، پیام آور صلح و رفاه برای منطقه و مردم این منطقه می‌باشد.

ابهامات

1- از مواردی که سه کشور هنوز در خصوص آن به توافق نهایی دست نیافته‌اند ، چگونگی احداث خط لوله است. پیشنهاد طرف ایرانی این است که هر کشوری خط را در خاک خود احداث کند.البته باشروع فعالیت احداث خط لوله هفتم سراسری گاز کشور، به طور عملی عملیات خط لوله صلح در ایران آغاز شده است. این خط لوله از عسلویه تا ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان ادامه دارد.

2- کارشناسان بازار گاز معتقدند، پاکستان به تنهایی قادر به احداث این خط به دلیل هزینه بالای آن نیست وبدون تردید باید سرمایه مورد نیاز خط لوله را از منابع مالی و خارجی تامین کند.

3- هند نیز به دلیل عدم وجود شبکه گسترده گازی در داخل کشور، نیازمند توسعه زیر ساخت‌های خود در این بخش است که آن هم مستلزم انجام سرمایه‌گذاری کلان است.

محدودیت های طرح

الف - با وجود اینکه این طرح منافع اقتصادی مهمی برای هر سه کشور هند، پاکستان و ایران در بر دارد، اما یک دهه و نیم از عمر آن می گذرد. پیش‌بینی می شود با اقدامات انجام شده، این خط لوله تا سال 2009 به بهره برداری برسد. است.مهمترین عامل این تاخیر را می توان در اختلافات تاریخی دو کشور هند و پاکستان دانست.این اختلافات به حدی جدی بود که به مدت چهار دهه تمام سیاست‌های دو کشور را تحت‌الشعاع خود قرار داده بود. لذا این پروژه علی‌رغم منافع زیاد برای هند و پاکستان، طی دوره های مختلف، با مخالفت آنها روبرو بود. اکنون که گفتگوهای صلح به طور جدی پیگیری می‌شود، چشم‌انداز امیدوارکننده‌ای برای اجرایی شدن آن مشاهده می‌شود. البته، هنوز احتمال تنش بین دو کشور وجود دارد، به ویژه با اقدامات تحریک‌آمیز تروریست‌ها که مخالف برقراری رابطه بین هند و پاکستان می‌باشند. شاید بتوان در این خصوص به انفجار قطار دوستی که از دهلی‌نو به مقصد لاهور پاکستان در حرکت بود، اشاره کرد که در جریان این حادثه حدود 70 نفر کشته و تعدادی زیادی زخمی شدند.

ب - نگرانی جدی دیگر، از بابت مخالفت ایالات متحده با این طرح است.مقامات آمریکایی از این امر نگرانند که طرح های دست‌یابی هند به منابع انرژی از طریق ایران، منافع مالی زیادی را نصیب کشوری سازد که ایالات متحده آن را یکی از محورهای شرارت خوانده و در پی منزوی ساختن آن است، به نحوی که رایس در کمیته روابط خارجی سنا در آوریل 2006، ابراز داشت که ما نگرانی خود را در مورد برقراری روابط با ایران، آشکارا به هند از جمله در مورد طرح خط لوله گاز و رای جدید هند در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرده ایم.

مخالفت آمریکا با این طرح، علی‌رغم منافع فراوان برای هر سه کشور و حتی وجود حمایت‌های داخلی در تداوم مسیر همکاری با ایران، از موانع بسیار جدی و نگران کننده‌ای است که متأسفانه چشم‌انداز آتی این پروژه را با ابهام جدی روبرو می‌سازد. همین امر به همراه بازی دیپلماتیک ظریف و پیچیده هندی‌ها در راستای منافع ملی خود، سبب مطرح شدن درخواست اخیر مقامات هندی مبنی بر ضرورت پایبندی ایران به موافقتنامه ژوئن 2005 شده است که طی آن موافقتنامه، قیمت 215/3 دلاری برای هر یک واحد انگلیس (UTBM) در نظر گرفته شده بود. این در حالی است که قیمت مورد نظر ایران، رقم 1/5 دلار برای هر یک واحد انگلیس (LNG) است.

نتیجه‌گیری:

در سال‌های اخیر، آسیا به بزرگ‌ترین مصرف‌کننده انرژی تبدیل شده است. سه کشور تشنه انرژی، چین، ژاپن و هند و نیز چند کشور پیشرو اقتصادی دیگر مثل مالزی که هر ساله نیازشان به انرژی بیشتر می شود، در این منطقه قرار دارند. لذا جنب و جوش به منظور کسب انرژی بیشتر و مطمئن تر برای سال‌های آینده، جزء اولویت‌های سیاست خارجی این کشورها قرار گرفته است.خط لوله صلح که طرح احداث آن از سالیان پیش مطرح شده است، می‌تواند دغدغه سه کشور ایران، هند و پاکستان را در زمینه انرژی کاهش دهد و امنیت فروش و عرضه انرژی را برای آنها به ارمغان آورد. ناگفته پیداست که این امر در دل خود منافع بیشتری را دارد که در شرایط فعلی منطقه‌ای و بین المللی، هیچ یک از این سه کشور نمی توانند از آن چشم‌پوشی کنند. شایان توجه است که این خط لوله علاوه بر منافع اقتصادی و فنی ای که در پی خواهد داشت، دارای اهمیت استراتژیکی نیز می باشد. بدان معنا که خطوط لوله گاز، همچون شاهرگی این سه کشور را به هم متصل می‌سازد و به رابطه آنها عمق و اهمیت بیشتری می‌بخشد. با توجه به اینکه هند در حال تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ است، ضرورت اتخاذ دید بلند مدت تر در ارتباط با برقراری پیوند عمیق با این کشور، آشکارتر به نظر می رسد.