چکیده

موفقیت‌های روسیه منحصر به حوزه انرژی نیست؛ شاهد این مدعا، توفیق این کشور در مسیر الحاق به سازمان تجارت جهانی است. بر مبنای اعلام سازمان تجارت جهانی، با به نتیجه رسیدن مذاکرات گروه کاری روسیه، این کشور پس از هجده سال مذاکرات پرپیچ و خم، مهم‌ترین گام را در الحاق به این نهاد یا به بیان بهتر، پیوستن به اقتصاد جهانی، برداشت. قرار است در کنفرانس شورای وزیران سازمان تجارت جهانی که در نیمه دسامبر 2011 در ژنو برگزار خواهد شد، الحاق روسیه به طور رسمی اعلام شود. پس از آن نیز پارلمان روسیه طی یک ماه فرصت خواهد داشت تا این مصوبه را تأیید و تصویب نماید. گزارش حاضر به روند الحاق روسيه به سازمان تجارت جهاني مي‌پردازد.

مقدمه

ورود روسيه به سازمان تجارت جهاني، تحول مهمي از دید تعاملات استراتژيك قدرت‌هاي بزرگ به شمار مي‌آيد. در واقع، الحاق روسیه با اقتصاد 5/9 تریلیون دلاری، مهم‌ترین تحولی است که بعد از الحاق چین در سال 2001، در روند آزادسازی تجاری در جهان روی می‌دهد. الحاق روسيه به اين نهاد، اين كشور را به طور ساختاري به اقتصاد جهاني پيوند مي‌دهد و سير اقتصادي آن را متحول خواهد كرد. همچنین اين امر مي‌تواند منافع مشترك ميان اين كشور و مجموعة غرب را به گونه‌اي آشكار افزايش دهد و احتمالاً بر رفتار روس‌ها در سياست خارجي نيز تاثير بر جای گذارد.

روسیه در صحنه بین‌المللی، عموماً به عنوان قدرتی نظامی – استراتژیک تصویر می‌شود؛ به بیان دیگر، مهم‌ترین وجه مشخصه این کشور در پهنه بین‌المللی، توانایی‌های نظامی فوق‌العاده آن است؛ توانایی‌هایی که این بازیگر را جدی‌ترین رقیب نظامی ایالات متحده قرار داده است؛ اما در دو دهة اخیر، به ویژه پس از روی کار آمدن ولادیمیر پوتین در سال 1999، این کشور تلاش کرده است تا منابع قدرت خود را متنوع سازد. این تلاش‌ها نتایج مهمی را نیز در برداشته است. آشکارترین جنبه موفقیت روسیه در زمینه متنوع سازی منابع قدرت خود، حوزه انرژی است. زیرا این کشور با پیگیری سیاست‌های هوشمندانه‌ای در بازار انرژی، توانسته است اهرم‌های استراتژیکی را از این رهگذر نه تنها در روابط خود با اروپا، بلکه در رابطه با چین نیز به دست آورد.

هرچند که موفقیت‌های روسیه منحصر به حوزه انرژی نیست؛ شاهد این مدعا، توفیق این کشور در مسیر الحاق به سازمان تجارت جهانی است. بر مبنای اعلام سازمان تجارت جهانی، با به نتیجه رسیدن مذاکرات گروه کاری روسیه، این کشور پس از هجده سال مذاکرات پرپیچ و خم، مهم‌ترین گام را در الحاق به این نهاد یا به بیان بهتر، پیوستن به اقتصاد جهانی، برداشت. قرار است در کنفرانس شورای وزیران سازمان تجارت جهانی که در نیمه دسامبر 2011 در ژنو برگزار خواهد شد، الحاق روسیه به طور رسمی اعلام شود. پس از آن نیز پارلمان روسیه طی یک ماه فرصت خواهد داشت تا این مصوبه را تأیید و تصویب نماید. گزارش حاضر به روند الحاق روسيه به سازمان تجارت جهاني مي‌پردازد.

مسیر پرپیچ و خم روسیه برای الحاق

سازمان تجارت جهانی، به لحاظ قواعد و مقررات، یکی از پیچیده‌ترین نهادهای بین‌المللی به شمار می‌آید. از همین رو، روند الحاق کشورها به ویژه کشورهای دارای اقتصاد بزرگ به این نهاد، دشوار و زمان‌بر است. اگر این کشورها دارای اختلافات و رقابت‌های سیاسی با مجموعة غرب باشند، این روند دشوارتر و پیچیده‌تر از روند معمول خواهد شد. به طور كلي مراحل الحاق به اين نهاد را مي‌توان به صورت زیر تقسيم‌بندي كرد:

1-    ارائه درخواست الحاق به دبیرخانه سازمان تجارت جهانی؛

2-    بررسی و تصویب درخواست كشور متقاضي در سازمان تجارت جهانی؛

3-    ارائه گزارش رژیم تجارت خارجی كشور متقاضي به سازمان؛

4-    مذاکرات چند جانبه به منظور الحاق به سازمان تجارت جهانی؛

5-    مذاکرات دو جانبه به منظور الحاق به سازمان تجارت جهانی؛

6-     تصویب الحاق كشور متقاضي در شورای وزیران یا شورای عمومی.

روسیه به عنوان یکی از اقتصادهای بزرگ جهان، برخوردار از سنت طولانی رقابت استراتژیک با غرب و نیز اقتصادی متمرکز، طبیعتاً با دشواری‌های زیادی در روند الحاق به این نهاد مواجه شد. اما اين كشور اكنون پنج مرحله از مراحل فوق‌الذكر را گذرانده و در واقع به اين نهاد ملحق شده است؛ زيرا مرحله ششم جنبه بوروكراتيك دارد.

به منظور تبیین روند الحاق روسیه به این نهاد، باید به گذشته بازگشت. نظم موجود اقتصاد جهانی عمیقاً ریشه در نهادها و مکانیسم‌هایی دارد که بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم، در کنفرانس موسوم به برتون وودز شکل گرفت. این نهادها که بعدها به نهادهای سه گانه مشهور شدند، عبارتند از: بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول و نظام عمومی تعرفه و تجارت (گات). در آن مقطع، از آنجایی که شوروی به لحاظ مدل توسعه، الگویی در تعارض با الگوی بازار آزاد دنبال می‌کرد، توجهی به این نهادها نشان نداد و به عضویت آنها نیز درنیامد.

تا اواسط دهه 1980، شوروی بر سیاست‌های اقتصادی خودکفاگرایانه خود اصرار می‌ورزید و روابط اقتصادی آن به بلوک شرق یا کمونیسم محدود بود. اما با روی کار آمدن گورباچف و تغییر رویکردهای سیاسی و اقتصادی، این کشور در سال 1986، تقاضای الحاق به گات را به عنوان عضو ناظر و به تبع آن، مشارکت در مذاکرات اروگوئه به این نهاد ارائه کرد؛ بدان امید که به تدریج به عضویت کامل این نهاد درآید.

در آن مقطع زمانی، ایالات متحده و سایر کشورهای غربی به این دلیل که شوروی داراي یک سیستم اقتصادی مبتنی بر برنامه‌‌ریزی متمرکز است، با درخواست این کشور مبنی بر عضویت در سازمان تجارت جهانی مخالفت کردند. اما در سال 1990، کشورهای غربی با این استدلال که نشانه‌های روشنی از حرکت شوروی به سمت اقتصاد باز مشاهده می‌شود، این کشور را به عضویت ناظر در گات پذیرفتند.

با فروپاشی شوروی در سال 1991، روسیه طبیعتاً در نهادهای بین‌المللی از جمله گات، جایگزین آن شد. روسیه در سال 1993، درخواست رسمی خود را به منظور عضویت کامل در گات ارائه داد. در همین سال، گات گروه کاری الحاق روسیه را تشکیل داد و با جایگزین شدن سازمان تجارت جهانی به جای گات، این گروه کاری در سازمان جدیدالتأسیس فعالیت خود را آغاز کرد و مذاکرات الحاق روسیه نیز آغاز شد.

به موازات این روند، روسیه اصلاحات بازار محور در اقتصاد خود را آغاز کرد و در وهله اول، اصول بنیادین اقتصاد متمرکز شوروی را کنار گذاشت. در تاریخ نوامبر 1991، انحصار دولت بر تجارت خارجی لغو شد و نیز ممنوعیت سرمایه گذاری خارجی در اقتصاد روسیه از میان برداشته شد. در همین راستا، در سال 1992، این کشور سیاست ارزی خود را تغییر داد و سیاست ارزی شناور را در پیش گرفت. اما اصلاحات اساسی اقتصاد روسیه از هنگامی آغاز شد که ولادیمیر پوتین، در سال 1999، قدرت را در روسیه در انحصار خود گرفت. از منظر وی، احیای موقعیت روسیه در جهان نیازمند پیوند ساختاری این کشور با اقتصاد جهانی بود. از همین روی او به اصلاحات بازارمحور شتاب بخشید و به موازات آن، مذاکرات الحاق را به پیش برد.

از دیگر سو، برای ایالات متحده و اتحادیه اروپا، الحاق روسیه به سازمان تجارت جهانی، ثبات و پیش‌بینی پذیری در مورد رفتار اقتصادی، تجارت خارجی و رژیم سرمایه گذاری این کشور را افزایش می‌داد. افزون بر این و مهم‌تر اینکه الحاق روسیه، این کشور را به نظم نهادینه‌ای که مجموعه غرب در دوران پس از جنگ جهانی دوم شکل داده‌اند، پیوند می‌زد و روسیه را وادار می‌ساخت تا قواعد اقتصاد جهانی را که غرب در تدوین آنها نقش اساسی دارد، پذیرفته و رعایت نماید.

همانگونه که در ابتدا اشاره شد، روند الحاق روسیه به سازمان تجارت جهانی، با دشواری‌های سیاسی نیز همراه بود؛ دشواری‌هایی که ریشه در تعاملات پیچیده و پرپیچ و خم این کشور با مجموعة غرب داشت. در این مسیر، غرب الحاق به سازمان تجارت جهانی را به عنوان امتیازی استراتژیک برای روسیه تعریف کرده بود و به عنوان اهرم در مذاکرات استراتژیک از آن استفاده می‌کرد. شاهد این مدعا آنکه مذاکرات دوجانبه روسیه با آمریکا در سال 2006، به پایان رسید و بسیاری در آن مقطع پیش‌بینی کردند که روسیه به زودی به سازمان ملحق خواهد شد، اما تعارض این کشور با مجموعة غرب بر سر نفوذ در کشورهای پیرامونی که با وقوع انقلاب‌های رنگی و نهایتاً جنگ با گرجستان در سال 2008، به اوج خود رسید، روند الحاق این کشور به سازمان تجارت جهانی را به تعویق انداخت.

موضوع دیگری که در این روند تأثیرگذار بود، تردید غرب در مورد بازگشت ناپذیری اصلاحات بازارمحور و دموکراتیک در روسیه بود؛ تردیدی که البته به درجاتی هنوز پابرجاست. عامل مهمی که این متغییرها را تحت‌الشعاع قرار داد، وقوع بحران مالی گسترده در غرب بود که به ویژه اقتصاد روسیه و گشایش آن را بیش از گذشته به خصوص برای اروپائیان جذاب نمود. از آنجایی که تأثیرگذاری متغییرهای سیاسی بر مذاکرات الحاق، ضمن اینکه یک اصل پذیرفته شده است، اما از چگونگی تأثیرگذاری آن اطلاعات چندانی منتشر نمی‌شود؛ بنابراین، نمی‌توان راجع به آن به تفصیل سخن گفت.

با این وجود، علاوه بر تحولات سیاسی که در مراحلی در روند الحاق روسیه مشکلاتی ایجاد می‌کرد، آمریکا و اتحادیه اروپا به عنوان مهم‌ترین طرف‌های مذاکراتی روسيه، در مورد سیاست‌های این کشور راجع به قیمت گذاری انرژی و یارانه‌هایی که این کشور به برخی از بخش‌ها از جمله فولاد پرداخت می‌کرد، نگرانی‌های جدی ابراز می‌کردند. افزون بر این، موانع تجاری که روسیه در بخش خدمات ایجاد کرده بود و نیز تعرفه‌های بالای این کشور در حوزه هواپیماهای مسافربری و خودروها، اهمال این کشور در حفاظت از حقوق مالکیت معنوی و نهایتاً یارانه‌های عظیمی که روس‌ها به کشاورزان خود پرداخت می‌کردند، از دلائل اصلی طولانی شدن مذاکرات برشمرده شده است.

سرانجام در سال 2006، روسیه با ایالات متحده به عنوان مهم‌ترین طرف مذاکراتی، بر سر شرایط الحاق به توافق رسید و مهم‌ترین مانع بر سر الحاق خود را از ميان برداشت. از این مقطع به بعد، روند الحاق شتاب بیشتری گرفت و این کشور به سرعت با سایر طرف‌های مذاکراتی نیز به توافق دست یافت
 (Cooper,2008).

 الحاق روسیه با اقتصادی 5/9 تریلیون دلاری، مهم‌ترین تحولی است که بعد از الحاق چین در سال 2001، در روند آزادسازی تجاری در جهان روی می‌دهد. گرجستان آخرین مانع در راه الحاق روسیه بود که با مذاکراتی که میان طرفین به میانجیگری سوئیس انجام شد، طرفین به توافق رسیدند و این مانع نیز برطرف شد. گرجستان نیل به این توافق را یک پیروزی دیپلماتیک برای خود خوانده است، زیرا این دو کشور با یکدیگر رابطه ندارند. بر مبنای این توافق، یک گروه بی‌طرف بین‌المللی بر مبادلات مرزی روسیه و گرجستان نظارت خواهند داشت.(Bloomberg,2011)

 

دستاوردها و پیامدها

بر مبنای گزارش‌ها، دشوارترین مذاکرات را روسیه در حوزه‌های کشاورزی، ارتباطات و خودرو با سایر طرف‌ها صورت داده است. مذاکره کنندگان روس، روند مذاکرات را از منظر امتیازات ارائه شده موفق ارزیابی کرده‌اند. بر مبنای گزارش‌هایی که در رسانه‌ها ارائه شده است، تعرفه اعمالی روسیه بر واردات کالا باید از 10 درصد کنونی، به 8/7 درصد در دوران بعد از الحاق کاهش یابد. این کاهش برای کالاهای کشاورزی از 2/13 درصد به 8/10 درصد و برای کالاهای صنعتی از 5/9 درصد به 3/7 درصد خواهد بود. اما بزرگ‌ترین امتیازی که روسیه بر مبنای بحث‌های رسانه‌ای، قائل شده است، در بخش دسترسی به بازار برای بخش خدمات و نیز بانک‌های خارجی است؛ امتیازی که همواره به شدت از سوی اتحادیه اروپا در مذاکرات طلب می‌شد. بر این مبنا، سهم شرکت‌های خدمات ارتباطی خارجی در بازار روسیه، برخلاف گذشته به 49 درصد محدود نخواهد ماند.

 همچنین بانک‌های خارجی اجازه خواهند داشت تا مؤسسات تابعة خود را در روسیه دایر کنند. افزون بر این، سقفی برای مشارکت سرمایه خارجی در بانک‌های روسی در نظر گرفته نشده است؛ البته در مورد برخی کالاها کاهش تعرفه‌ها پس از چند سال اعمال خواهد شد (برای خودرو، چرخبال و هواپیماهای غیرنظامی پس از 7 سال، و برای طیور به مدت 8 سال) (reuters,2011).

در همین راستا، سرپرست تیم مذاکراتی روسیه، پس از اتمام مذاکرات گروه کاری، از تأثیر تجربه الحاق چین بر روسیه سخن گفته و تاکید کرده است که تجارت خارجی چین و سرمایه گذاری در این کشور، از زمان الحاق آن به سازمان جهانی تجارت به شدت رشد کرده است. از منظر وی، این تجربه عاملی تاثیرگذار برای روسیه در تصمیم گیری جهت الحاق بود. (Rianovosti,2011)

از لحاظ پيامدهي الحاق، ‌در سطح خرد، مهم‌ترین برندگان الحاق روسیه به سازمان جهانی تجارت، شرکت‌های اروپایی هستند؛ زیرا آنها بیشترین فعالیت را در این کشور دارند.  اروپايي‌ها مهم‌ترين بازارهاي صادراتي روسيه نيز محسوب مي‌شوند. 

شرکت‌های هواپیمایی نیز از این الحاق منفعت زیادی خواهند برد، زیرا دیگر مجبور نیستند برای عبور از آسمان روسیه سالانه 300 میلیون دلار بپردازند. از دیگر سو، صنایع غذایی و نساجی روسیه که نتوانسته است خود را با الزامات الحاق تطبیق دهد، احتمالاً بیشترین ضرر را متحمل خواهد شد. افزون بر این، بانک‌ها و شرکت‌های بیمه‌ای روسیه احتمالاً با رقابت‌های شدیدی مواجه خواهند شد؛ اما در سطح كلان، بر مبنای برآوردهای بانک جهانی، الحاق به سازمان جهانی تجارت، حجم اقتصاد روسیه را در میان‌مدت، به میزان 3/3 درصد و در يك دهه آينده، به میزان 11 درصد افزایش خواهد داد (Financial Times ,2011).

در مورد پیامدهای سیاسی الحاق روسیه به سازمان تجارت جهانی نیز باید به انتظار نشست و نوع رفتار این کشور و مشارکت آن در ائتلاف‌های درون این سازمان را مشاهده نمود. آنچه اکنون تا حدی روشن است، اینکه الحاق به این نهاد، اقتصاد روسیه را به طور ساختاری به اقتصاد جهانی پیوند زده و ضمن آنکه می‌تواند دستاوردهای گسترده‌ای برای این کشور دربرداشته باشد، حاکمیت آن را نیز محدود خواهد کرد. افزون بر این، پیوند ساختاری با اقتصاد جهانی، می‌تواند به تدریج منافع مشترک میان روسیه و مجموعة غرب به ویژه اروپا را افزایش دهد. در صورتی که اقتصاد روسیه با اقتصاد اروپا در وضعیت وابستگی متقابل در آینده میان مدت قرار گیرد، طبیعتاً تبعات آن بر رفتار استراتژیک روس‌ها چشمگیر خواهد بود؛ امری که اکنون و با گذشت یک دهه از الحاق چین به سازمان تجارت جهانی، رخ داده و اثرات آن در رفتار محتاطانه و همکاری‌جویانه چین با غرب، به خوبی قابل مشاهده است.    

جمع بندي

ورود روسيه به سازمان تجارت جهاني، علي‌رغم اينكه توجه رسانه‌اي چنداني به آن صورت نگرفت، تحول مهمي از زاويه تعاملات استراتژيك قدرت‌هاي بزرگ به شمار مي‌آيد. الحاق روسيه به اين نهاد، اين كشور را به طور ساختاري به اقتصاد جهاني پيوند مي‌زند و سير اقتصادي آن را متحول خواهد كرد. اين امر مي‌تواند منافع مشترك ميان اين كشور و مجموعة غرب را به گونه‌اي آشكار افزايش دهد و احتمالاً بر رفتار روس‌ها در سياست خارجي نيز تاثير بگذارد.

از دیگر سو، ورود روسیه به این نهاد می‌تواند بر ائتلاف‌های درون سازمان تاثیرات مهمی بر جای بگذارد و وزن کشورهای در حال توسعه را در این نهاد افزایش دهد. الحاق روسیه از وجهی دیگر، دستاورد مهمی برای سازمان جهانی تجارت به شمار می‌آید؛ زیرا می‌تواند چالش‌های کلیدی این نهاد به‌ویژه به بن بست رسیدن مذاکرات دوحه را حداقل در کوتاه مدت، تحت‌الشعاع قرار دهد. با الحاق روسیه، کشورهای ایران، عراق و الجزایر، تنها اقتصادهای مهمی هستند که هنوز به این سازمان ملحق نشده‌اند.

در نهايت مي‌توان گفت كه یکی از عوامل مهمی که به الحاق روسیه در این مقطع کمک کرد، بحران مالی گسترده در غرب بود که باعث شد تا بازار بزرگ روسیه برای کشورها و سرمایه گذاران غربی از جذابیت بیشتری برخوردار شود.