اهمیت

موافقتنامه همکاری هسته‌ای آمریکا با هند اخیراً پس از تأیید کنگره و امضای بوش، جنبه اجرایی پیدا کرد. این قرارداد بحث‌های فراوانی را از زوایای مختلف در محافل فکری و سیاسی جهان برانگیخت. اهمیت این قرارداد را می‌توان در تعاملات استراتژیک میان قدرت‌های بزرگ از یک سو و تأثیرات آن بر رژیم منع تکثیر تسلیحات هسته‌ای از دیگر سو دانست. به همین لحاظ در این گزارش تلاش می‌شود تا از این زوایا به این قرارداد پرداخته شود.

تحلیل

الف – سابقه تعاملات هسته‌ای هند با آمریکا

سابقه همکاری‌های هسته‌ای هند با ایالات متحده به دهه 1950 برمی‌گردد. در آن هنگام، ایالات متحده در چارچوب برنامه «اتم برای صلح» کمک‌هایی را در زمینه برنامه انرژی هسته‌ای هند ارائه داد. در آن زمان ایالات متحده یک راکتور هسته‌ای برای هند ساخت؛ برای مدتی سوخت هسته‌ای در اختیار این کشور قرار داد و به دانشمندان هسته‌ای هند امکان داد تا در مؤسسات تحقیقات هسته‌ای آمریکا به مطالعه و تحقیق بپردازند. اما این همکاری دیری نپایید، زیرا در سال 1968، هند از امضای پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌ای، سرباز زد و دلیل آن را یک سویه و تبعیض‌آمیز بودن این پیمان ذکر کرد. به علاوه، این کشور در سال 1974، اولین بمب هسته‌ای خود را آزمایش کرد. در ساختن این بمب از همان تکنولوژی‌ای استفاده شد که برای مقاصد صلح‌آمیز در اختیار این کشور قرار داده شده بود. پیامد این رفتارهای هند، طرد آن کشور از سوی ایالات متحده برای مدت بیش از دو دهه بود. در این دوران، ایالات متحده نه تنها از هرگونه همکاری هسته‌ای با هند سر باز زد، بلکه تلاش وسیعی به خرج داد تا مانع همکاری سایر کشورهای دارنده تکنولوژی هسته‌ای با هند شود.

اما در آغاز هزاره سوم، ایالات متحده از این سیاست خود در قبال هند دست کشید و در چرخشی آشکار به سمت ایجاد مشارکت استراتژیک با آن پیش رفت و تعاملات و همکاری‌های خود با این کشور را در حوزه‌های حساسی همچون تکنولوژی فضایی، موشکی و به ویژه هسته‌ای گسترش داد. از آن هنگام تاکنون، روابط هند وایالات متحده پیوسته رو به گسترش و تعمیق بوده است و این دو کشور در چارچوب برنامه «گام بعدی برای مشارکت استراتژیک» پیوسته سطح روابط خود را ارتقا بخشیده‌اند. در این مسیر، تاریخ 18 ژوئیه 2005 را می‌توان نقطه عطفی در تاریخ روابط دو کشور دانست، زیرا در این تاریخ، جرج بوش، رئیس جمهور ایالات متحده و مان موهان سینگ، نخست‌وزیر هند، موافقتنامه تاریخی همکاری در زمینه انرژی هسته‌ای میان دو کشور را امضا کردند. امضای این قرارداد از منظر بسیاری از کارشناسان هند و آمریکا، مهمترین گام در گسترش و تعمیق روابط دو کشور به شمار می‌آید.

بر مبنای این قرارداد، دو کشور تعهداتی را پذیرفتند که در ذیل به آنها اشاره می‌شود:

هند با بازرسی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از فعالیت‌ها و تأسیسات غیرنظامی هسته‌ای خود موافقت کرد.

هند متعهد به امضای پروتکل الحاقی شد که امکان نظارت بیشتر بر فعالیت‌های هسته‌ای غیر نظامی این کشور را فراهم می‌آورد.

هند متعهد به افزایش امنیت تأسیسات هسته‌ای خود شد.

هند ملزم به تعلیق آزمایش سلاح‌های هسته‌ای شد.

هند متعهد شد از صدور فناوری غنی‌سازی اورانیوم به سایر کشورها خودداری ورزد.

آمریکا متعهد شد به شرکت‌های خود مجوز ساخت راکتورهای هسته‌ای در هند را بدهد و نیز سوخت مورد نیاز فعالیت‌های هسته‌ای غیر نظامی هند را تأمین کند.

نهایتاً اینکه ایالات متحده هند را دارای شایستگی لازم جهت دریافت تکنولوژی‌های هسته‌ای با کاربرد دوگانه دانست.

این قرار داد که از هنگام امضا تاکنون بیشتر مراحل اجرایی خود را طی کرده است، موجب برانگیختن بحث‌های زیادی شده است. مدافعان این قرارداد معتقدند گرچه هند عضو پیمان ان.پی.تی نیست، اما محدودیت‌هایی بر فناوری هسته‌ای خود اعمال کرده است و هیچ گاه آن را برخلاف همسایه خود، پاکستان، به کشورهای دیگر انتقال نداده است. آنان قانون سلاح‌های کشتارجمعی را که در ماه مه 2005 در هند به تصویب رسید به عنوان شاهدی بر رفتار مسئولانه هند در این عرصه برمی‌شمارند. بر طبق این قانون، هرگونه تجارت و دلالی در حوزه سلاح‌های کشتار جمعی جرم محسوب می‌شود. به علاوه، مدافعان این قرارداد معتقدند اجرایی شدن آن، شرایط را برای پیوندهای مستحکم‌تر هند و آمریکا فراهم می‌آورد و دو کشور را در پیگیری منافع مشترک همچون گسترش دموکراسی، مبارزه با تروریسم، افزایش تعاملات اقتصادی و به ویژه جلوگیری از تسلط یک قدرت بر آسیا مصمم‌تر می‌سازد.

از دیگر سو، مخالفین معتقدند این موافقتنامه آسیب جدی به رژیم منع گسترش تسلیحات هسته‌ای وارد می‌کند. از منظر مخالفین، این قرارداد تلاش نیم قرنه ایالات متحده به منظور گسترش سلاح‌های هسته‌ای را بی‌اثر می‌سازد و مخالفت آن با کشورهایی را که در پی دستیابی به تکنولوژی هسته‌ای با کاربرد دو گانه هستند، فاقد وجاهت می‌سازد. مخالفان این گونه استدلال می‌کنند که این قرارداد عمدتاً به سود هند بوده است، زیرا این کشور توانسته بدون تعهد به رژیم منع گسترش تسلیحات هسته‌ای، چنین دستاورد بزرگی را کسب کند. آنان به مسئولیت‌پذیری هند در بحث سلاح‌های هسته‌ای معتقد نیستند و در این جهت به رفتار گذشته این کشور استناد می‌کنند. آنان معتقدند هند تا زمانی که در سال 1974 اولین آزمایش هسته‌ای خود را انجام داد، همواره اعلام می‌کرد که در پی دستیابی به تکنولوژی صلح‌آمیز هسته‌ای است. حال نیز مسأله این است که چه تضمینی وجود دارد که در غیاب ساز و کارهای جدی نظارتی، فناوری‌های صادره از سوی ایالات متحده به هند، در جهت اهداف نظامی به کار گرفته نشود.

استدلال‌های مخالفین یک جنبه مهم دیگر نیز دارد که مربوط به راه افتادن یک مسابقه تسلیحاتی جدید است. آنان معتقدند اجرایی شدن این قرارداد، مسابقه تسلیحاتی جدیدی را در آسیا به ویژه میان هند از یک سو و چین و پاکستان از سوی دیگر، ایجاد خواهد کرد. در این راستا می‌توان به آزمایش موشک‌های هسته‌ای پاکستان اشاره کرد.

ب – تأثیرات قرارداد هسته‌ای هند و آمریکا

از منظر نویسنده، تأثیرات قرارداد هسته‌ای هند و آمریکا را در دو سطح می‌توان بررسی کرد:

1. سطح دو جانبه:

همان گونه که قبلاً نیز در قالب نظرات موافقان اشاره شد، این قرارداد تأثیری مهم بر ماهیت روابط دو کشور می‌گذارد. این قرارداد، در واقع، گام مهمی در جهت تکامل بخشیدن به مشارکت استراتژیک هند و آمریکا به شمار می‌آید. این دو کشور در سالیان اخیر، روابط خود را در چارچوب «گام نوین در مشارکت استراتژیک» نهادینه کرده و به پیش می‌برند. در این قالب، آنها تلاش می‌کنند تا با توجه به منافع مشترک گسترده خود این مشارکت را هر چه بیشتر گسترش و تعمیق بخشند. بر این اساس می‌توان گفت که این قرارداد نقطه عطفی در تعمیق روابط هند – آمریکا به شمار می‌آید.

با تقویت مشارکت استراتژیک هند و آمریکا، هند احتمالاً در آینده نقش مؤتلف آمریکا در آسیا را ایفا خواهد کرد. ایفای این نقش نشان دهنده تغییری مهم در سیاست خارجی هند به شمار می‌آید، زیرا این کشور تا سالیان اخیر، همواره عدم تعهد را یکی از اصول سیاست خارجی خود ذکر می‌کرد.

ایالات متحده پتانسیل‌های هند در آینده را بسیار گسترده ارزیابی می‌کند و از همین روست که آماده است به بهای تغییر قوانین داخلی خود و نیز خدشه‌دار شدن وجهه بین‌المللی‌اش در حوزه سلاح‌های کشتار جمعی روابط خود با هند را ارتقا بخشد. این دو مؤتلف در حوزه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی می‌توانند مأموریت‌های مشترک زیادی تعریف کنند و بر مبنای آن ائتلاف خود را تثبیت کنند و به پیش ببرند.

مکمل بودن اقتصادهای دو کشور، رشد سریع مبادلات تجاری میان آنها، سرمایه‌گذاری گسترده آمریکا در بخش‌های مختلف در هند و نیز لابی قدرتمند هند در کنگره آمریکا نیز در تقویت این ائتلاف احتمالاً در آینده نقش بیشتری ایفا خواهند کرد.

2. منطقه‌ای

یکی دیگر از تأثیرات این قرارداد در عرصه منطقه‌ای خواهد بود. ایالات متحده در سال‌های اخیر با چالش بر هم خوردن نظم و وضع موجود مواجه شده است. آسیا یکی از این مناطق به شمار می‌آید که در آن ظهور قدرت‌های جدید باعث شده است تا نظم امنیتی آمریکا - محور در آن دچار چالش شود.

در وضعیت کنونی، ایالات متحده به تدریج از این سیاست که هر مسأله امنیتی را در آسیا مستقیماً مدیریت کند، دست کشیده است و به نوعی تلاش دارد تا نقش موازنه‌گر را در میان قدرت‌های اصلی این منطقه ایفا کند. یکی از مهمترین سناریوها درباره آینده آسیا، هژمون شدن نظم سیاسی و امنیتی در این منطقه است. ناگفته پیدا است که کاندیدای هژمونی در این منطقه چین است و تنها کشوری که در منطقه می‌تواند به نوعی با آن موازنه ایجاد کند، هند می‌باشد. از این روست که ایالات متحد در راستای سیاست موازنه‌گرایی خود در آسیا، به هند توجه ویژه‌ای نشان داده است و تلاش دارد تا با دادن برخی امتیازات و کمک‌های بسیار مهم، توانایی این کشور را برای ایجاد موازنه در مقابل چین هر چه بیشتر افزایش دهد. بر این اساس می‌توان گفت که این قرارداد تأثیرات منطقه‌ای مهمی نیز بر جای خواهد گذارد.

جمع‌بندی

اتحاد و ائتلاف میان کشورهای در حال رشد با قدرت‌های بزرگ، امری با سابقه در سیاست بین‌الملل به شمار می‌آید و تاریخ این عرصه، موارد مختلفی از این گونه از روابط را در خود دارد. قرارداد هسته‌ای هند و آمریکا را می‌توان گام مهمی در مسیر تبدیل شدن هند به مؤتلف آسیایی آمریکا دانست؛ مؤتلفی که احتمالاً به دلیل فواید گسترده این ائتلاف، هزینه‌های ناشی از آن را نیز خواهد پرداخت.

از منظر ایران آنچه مهم است، عبارت از این است که هند پیوسته در روابط خود با آمریکا از یک سو و ایران از دیگر سو دچار تناقضات بیشتری خواهد شد. تناقضاتی که در پرونده هسته‌ای ایران با رأی مثبت هند به نفع ایالات متحده حل و فصل شد و در بحث خط لوله گاز ایران- هند نیز تردید هند را سبب شده است. بنابراین، از این مقطع به بعد، باید اولاً هند را به عنوان مؤتلف آسیایی آمریکا محسوب داشت و پس از آن، از روابط دو جانبه با این کشور انتظارات سیاسی داشت؛ انتظاراتی که طبیعتاً با موقعیت جدید هند محدودتر خواهند بود.