مقدمه:

این روزها یاسر عرفات رهبر تشکیلات خودگردان فلسطینی، پس از دو سال محاصره توسط ارتش اسرائیل در مقر خود در رام‌الله، اجازه یافت به دلیل وخامت حال و پیشرفت بیماری، برای درمان به اردن و سپس فرانسه سفر کند. احتمال فقدان یاسر عرفات به دلایلی چون کهولت سن و براساس گزارش‌ها ابتلا به بیماری‌هایی چون ضعف اعصاب، پارکینسون، ناراحتی‌های گوارشی یا خونی و تهدیدات گاه و بیگاه اسرائیل مبنی بر لزوم ترور وی، آینده فلسطین و نمایندگی مردم آن را با ابهام و دشواری مواجه ساخته است. مضاف بر آن، عوامل دیگری چون عدم شکل‌گیری یک فرآیند با ثبات برای انتقال قدرت در تشکیلات خودگردان، رقابت جناح‌ها و چهره‌های مختلف در داخل و خارج فتح برای جانشینی عرفات و احتمال گسترش اختلافات داخلی، وضعیت نامشخص گفتگوهای صلح که عرفات چهرة شاخص آن تلقی می‌شود، مخالفت گروه‌های جهادی با رویکرد دولت خودگردان و اقدامات سرکوب‌گرانه دولت اسراٍٍِئیل علیه مبارزان و مردم فلسطین، وضعیت را پیچیده‌تر می‌سازند. یکی از ابهامات مهم و فوری مسئله جانشینی عرفات می‌باشد که برخی تحلیل‌گران در داخل و خارج از فلسطین در مورد آن به گمانه‌زنی پرداخته‌اند. نوشتة حاضر بحثی اجمالی در این زمینه دارد.

الف- دیدگاه‌های مختلف دربارة چگونگی برخورد با عرفات

به دلیل شکل خاص اداره دولت فلسطین یعنی ”خودگردانی“ که بخش اعظم بودجه آن توسط سایر کشورها تأمین می‌گردد و با توجه به وجه بین‌المللی مسأله فلسطین که طبیعتاً آن را با روندها و بازیگران بین‌‌المللی در ارتباط قرار می‌دهد، کشورها و نهادهای خارجی در فرآیند ”جانشینی“ عرفات بی‌تأثیر نخواهند بود. براین اساس، دیدگاه‌های برخی از کشورها که می‌توانند بر این روند تأثیرگذار باشند، بررسی می‌گردد.

1- دیدگاه اسرائیل

در مورد چگونگی برخورد با یاسر عرفات، در میان مقامات اسرائیل اختلاف‌نظرهای عمده‌ای وجود داشته است. مقامات و رهبران حزب کارگر طرفدار تعامل با عرفات هستند و وی را تنها کسی می‌شناسند که اسرائیل می‌تواند پیمان صلح را با وی به مقصد برساند. شیمون پرز از رهبران حزب کارگر، چندی پیش عرفات را مستحق دریافت جایزة صلح نوبل دانست، زیرا وی اقداماتی را انجام داد که هیچ مقام فلسطینی دیگری جرأت انجام آنها را نداشت: اولاً به طور علنی اعلام کرد که اسرائیل را به رسمّیت می‌شناسد. ثانیاً وی گفت ”تروریسم“ را متوقف خواهد کرد و ثالثاً موافقت کرد صلح بر مرزهای 1967 و نه مرزهای 1948 مبتنی باشد.

در حالی که دیدگاه‌های افراطی در اسرا‎‎‎‏ئیل – همانند حزب لیکود و سایر دستجات راست‌گرا – معتقد بودند عرفات خود مانعی در راه صلح و از حامیان ”تروریسم“ است که باید از فرآیند مذاکرات اسرائیلی – فلسطینی به هر طریق ممکن – تبعید یا ترور – حذف شود، شارون بارها عرفات را به ترور – همانند شیخ یاسین و رنتیسی – تهدید ‌کرده است. بارها مقر عرفات در رام‌الله توسط ارتش اسرائیل محاصره و گلوله باران شده و اسرائیلی‌ها مکرراً از لزوم جایگزینی یک شخصیت میانه‌رو به جای وی سخن گفته‌اند.

اسرائیلی‌های تندرو حتی برای روز مرگ عرفات نیز نقشه کشیده و ضمن گذراندن طرحی در پارلمان (کنست) مبنی بر ممانعت از تشییع جنازة عرفات – که ممکن است به نمادی برای فلسطینی‌ها تبدیل شود – از هم ‌اکنون برای چگونگی کنترل اوضاع در روز مرگ عرفات و سناریوهای محتمل‌الوقوع آن از قبیل امکان فروپاشی تشکیلات امنیتی وابسته به عرفات و در دست گرفتن قدرت توسط گروه‌های جهادی مخالف روند صلح تمهیداتی اندیشیده‌اند. تندروهای اسرائیلی بر این باورند که تا وقتی عرفات زنده است امکان برون رفت از شرایط فعلی براساس خواست تل‌آویو وجود ندارد و تنها راه موجود، حذف وی از صحنة سیاست فلسطین به هر طریق ممکن است. برخی استدلال‌های ارائه شده توسط این دیدگاه بدین قرار است:

1-1- توانایی عرفات در بهره‌گیری از احساسات ناسیونالیستی فلسطینی‌ها و سایر اعراب علیه اسرائیل (همانند ناصر و اسد) که مانعی در راه زیاده‌خواهی اسرائیل است.

1-2- دیدگاه پان عربیستی عرفات و تلاش برای جلب حمایت کشورهای مهم عربی همانند مصر و عربستان، بین‌المللی کردن مسئله قدس و خنثی کردن تلاش اسرائیل برای محدود کردن مسئله فلسطین به مسئله‌ای اسرائیلی – فلسطینی. عرفات به خوبی از این امر آگاه بوده است که اگر بدون جلب نظر کشورهای مهم عربی دست به مصالحه بزند از حمایت آنها برخوردار نخواهد گردید و ناچار به دادن امتیازات بیشتری خواهد شد.

1-3- بر ملا کردن محتوای مذاکرات با اسرائیل توسط عرفات برای مردم فلسطین و شکست دیپلماسی مخفی‌کاری اسرائیل در مذاکرات برای گرفتن امتیازات بیشتر.

1-4- برپایی یک سلسله مراتب اقتدارگرا در حکومت خودگردان که سبب شده است انجام همه کارها فقط با تأیید شخص عرفات امکان‌پذیر باشد و در نتیجه اسرائیل نتواند با هیچ یک از دیگر رهبران فلسطینی به رایزنی یا توافقات مخفی دست یابد.

1-5- تلاش عرفات برای ایجاد تعادل در میان گروه‌های مختلف فلسطینی (از طرفداران صلح گرفته تا گروه‌های جهادی) و قراردادن خود در مرکز ثقل این تعادل برای اعمال فشار علیه اسرائیلی‌ها و استفاده از آن به عنوان برگ برنده در مذاکرات که اسرائیل را از دریافت امتیازات حداکثری مورد نظر باز می‌داشت.

1-6- تجربة سیاسی و مبارزاتی عرفات که بحران‌های عظیمی را در هر سه دورة:‌ مبارزه، زندگی در تبعید و تشکیل دولت، پشت سر گذاشته و به وی این توانایی را می‌بخشد که فلسطینی‌ها را در مقابله با بحران‌های جدید (همانند ارعاب رهبران فلسطینی تحت عنوان کشتارهای هدفمند) رهبری کند.

2- دیدگاه آمریکا

آمریکا نیز - به عنوان مهمترین حامی استراتژیک اسرائیل و کشوری که در روند سازش مهمترین نقش را ایفا می‌کند - در مورد چگونگی برخورد با عرفات دچار سردرگمی بوده است. دو دیدگاه پیش گفتة موجود در اسرائیل نسبت به چگونگی برخورد با عرفات، در آمریکا نیز هوادارانی داشته و دارد. در حالی که مقامات تندرو – معروف به بازها – در کابینة بوش معتقدند تا زمان حیات عرفات، منطقه خاورمیانه روی صلح را نخواهد دید، مقامات میانه‌رو همانند پاول – که به نظر می‌رسد دیدگاه غالب را در دستگاه حاکم آمریکا در قبال عرفات شکل می‌دهند – معتقدند پیامد حذف فیزیکی عرفات مثبت نخواهد بود، زیرا خشم سرتاسر جهان عرب، جهان اسلام و بسیاری از بخش‌های دیگر جهان را فرا خواهد گرفت. ضمن آنکه در صورت حذف قهری و فیزیکی وی، هیچ مقام دیگر فلسطینی قادر نخواهد بود نقش ناتمام عرفات را کامل نماید. در مجموع ایدة قتل عرفات در واشنگتن حائز اکثریت نبوده و همین امر یکی از عواملی بود که باعث شد دولت شارون در تبعید یا کشتن او درنگ کند و به محاصرة و حبس خانگی او اکتفا نماید. واشنگتن عملاً به حذف غیرفیزیکی عرفات تمایل نشان می‌دهد و یا لااقل اسرائیل را به خویشتن‌داری تا زمان فرا رسیدن مرگ احتمالاً قریب‌الوقوع عرفات فرا می‌خواند.

این دیدگاه که همکاری جدی با عرفات مفید خواهد بود به تدریج در حال ضعیف‌تر ‌شدن است و دیدگاه نومحافظه‌کاران افراطی طرفدار اسرائیل که خواهان کنار گذاشتن عرفات از روند سیاست فلسطینی به عنوان مانع اصلی تحقق صلح هستند، پررنگ‌تر می‌گردد. سخنان بوش در تیر ماه 1381 مبنی بر عدم همکاری با عرفات سرآغاز مطرح شدن رسمی این دیدگاه بود، اما عکس‌العمل‌های جهانی و عربی مانع اجرای این ایده در آمریکا و اسرائیل شده است و در نتیجه دیدگاه حاکم بر وزارت خارجة این کشور کماکان از درجه‌ای از قوت برخوردار می‌باشد. زیرا آمریکا با هدف هژمونیک کردن قدرت خود در خاورمیانه تا حدودی نگران واکنش منفی افکار عمومی و رهبران جهان اسلام نسبت به حمایت بی‌چون و چرا از اسرائیل است.

3- دیدگاه‌های درون فلسطینی

اگر چه در فلسطین دیدگاه واحدی در قبال عرفات وجود ندارد و از حمایت کامل تا مخالفت با شیوه‌های او مشاهده می‌شود، اما اکثر فلسطینی‌ها به نوعی نقش وی را پذیرفته‌اند و او به نماد مسئله فلسطینی مبدل شده است. در عین حال، هر چه تهدیدات علیه عرفات بیشتر می‌شود حمایت‌های داخلی از وی افزایش می‌یابد. در حال حاضر، هیچ جناح سیاسی فلسطینی، حتی رادیکال‌ترین آنها، خواهان حذف عرفات از روند سیاسی فلسطین نیست.

عرفات، خود به باوری فریضه شناسانه از نقش سیاسی‌اش رسیده و معتقد است خداوند وی را مأمور ساخته تا کشور و دولت مستقل فلسطینی را بر پا نماید. به همین دلیل، او بارها گفته است تا شاهد شکل‌گیری این دولت نباشد، مرگش فرا نخواهد رسید. در همین راستا، او همواره شایعات مربوط به بیماری لاعلاج یا احتمال کناره‌گیری خود را تکذیب می‌کرد و جان به در بردن از ده‌ها سال مبارزة مسلحانه و حتی نجات از سقوط هواپیما در صحرای لیبی را نشانة آن می‌دانست. وی گفته است: ”تنها یک راه برای من وجود دارد، ادامه دادن یا مردن و انتخاب سومی در بین نیست... بی‌شک آنقدر زنده خواهم ماند تا شاهد شکل‌گیری دولت مستقل فلسطین باشم“.

جمع‌بندی مطالب پیش گفته این گونه می‌نماید که عرفات به معمائی برای اسرائیل، آمریکا و فرآیند صلح تبدیل شده که حل آن برای آنها در این مقطع بغرنج که بر دامنه بحران های منطقه افزوده شده، بسیار دشوار بوده است. نکته جالب آنکه در حالی که دولت اسرائیل تاکنون بارها عرفات را به تبعید و ترور تهدید کرده است، اینکه اعلام کرده که به عرفات اجازه خروج از حلقة محاصره و سفر به خارج از فلسطین و اجازة بازگشت به فلسطین را می‌دهد.

4- دیدگاه سایر کشورها

سایر کشورهای جهان خصوصاً کشورهای اسلامی و عربی،‌اتحادیة اروپا و روسیه خواهان تداوم حکومت و نقش عرفات بوده و از شیوة برخورد اسرائیل با وی ناراضی‌اند. آنها معتقدند عرفات، به هر حال، نماد ملت فلسطین است، او توانسته است گروه‌های متعدد فلسطینی را به یکدیگر نزدیک کند،‌ در راستای مذاکرات صلح گام بردارد و تا حدود زیادی بحران را مهار کند. بدین دلایل، آنها بارها مخالفت خود را با تهدیدات اسرائیل علیه عرفات اعلام کرده‌اند.

ب- شناخت جایگاه و عملکرد عرفات در تشکیلات خودگردان

یاسر عرفات که در سطح داخلی فلسطین همزمان سه مسئولیت ریاست فتح، ریاست ساف و ریاست دولت خودگردان فلسطین را بر عهده دارد، در سطح بین‌المللی – خصوصاً اروپا و جهان عرب – به عنوان یک شخصیت میانه‌رو که خواهان حل و فصل دیپلماتیک مسئلة فلسطین و ایجاد یک دولت مستقل فلسطینی از طریق صلح با اسرائیل است و نیز به عنوان نمایندة قانونی فلسطین شناخته می‌شود. به همین دلایل است که او هم در سطح داخلی دارای توانایی‌های زیادی برای جذب همه جناح‌ها و نیروهای داخلی فلسطینی است وهم در سطح بین‌المللی از توانایی‌ها و مهارت‌های دیپلماتیک کافی برای جلب حمایت‌های بین‌المللی برخوردار است. بدین ترتیب، برخلاف برخی دیدگاه‌ها که پایگاه قدرت و موضع وی را پس از آغاز فرآیند صلح با اسرائیل متزلزل‌تر از دوران مبارزاتی او می‌دانند، باید گفت وی اینک به لحاظ ساختاری از قدرت بیشتری در فلسطین برخوردار شده است. زیرا او برخلاف دوران مبارزه که به دلیل پراکندگی گروه‌های تشکیل دهندة‌ ساف و مداخله کشورهای عربی حامی این گروه‌ها، قادر به کنترل کامل بر ساف نبود، اینک پس از تشکیل دولت خودگردان در 1996، حاکم مطلق‌العنان فتح و ساف و حتی دولت خودگردان فلسطین محسوب می‌شود. افزون بر این، هیچ شخصیت دیگری از طیف میانه‌روهای ساف، چه در داخل و چه در خارج، از او شناخته شده‌تر نیست و هیچ چهرة رادیکالی (در غیاب رنتیسی و شیخ یاسین) توان هم‌ترازی با وی را ندارد.

عرفات در حال حاضر و در راستای اعمال قدرت خود از اهرم‌هایی برخوردار است که از آن جمله می‌‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

1- مشروعیت: سی سال رهبری مهمترین جناح‌های مبارز فلسطینی مشروعیتی به عرفات بخشیده که سبب می‌شود در صحنة بین‌المللی به عنوان نماد ملت فلسطین شناخته شود و در صحنة داخلی نیز گروه‌های مختلف وجود او را تحمل نمایند. به همین سبب، وی ستون وحدت فلسطینی‌ها شناخته می‌شود.

2- قدرت مالی: عرفات با اخذ کمک‌های بلاعوض بین‌المللی هزینه‌های دولت خودگردان را تأمین می‌کند. شخصیت‌ها و گروه‌های فلسطینی نیز به خوبی می‌دانند که تنها زمانی می‌توانند از امتیازات مالی برخوردار باشند که بتوانند اعتماد شخص عرفات را جلب کنند.

3- کنترل: در اختیار داشتن 40 هزار نیروی امنیتی به عرفات امکان کنترل و حتی سرکوب هر نوع مخالفتی را می‌دهد. ضمن آنکه معیار آقای عرفات در چیدن مهره‌های مورد نظر خود در رده‌های مختلف، ترجیح وفاداری بر لیاقت بوده و بدین طریق همواره اهرم‌های کنترل خود را در تمامی رده‌های فلسطینی اعمال کرده است.

4- وضعیت خاص فلسطین: حالت دولت نیم‌بند و مذاکرات صلح ناتمام و آیندة مبهم آن، این باور را در فلسطینی‌ها و حتی در میان مخالفان عرفات به وجود آورده است که هرگونه تضعیف عرفات، به منزلة تضعیف موقعیت وی در مذاکرات صلح و دریافت امتیازات هر چه بیشتر برای اسرائیل و به مثابه تضعیف کل فلسطین است. بدین ترتیب، حتی گروه‌‌های جهادی نیز لزوم وجود او را پذیرفته‌‌اند.

ج- پیامدهای احتمالی فقدان عرفات

این پیامدها در دو سطح داخلی و نیز منطقه‌ای – بین‌المللی قابل پیش‌بینی است:

1- در سطح داخلی: فقدان عرفات ممکن است به دلایل زیر به وقوع یک جنگ داخلی میان گروه‌های فلسطینی منجر شود.

اول – جانشینی: از آنجا که برای انتقال قدرت در دولت خودگردان یک راهکار ثابت و قانونی شکل نگرفته است و از آنجا که شخصیت پذیرفته شده‌ای هم‌تراز با عرفات که هم دارای وجهه داخلی میان گروه‌های فلسطینی و هم وجهة بین‌‌المللی برای ادامة راه او باشد وجود ندارد،‌ امکان درگیری بین گروه‌ها برای جانشینی وی محتمل است.

دوم - تعیین خط‌مشی آینده: در حال حاضر هر یک از گروه‌های فلسطینی روش خاصّی برای مبارزه و دیدگاه‌های خاصی برای آینده فلسطین دارد. اما همة آنها به دلیل وضعیت غالب عرفات، در سایه قرار گرفته و به ناچار رهبری شبه کاریزمایی وی را - به عنوان خیرالموجودین – پذیرفته‌اند. اما پس از عرفات ممکن است هر یک از آنان برای تثبیت و غلبه دیدگاه خود اقدام نماید.

سوم – فتنه‌جویی‌های اسرائیل: سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل که ید طولائی در کارشکنی و فتنه‌گری دارند می‌توانند با نفوذ در میان گروه‌های فلسطینی به زمینه‌سازی‌های لازم جهت ایجاد درگیری و تفرقه میان آنان پرداخته و از این موقعیت بهره‌جویند.

2- در سطح منطقه‌ای – بین‌المللی‌:

- احتمال توقّف روند کنونی مذاکرات:

- اگر گذار به دورة پس از عرفات با مسالمت انجام نشود، زمینه‌های لازم برای فعال شدن گروه‌های متعدد مخالف روند سازش اعم از راستگرایان افراطی اسرائیل و گروه‌های جهادی فلسطینی فراهم خواهد شد. ضمن آنکه احتمالاً دور جدیدی از مداخلات و اعمال نفوذ کشورهای عربی – اسلامی در مسئله فلسطین – که عرفات در مهار و خنثی‌سازی آنها به ویژه طی یک دهة گذشته تا حدودی موفق ظاهر شده بود – از سر گرفته خواهد شد.

- اگر دورة گذار – خصوصاً بحث جانشینی – با مسالمت‌ انجام شود، باز هم فقدان عرفات بر روند مذاکرات لطمه خواهد زد. زیرا هر کس که جانشین وی شود پیش از تداوم روند مذاکرات باید ماه‌ها یا سال‌ها وقت صرف تثبیت موقعیت خود، جایگزینی مهره‌های مورد نظر و در دست گرفتن کنترل امور نماید.

د- روند جانشینی:

با پیشرفت بیماری عرفات، وضعیت سلامت جسمانی او اینک به شدت در خطر است. اگر بتواند مدت بیشتری دوام آورده و پیش از مرگ خود موفق به پایان فرآیند سازش و تشکیل کشور مستقل فلسطینی شود، در چنین صورتی کار جانشینی او تقریباً نهادینه شده و مشکل چندانی به وجود نخواهد آمد. اما در صورتی که به هر دلیل رسالت تاریخی و فریضه ملی که او برای خود قائل است محقق نشود، سناریوهای زیر قابل پیش‌بینی است:

ممکن است عرفات قصد داشته باشد تا پیش از مرگ خود فردی را به عنوان جانشین معرفی نماید و شاید علت عدم معرفی یک جانشین تا به امروز از جانب او پیدا نکردن فردی واجد صلاحیت باشد (یعنی شخصی با ویژگی‌های فردی ممتاز، مقبول همه گروه‌ها و مردم فلسطین، توانمند برای تداوم روند سازش و در عین حال مورد قبول نسبی اسرائیل و آمریکا). شاید عرفات هنوز تعیین جانشین را زود بداند زیرا نگران است که این امر، موقعیت منحصر به فرد و ممتاز او را به خطر اندازد. اما اگر درگذشت عرفات بدون تعیین جانشین رخ دهد، آنگاه رقابتی برای جانشینی وی در میان شخصیت‌های فلسطینی در خواهد گرفت. اگر چه برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که در غیاب آقای عرفات یک هیئت سه نفره متشکل از احمد قریع (نخست‌وزیر دولت خودگردان)، ابومازن مرد شماره 2 ساف و نخست‌وزیر سابق این دولت و سلیم زعنون رئیس مجلس ملی فلسطین اداره امور را برعهده گرفته‌اند، اما براساس قانون اساسی فلسطین در صورت درگذشت عرفات، مسئولیت‌های او را باید به طور موقت رئیس مجلس قانون‌گذاری فلسطین، روحی فتوح، بر عهده گیرد. به هر حال، از آنجا که روحی فتوح شخصیت تأثیرگذاری در صحنه سیاسی فلسطین به شمار نمی‌رود، نخواهد توانست این رقابت‌ها را کنترل کند. از میان چهره‌های شناخته شدة فلسطینی که بتوانند جای عرفات را بگیرند می‌توان از ابومازن و احمد قریع نام برد که احتمالاً در پشت پرده به طور مشترک مسئولیت‌های عرفات را بر عهده خواهند گرفت. در این میان، ممکن است فلسطینی‌ها به دلیل شرایط ویژة فلسطین، همانند انتخابات 1996 که به انتخاب عرفات به عنوان رئیس دولت خودگردان منجر شد، بار دیگر به آرای عمومی مراجعه نمایند و یا شورای قانون‌گذاری فلسطین فردی را به جانشینی عرفات برگزیند. اگر چه در صورت اخیر ممکن است این انتخاب با مخالفت سازمان‌هایی چون حماس و جهاد اسلامی مواجه شود که در آن شورا نماینده‌‌ای ندارند و یا این انتخاب مورد پذیرش نظامیان و مسئولان دستگاه‌های امنیتی – که خود داعیة جانشینی دارند- واقع نشود. اما به هر حال از آنجا که دولت خودگردان مورد پذیرش جهانی قرار گرفته و تا حدودی نهادینه شده است، امکان کودتا توسط فرماندهان نظامی فلسطینی که خود در حال رقابت با یکدیگر بر سر جانشینی عرفات هستند، یا احتمال فروپاشی دولت خودگردان و بازگشت به وضعیت پیش از تشکیل آن بسیار بعید است.

نتیجه‌گیری:

آمریکایی‌ها پیش از حمله به عراق با طرح نقشة راه، حل مسئله فلسطین را در گرو حل مسئله عراق قرار دادند و اینک پس از سقوط صدام، باید وعدة خود را در مورد فلسطین عملی سازند. هر عاملی که در به نتیجه رساندن نقشة راه‌خلل ایجاد کند به زیان آمریکاست. آمریکا که در گرداب معضلات عراق درگیر است، ضمن نادیده گرفتن کارشکنی‌های اسرائیل و شارون در این راه، عرفات و فلسطینی‌ها را مانع تحقق صلح معرفی می‌کرد. اما آمریکا با توجه به اینکه مجبور است در ظاهر به افکار عمومی در جهان و خاورمیانه احترام بگذارد و خود را به حفظ نوعی توازن ظاهری میان اعراب و اسرائیل متعهد نشان دهد، ناچار بود واقعیت عرفات را به نوعی بپذیرد. در نتیجه، آمریکا حذف فیزیکی عرفات را در کوتاه مدت، راه برون رفت مناسبی از بحران نمی‌دانست و معتقد بود باید جناح‌های میانه‌روتر فلسطینی به تدریج در مقابل عرفات تقویت شوند، اما به گونه‌ای که برچسب وابستگی به این جناح‌ها زده نشود و موقعیت آنها در میان فلسطینی‌‌ها تضعیف نگردد. ضمن آنکه حذف عرفات به صورت تبعید یا ترور می‌تواند از وی قهرمانی بسازد که آیندة صلح را بیشتر تهدید می‌کند.

عرفات با آگاهی از محذورات اسرائیل در زمینه حذف فیزیکی خود، از این موقعیت سود جسته و بر مواضع خود پافشاری می‌کرد. ضمناً عرفات با آگاهی از تلاش آمریکا و اسرائیل برای روی کار آوردن شخصیت‌های میانه‌رو و متمایل به خود در دولت فلسطین، سعی می‌کرد تا چنین نامزدهایی را عوامل اسرائیل و آمریکا معرفی و آنان را به خیانت به آرمان فلسطین متهم و از سر راه حذف کند. اتفاقی که تقریباً در مورد ابومازن افتاد. عرفات به اسرائیل و آمریکا تفهیم کرد بدون تأیید و رضایت او هر شخصی یا هر مذاکره‌ای محکوم به شکست است.

به این ترتیب تنها راه باقیمانده، برای اسرائیل و آمریکا که نمی‌خواهند قبل از فیصله سایر مسائل خاورمیانه از جمله عراق امتیازی به ساف بدهند، مماشات با عرفات تا زمان حیات او – که ممکن است چندان هم به طول نینجامد – می‌باشد. بدین ترتیب، محاصره و محدود کردن عرفات تا آن زمان حتی پس از بازگشت از سفر درمانی، به نوعی – آشکار یا پنهان – ادامه خواهد یافت و مسئله فلسطین دوران رکود را طی خواهد کرد. مرگ طبیعی عرفات، اتهامی را متوجه اسرائیل و آمریکا نخواهد کرد و فلسطینی‌ها اجباراً باید فرد دیگری را به جای او انتخاب کنند. اسرائیل و آمریکا می‌توانند در پشت پرده رایزنی‌ها و اعمال نفوذهایی را برای انتخاب جانشین مورد نظر انجام دهند ومذاکرات صلح را با او ادامه دهند. اما فردی که بر سر کار می‌آید نمی‌تواند به سرعت از راه عرفات منحرف شود. بدین ترتیب، این فرد باید از میان دوستان عرفات که مورد تأیید او هستند، برگزیده شود. گمانه‌ای که می‌توان آن را ”توافق عرفات قبل از مرگ خود با اسرائیل برسر جانشین“ نامید.