مقدمه :

روابط سنتی چین و پاکستان در سالهای اخیر در پرتو توافقات و همکاری های اقتصادی و تجاری و تحت تأثیر عوامل و متغیرهای مختلف، ابعاد و اشکال جدید و گسترده ای یافته است. نمود عینی و قابل توجه این همکاری که با ظرافت خاص در حال پیگیری است و منافع بسیاری را برای دو کشور در راستای اهداف منطقه ای و بین المللی دارد، سرمایه گذاری چینی ها در بندر گوادر می باشد . این مقاله با بررسی کلی روابط چین و پاکستان، درصدد پاسخگویی به سؤالات زیر است: روند کنونی توسعه و تجهیز بندر گوادر در چه مرحله ای است؟ چین و پاکستان چه اهدافی را در این راستا جستجو می کنند؟ این مسأله چه آثاری بر ایران دارد و جمهوری اسلامی چگونه می تواند آثار منفی این طرح را در قالب رقابت های منطقه ای خنثی کند؟

الف - نمای کلی روابط چین و پاکستان :

چین و پاکستان از نیمه دوم قرن بیستم به ویژه دهه های اخیر از روابط سیاسی، اقتصادی و امنیتی مستحکمی برخوردار بوده اند. پیوندهای استراتژیک دو کشور تلقی وجود روابط سنتی پایدار و ریشه دار را در اذهان تداعی کرده است. این پیوندها عمدتاً در اشکال همکاری های دو جانبه خود را نمودار ساخته و کمتر جلوه بین المللی به خود گرفته است. روابط چین و پاکستان در دوران جنگ سرد و سال های پس از آن تا اواخر دهة 1990 بر همکاری های سیاسی و امنیتی استوار بود. این مسأله عمدتاً از متغیرهای منطقه ای و بین المللی مورد نظر هر دو کشور نشأت می گرفت. در دوران جنگ سرد تشکیل محور چین - پاکستان در مقابل محور شوروی – هند را با توجه اختلافات مرزی پاکستان با هند و برخی سرخوردگی های این کشور از آمریکا قابل تحلیل می نمود. این دو محور مقابل پس از فروپاشی شوروی و جانشینی روسیه همچنان تداوم یافت و به ویژه از سوی پاکستان با شدت و علاقه بیشتری با توجه به تداوم منازعه و رقابت این کشور با هند دنبال شد که نمود عینی آن در کمک چین به پاکستان در دستیابی این کشور به سلاح های هسته ای تبلور یافته است.

روابط اقتصادی چین و پاکستان در سال های اخیر با توجه به برنامه های اقتصادی دو کشور از رشد قابل توجهی برخوردار شده است. روابط تجاری دو کشور نیز از ابتدای دهة 1950 آغاز گردید. در ژانویه 1963، اولین توافق تجاری میان دو کشور امضا شد. در اکتبر 1982 نیز کمیته همکاری های اقتصادی، تجاری و تکنولوژیک چین و پاکستان ایجاد گردید. حجم صادرات و واردات دو کشور در دهة 1990 به سرعت افزایش یافت، به گونه ای که در سال 2000 حجم تجارت دو جانبه به 1162 میلیون دلار رسید که رکوردی در تاریخ روابط اقتصادی دو کشور به شمار می آید. از این میزان 670 میلیون دلار سهم صادرات چین و 492 میلیون دلار نیز سهم صادرات پاکستان می باشد.

علاوه بر روابط تجاری، دو کشور همکاری قابل توجهی را در طرح های سرمایه گذاری مشترک آغاز کرده اند. این همکاری عمدتاً از سوی چینی ها در پاکستان در حال انجام است که مصداق بارز آن توسعه و تجهیز بندر گوادر، احداث بزرگراه ساحلی مکران، احداث بزرگراه قره قروم و کمک به سیستم ریلی پاکستان است. جدای از بندر گوادر و بزرگراه ساحلی مکران که بحث اصلی این مقاله است و در قسمت بعدی به تفصیل بررسی می شود. دولت چین با 200 میلیون دلار هزینه در ایجاد و تجهیز سیستم راه آهن پاکستان ، تأمین لوکوموتیو مورد نیاز راه آهن این کشور و اتصال راه آهن پاکستان به چین موافقت کرده است.

علاوه بر این پکن 100 میلیون دلار نیز برای تجهیز سیستم ارتباطات پاکستان و 120 میلیون دلار برای توسعه خطوط لوله نفت این کشور در نظر گرفته است. پکن همچنین 40 میلیون دلار برای توسعه طرح معدن مس ساینداک در بلوچستان و 200 میلیون دلار در بخش تلفن همراه پاکستان سرمایه گذاری می کند. این توافقات عمدتاً در سال 2001 بین مقامات چینی و پاکستانی انجام گرفته است. طرح اقتصادی دیگری که از سوی چینی ها و پاکستانی ها به طور مشترک در حال اجرا است، ایجاد بزرگراه 1300 کیلومتری قره قروم می باشد که اسلام آباد را به کاشغر در منتهی الیه شمال غربی چین و مرکز ایالت سین کیانگ مرتبط می سازد. از نظر پاکستان، ایجاد این بزرگراه جدای از مزایای بالای گردشگری، یکی از مهمترین راه های مواصلاتی این کشور با کشورهای آسیای مرکزی است.

ب - توسعه و تجهیز بندرگوادر و بزرگراه ساحلی مکران :

بند گوادر در منتهی الیه جنوب غربی پاکستان و در ساحل خلیج گوادر در دریای عمان قرار گرفته است. فاصله این بندر تا، کراچی مرکز ایالت سند 800 کیلومتر می باشد. به دلیل شرایط خاص آب و هوایی منطقه که گرم و بیابانی است و فاصله زیاد آن با مراکز سیاسی، اقتصادی و جمعیتی پاکستان و همچنین محدود شدن کلیه فعالیت های اقتصادی و تجاری پاکستان به بندر بزرگ و استراتژیک کراچی، توسعه بندر گوادر در گذشته مورد بی توجهی مقامات پاکستانی قرار گرفته بود. اما از 1995، توسعه این بندر به دلیل برخورداری از سواحل عمیق مورد توجه قرار گرفت. ولی به دلیل فقدان منابع مالی تا سال 1999 این مسأله به تعویق افتاد. از سال 1999 مجدداً توسعه این بندر و این بار در قالب ایجاد بندر آزاد به سبک مناطق آزاد چین در دستور کار قرار گرفت که با رایزنی مقامات پاکستانی، چینی ها علاقمند به همکاری و سرمایه گذاری در این بندر شدند. توافقات اولیه و کلی در این باره در سفر سال گذشته نخست وزیر چین به پاکستان و دیدار وی از منطقه انجام گرفت و نهایتاً در فوریه سال 2002، توافقنامه نهایی مشارکت و سرمایه گذاری چین در توسعه وتجهیز این بندر در جریان سفر یک گروه چینی متشکل از وزیر ارتباطات و مدیرعامل بنادر و کشتیرانی چین به پاکستان به امضای طرفین رسید. مشارکت و سرمایه گذاری چینی ها در دو طرح تعریف شده است. طرح اول، ایجاد منطقه آزاد تجاری و صنعتی گوادر و طرح دوم ایجاد بزرگراه ساحلی مکران است .

عملیات اجرایی منطقه آزاد گوادر آغاز شده است و هزینه اجرایی آن تا تکمیل طرح در حدود 1160 میلیون دلار در دو فاز پیش بینی گردیده است. احداث جاده، تغییر شیوه سنتی زندگی مردم محلی، ایجاد نیروگاه برق، تأمین گاز مورد نیاز، اتصال منطقه به شبکه ریلی کشور و ایجاد بندرگاه های مجهز از جمله برنامه های دست اجرا می باشد. در فاز اول، سه بندرگاه بزرگ با تجهیزات مورد نیاز به ظرفیت پذیرش کشتی های 50 هزار تنی ایجاد خواهد شد و در حال حاضر کانال‏های مربوطه به طول 5 کیلومتر توسط متخصصین چینی لایروبی شده است. این بندرگاه ها هر یک به طول 200 متر با 350 متر محوطه و 5/11 متر آبگیری در طول 36 ماه ساخته می شوند که امکان بهره برداری سریع تر از آن نیز وجود دارد. هزینه اجرایی این فاز در حدود 250 میلیون دلار پیش بینی شده است که 198 میلیون دلار آن را چینی ها و مابقی را دولت پاکستان می پردازند.

در فاز دوم، ایجاد 10 بندرگاه با دو پایانه بزرگ نفتی و یک پایانه کانتینری پیش بینی شده است. این تأسیسات قابلیت پذیرش کشتی های با ظرفیت صدهزار تن و تانکرهای نفتی 200 هزار تنی را خواهند داشت. اجرای این طرح ها، بندر آزاد گوادر را به یکی از فعال ترین و مهمترین مراکز تجاری و نفتی آسیا تبدیل خواهد کرد. نکته قابل توجه اینکه، سلطان نشین عمان نیز علاقمندی خود را برای مشارکت در این طرح اعلام کرده است و براساس موافقت های به عمل آمده، سلطان عمان 7 میلیون دلار برای ایجاد و تجهیز نیروگاه برق این بندر کمک خواهد کرد. آمریکا و آلمان نیز از دیگر کشورهای سرمایه گذار در این بندر به شمار می آیند. طرح دوم، احداث بزرگراه مکران است که از جمله طرح های تکمیلی بندر آزاد گوادر به شمار می رود. این بزرگراه 800 کیلومتری در حاشیه ساحل جنوبی پاکستان احداث می شود و بندر گوادر را به بندر کراچی متصل می سازد. اجرای این طرح نیز با کمک چینی ها در چهار فاز و در مدت 36 ماه پیش بینی شده که فاز اول آن به طول 200 کیلومتر پایان یافته است.

ج - اهداف چین و پاکستان از تجهیز وتوسعه بندر آزاد گوادر :

منطقه آزاد گوادر در حال حاضر به نماد و اوج همکاری های اقتصادی چین و پاکستان تبدیل شده است. توسعه و تجهیز این منطقه برای پاکستان و چین دارای آثار اقتصادی و استراتژیک بسیاری است و دو کشور اهداف کلانی را از اجرا و مشارکت در آن جستجو می کنند.

- پاکستان :

دولت پاکستان تحت تأثیر عوامل مختلف داخلی و منطقه ای و بین المللی، ایجاد و توسعه گوادر را در دستور کار خود قرار داده است. عوامل داخلی به عقب ماندگی شرق پاکستان وایالت بلوچستان ونقش ناچیز آن در اقتصاد ملی بر می گردد. عوامل منطقه ای به وضعیت روبه ثبات افغانستان و رقابت سیاسی ونظامی پاکستان با هند مربوط می شود. به لحاظ بین‌المللی نیز این کشور به دنبال یافتن جایگاه مثبت و مطمئنی در تعاملات اقتصادی جهان و آسیاست. بنابراین، اهداف پاکستان را در اجرای این طرح در موارد زیر می توان خلاصه کرد :

1- توسعه منطقه ای : ایجاد منطقه آزاد گوادر عامل مهم گسترش فعالیت های اقتصادی در ایالت عقب مانده بلوچستان است. نتایج عمده این طرح اجرای طرح های زیرساختی حمل ونقل، ارتباطات و ترانزیت کالا می باشد. وجود این فعالیت ها، ضمن ایجاد اشتغال، رشد فرهنگی و سیاسی این ایالت را به همراه می آورد. علاوه بر این، آثار اقتصادی مثبتی نیز برای اقتصاد در حال توسعه این کشور در بردارد. از جمله این آثار فراهم شدن زمینه صادرات منابع معدنی از جمله منابع مس منطقه ساینداک بلوچستان است که در حال بهره برداری می باشد.

2- خارج کردن فعالیت های اقتصادی و تجاری پاکستان از انحصار بندر کراچی : بندر کراچی در حال حاضر پایتخت اقتصادی پاکستان به شمار می رود و اکثریت فعالیت های اقتصادی، تجاری و صنعتی این کشور در کراچی متمرکز شده است. افزایش فعالیت های تروریستی، افزایش اختلافات مذهبی و سیاسی در این بندر، ساختار اقتصادی این کشور را به لحاظ جذب سرمایه‏گذاری های خارجی و فعالیت های تجاری منطقه ای دچار آسیب پذیری کرده است. بنابراین انتقال، تغییر و تمرکز برخی از فعالیت های اقتصادی و تجاری در گوادر از آسیب پذیری پاکستان در این زمینه می کاهد.

3- تقویت نیروی دریایی : دولت پاکستان علاوه بر بهره برداری های سیاسی واقتصادی از بند گوادر، درصدد استفاده نظامی و امنیتی از این بندر نیز می باشد. یکی از آسیب پذیری های مهم پاکستان در رقابت های امنیتی و دفاعی با هند، عقب ماندگی نیروی دریایی این کشور در مقایسه با هند واستقرار این نیروها در بند کراچی است. بنابراین دولت پاکستان درصدد است با استقرار بخشی از نیروی دریایی این کشور در گوادر که فاصله زیادی با کشور هند دارد، ضمن اینکه این نیرو را از دسترس هند خارج سازد، آن را برای حمایت و پشتیبانی ارتش در جنگ احتمالی با هند آماده و تقویت کند. بنابراین در ساخت و تجهیز این بندر، برخی بهره برداری های نظامی نیز پیش بینی شده است.

4- فراهم کردن زمینه های ترانزیت کالا به افغانستان و‌آسیای مرکزی : استقلال کشورهای آسیای مرکزی و نیاز این کشورها به باز شدن درهای اقتصاد جهانی به روی آنها و همچنین تثبیت تدریجی شرایط سیاسی واقتصادی افغانستان فرصت بی‌بدیل و ارزشمندی را برای پاکستان جهت فراهم کردن زمینه های ترانزیت کالا از و به این کشورها به وجود آورده است. بدون تردید موفقیت پاکستان در استفاده بهینه از این فرصت در شرایط رقابتی شدید با ایران، تجهیز وتوسعه منطقه آزاد گوادر و اتصال ریلی وجاده ای این منطقه به مرزهای افغانستان است.

5- ارتباطات گسترده تر با منطقه خلیج فارس و ایفای نقش در بازار جهانی نفت : از جمله اهداف استراتژیک و بلند مدت مقامات پاکستان در توسعه بند آزاد گوادر ، فراهم کردن زمینه های ارتباطات تجاری واقتصادی گسترده تر با منطقه حساس و مهم خلیج فارس است. به اعتقاد رهبران این کشور، پاکستان با وجود مجاورت با خلیج فارس، نتوانسته است از فرصت مشارکت مستقیم در صنایع نفت و گاز و یا حداقل پشتیبانی این صنایع در بازار جهانی انرژی و در نتیجه کسب درآمدهای لازم بهره برداری نماید. با این حال، شرایط کنونی با وجود منابع عظیم نفت گاز آسیای مرکزی وانتقال آن به بازارهای جهانی از یک طرف و طرح های ملی و منطقه ای توسعه صنعت انرژی در خلیج فارس و تقویت پتانسیل های صنعتی، تجاری و خدماتی کشورهای منطقه از طرف دیگر، بهترین شرایط برای توسعه و تعمیق تعاملات اقتصادی و تجاری با منطقه است. توسعه و تجهیز بندر گوادر به عنوان یک منطقه واسط تجاری بین کشورهای خلیج فارس و کشورهای آسیای جنوب شرقی به ویژه چین و همچنین آسیای مرکزی به عنوان یک پایانه نفتی برای تجارت نفت خلیج فارس و آسیای مرکزی به بازارهای جهانی در این زمینه بسیار قابل توجه است. در این راستا، اسلام آباد تلاش دارد کشورهای عربی را تشویق به فعالیت و سرمایه گذاری در این طرح کند و تاکنون سلطان نشین عمان آمادگی خود را اعلام کرده است.

6- توسعه روابط تجاری و اقتصادی با ایران : یکی دیگر از اهداف مقامات پاکستان از تجهیز وتوسعه بندر گوادر، گسترش روابط تجاری واقتصادی با ایران است. تجارت غیر نفتی ایران و پاکستان به دلیل شرایط نامساعد جغرافیایی و در نتیجه فقدان راه های مواصلاتی خشکی میان دو کشور از کمیت و کیفیت قابل توجهی برخوردار نیست، این در حالی است که دو کشور عضو سازمان منطقه ای اکو می باشند. با این حال، با وجود منطقه آزاد چابهار در کنار مرزهای پاکستان، ایجاد منطقه آزاد گوادر می تواند در توسعه و نوع روابط تجاری دو کشور موثر باشد. علاوه بر این نگاه بلند مدت پاکستانی ها به متغیر ایران، فراهم شدن زمینه های ارتباط خشکی این کشور با اروپا و بهره برداری از کریدور شمال – جنوب می باشد.

اهداف جزئی فوق همگی در قالب تلاش مقامات پاکستان برای هدف کلی ارتقای منزلت این کشور در اقتصاد و تجارت جهانی قابل تحلیل وارزیابی است. انتخاب چین، قدرت اقتصادی در حال ظهور، به عنوان شریک سرمایه گذار در این طرح اثبات کننده این مهم می باشد.

- چین :

دولت چین نیز به حضور خود در پاکستان در یک بعد کلان و مشارکت در منطقه آزاد گوادر به عنوان یک طرح استراتژیک نگاه می کند و آن را در راستای منافع ملی، منطقه ای و بین المللی خود تعریف می نماید. عمده ترین اهداف چین را می توان در موارد زیر خلاصه نمود :

1- اتصال مناطق غربی چین به بازارهای جهانی : مهمترین هدف چینی ها در بعد ملی، فراهم کردن زمینه اتصال وارتباط مناطق غربی چین به بازارهای جهانی است. این مهم ناشی از در اولویت قرار گرفتن مناطق غربی چین در فرآیند توسعه اقتصادی این کشور می باشد چرا که این مناطق عمدتاً مسلمان نشین می باشند و از منابع عظیم نفت و گاز نیز برخوردار هستند. این مناطق نسبت به مناطق شرقی، جنوبی و مرکزی این کشور در طول دو دهه گذشته از سرعت رشد به مراتب پایین تری برخوردار بوده اند. با توجه به برنامه های اقتصادی چین در این منطقه، اتصال این منطقه به بازارهای جهانی از اولویت برخوردار می باشد. این مهم از طریق بزرگراه قره قروم که مرکز ایالت سین کیانگ چین را به اسلام آباد متصل می سازد و سپس ادامه آن تا بندر گوادر، در حال پیگیری است. علاوه بر این مشارکت چینی ها در توسعه و تجهیز سیستم ریلی پاکستان نیز در این راستا قابل ارزیابی است.

2- ایجاد مرکزی تجاری – اقتصادی اختصاصی در منطقه خلیج فارس : دولت چین در راستای بازاریابی، توسعه مراکز فروش تولیدات داخلی و در چارچوب کلی تر بسط قدرت اقتصادی در نقاط استراتژیک جهان، در صدد ایجاد تأسیسات و نهادهای اقتصادی و تجاری است. از جمله مناطق مورد نظر چینی ها خلیج فارس و کشورهای پاکستان وافغانستان می باشد. بدون تردید منطقه آزاد گوادر نقش موثری در حضور اقتصادی و تجاری چین در منطقه خلیج فارس دارا می باشد و پیش بینی می‌شود که این بندر به سکوی صادرات کالاهای چینی در منطقه تبدیل شود. علاقه چینی ها به مشارکت در این طرح عمدتاً ناشی از نداشتن دست برتر در بازارهایی همچون دوبی، عربستان وایران است. جدای از بازاریابی، متمرکز شدن شرکت ها و موسسات فنی و صنعتی چین در گوادر، امکان مشارکت آنها را در طرح های نفت و گاز منطقه، تسهیل می کند. با توجه به مطالب بالا، چینی ها تلاش دارند با به کارگیری تجربه موفق آزاد شهرهای خود، بندر گوادر را نیز به عنوان یک مرکز اقتصادی پاکستانی چینی تجهیز کنند.

3- بهره برداری نظامی: یکی از اهداف مهم و در عین حال ناگفته چینی ها از مشارکت در بندر آزاد گوادر، احتمالاً فراهم کردن زمینه های حضور نظامی خود در دهانه منطقه حساس واستراتژیک خلیج فارس است. به نظر می رسد از عوامل تمایل چینی ها برای مشارکت در این طرح، تعهد پاکستانی ها به فراهم کردن زمینه های بهره برداری نظامی چین از طریق ایجاد پایگاه نظامی واستفاده از امکانات دریایی و ساحلی بندر است. این مهم با توجه به نیات نظامی مقامات اسلام آباد، با مشکل چندانی مواجه نشده است. در ایجاد چنین شرایطی، بدون تردید حضور نظامی آمریکا و حمله این کشور به افغانستان و احساس ناامنی از سوی چینی ها موثر می باشد. تنها مشکل و مانع در این زمینه، مخالفت متحده ایالات آمریکاست. مقامات آمریکایی چندان به اهداف اقتصادی دو کشور در بندر گوادر حساس نیستند و حتی به گونه ای از آن حمایت می کنند. اما نسبت به ایجاد پایگاه نظامی حساس می باشند و خواهان عدم پیگیری این طرح هستند.

علاوه بر موارد فوق، حضور اقتصادی چین در پاکستان را باید در قالب اهداف کلان و بلند مدت این کشور ارزیابی کرد. مقامات پکن بدون تردید تداوم رشد اقتصادی و فرآیند صنعتی شدن خود را در قالب استراتژی برونگرایی و گسترش فعالیت های اقتصادی و تجاری فراتر از مرزهای خود جستجو می کنند. این مهم در نگاه اول به صورت ایجاد همکاری های اقتصادی ریشه دار و نهادینه شده با کشورهای مهم تبلور می یابد.

د - آثار ایجاد بندر آزاد گوادر بر ایران :

صرف ایجاد منطقه آزاد تجاری گوادر که فاصله ای کمتر از 200 کیلومتر با مرزهای ایران دارد، در بردارنده آثار مثبت و منفی برای ایران است که به مراتب در شرایطی کنونی آثار منفی آن بیش از آثار مثبت است.

1- آثار منفی : تضعیف منطقه آزاد چابهار :

عینی ترین و مهم ترین اثر منفی این طرح، تضعیف ماهیت وجودی منطقه آزاد چابهار در جنوب شرقی ایران است. بدون تردید در شرایط کنونی گوادر مهمترین و قوی ترین رقیب تجاری و اقتصادی چابهار به شمار می آید. با وجود اینکه منطقه آزاد چابهار نزدیک به یک دهه است که فعالیت خود را آغاز کرده اما به دلایل مختلف از جمله مشکلات زیرساختی نظیر فقدان سیستم حمل و نقل ریلی و جاده ای و هوایی مناسب نتوانسته است موفقیت چندانی در تجارت و ترانزیت کالا از و به کشورهای افغانستان و آسیای مرکزی پیدا کند و در شرایط کنونی با توجه به کندی توسعه زیر ساخت های منطقه به دلیل کمبود اعتبارات و مشکلات خاص دیگر، چشم انداز این بهبود موقعیت در میان مدت چندان امیدوار کننده به نظر نمی رسد. این وضعیت به گونه ای است که چابهار با توجه به اهمیت استراتژیک آن هنوز در اقتصاد ملی نیز موقعیت واقعی خود را به دست نیاورده است. در این شرایط وبا توجه به حضور یک قدرت اقتصادی جهان در بندر گوادر و سرمایه گذاری عظیم در آن و همچنین با توجه به سرعت عمل زیاد در اجرای طرح های زیرساختی (حداقل تا 5 سال آینده) ، به نظر می رسد منطقه آزاد چابهار از گردونه رقابت عقب افتد و مزیت نسبی خود را در ترانزیت کالا به افغانستان و آسیای مرکزی از دست بدهد. به طور طبیعی، علاوه بر چین و پاکستان، افغانستان نیز می تواند از منافع ترانزیت کالا به آسیای مرکزی بهره لازم را ببرد و بنابراین مشوق این امر می باشد.

این مهم در سطح کلان تر، طرح استراتژیک محور شرق را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. مزیت قابل توجه و مهم بندر گوادر در مقایسه با چابهار نزدیکی این بندر به کراچی واتصال آن از طریق بزرگراه مکران است. بدون تردید، نزدیکی واتصال پایتخت اقتصادی پاکستان به گوادر، عامل بسیار مهمی در توسعه و تجهیز این بندر می باشد. از سوی دیگر ایجاد بندر آزاد گوادر باعث جذب و تمرکز فعالیت های اقتصادی و تجاری بسیاری از کشورها در این بندر با توجه به سرعت عمل در فرآیند توسعه و تجهیز زمینه های ارتباطی آن می باشد.

یکی از الزامات توسعه اقتصادی و تجاری منطقه خلیج فارس، وجود یک مرکز تجاری در سواحل شمالی آبهای دریای عمان می باشد. چابهار و گوادر بهترین موقعیت را برای این مهم دارند. بدون تردید هر یک از این دو منطقه که سریع تر به نتیجه برسند و از امکانات و تسهیلات بیشتری برخوردار گردند، بیشتر می توانند فعالیت های اقتصادی و تجاری را جذب نمایند.

علاوه بر موارد فوق، به طور طبیعی ایجاد پایگاه نظامی و تجهیز نیروهای دریایی وهوایی پاکستان و چین در کنار مرزهای آبی و خاکی ایران، حساسیت ها و آسیب پذیری های خاص خود را همراه دارد.

2- آثار مثبت :

از جمله آثار مثبت توسعه و تجهیز بندر آزاد گوادر، فراهم شدن زمینه توسعه روابط اقتصادی و تجاری ایران و پاکستان ودر سطح خردتر، پیوند دو منطقه آزاد چابهار و گوادر می باشد. چنانکه قبلاً نیز بیان گردید، روابط تجارتی غیر نفتی دو کشور به دلیل شرایط جغرافیایی مرزهای دو کشور در سطح پایینی قرار دارد. در شرایطی که دو منطقه آزاد تجاری ایران و پاکستان در فاصله ای کمتر از 400 کیلومتر قرار گرفته اند، پیوندهای اقتصادی وتجاری این دو منطقه می تواند در توسعه و تنوع روابط تجاری و طرح های مشترک سرمایه گذاری موثر واقع شود. یکی از عوامل کنونی توسعه منطقه آزاد چابهار در مقایسه با دو منطقه آزاد کیش و قشم، فاصله زیاد آن با مراکز تجاری واقتصادی منطقه خلیج فارس می باشد که توسعه بندر گوادر با مشارکت گسترده چینی می تواند در رفع این مشکل تأثیر گذار باشد.

نتیجه گیری :

1- توسعه و تجهیز بندر گوادر و تبدیل آن به یک منطقه آزاد تجاری و صنعتی، در حال حاضر به نماد دوستی چین و پاکستان تبدیل شده است. به نظر می رسد با توجه به حجم گسترده همکاری های اقتصادی دو کشور، اجرای طرح های اقتصادی مشترک و سرمایه گذاری عظیم چینی ها در پاکستان، اسلام آباد به متحد اقتصادی و تجاری پکن در جنوب و غرب آسیا تبدیل شود. بدون تردید این همکاری ها با توجه به روند رو به رشد موقعیت چین در اقتصاد جهانی افزایش می یابد.

2- توسعه و تجهیز گوادر و تسریع در اجرای طرح های مورد نظر، برای چین و پاکستان از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. پاکستان به این طرح به عنوان طرحی استراتژیک برای ارتقای جایگاه منطقه ای خود به ویژه در روابط تجاری با آسیای مرکزی و خلیج فارس نگاه می کند. مقامات چین نیز، گوادر را اولین تجریه عملی در زمینه نهادینه کردن موقعیت اقتصادی و تجاری و حتی نظامی این کشور در ماورای مرزهای ملی و کشورهای مجاور ارزیابی می کنند. بنابراین نتیجه بخش بودن این مشارکت و سرمایه گذاری برای آنها بسیار مهم است چرا که می تواند الگو مناسبی برای برنامه های آینده در دیگر مناطق باشد.

3- به نظر می رسد با توجه به کارگیری الگوی موفق آزاد شهرهای جنوبی چین در ساختار گوادر، این بندر به یکی از سه منطقه فعال اقتصادی و تجاری در کنار دوبی و بندر عدن در منطقه تبدیل شود.

4- توسعه و تجهیز گوادر با توجه به سرعت عمل در اجرای طرح ها و وجود تأسیسات سنگین زیرساختی، چابهار را در معرض رقابتی سخت در زمینه ترانزیت کالا به کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان و همچنین مرکزیت تجاری و اقتصادی در دریای عمان قرار می دهد.

5- در این شرایط لازم است با درک دقیق و واقعی شرایط در حال ظهور، توسعه و تجهیز منطقه آزاد تجاری صنعتی چابهار جدی گرفته شود . تثبیت شرایط کنونی، ماهیت وجودی منطقه آزاد چابهار در خطر قرار می دهد. پیشنهاد می شود با بهره گیری از تجربه پاکستان در بندر آزاد گوادر، زمینه فعالیت و مشارکت قدرت های اقتصادی در چابهار فراهم گردد و با در نظر گرفتن اعتباری خاص و قابل توجه، طرح های زیر ساختی از جمله سیستم حمل و نقل ریلی، جاده ای و هوایی و همچنین تجهیز بندرگاه های منطقه جدی گرفته شود. چابهار در مقایسه با دو منطقه آزاد دیگر از مزیت بیشتر و حساس‏تری به لحاظ ترانزیت کالا به افغانستان و آسیای مرکزی برخوردار بود. بدون تردید، اگر چابهار توانسته بود در طول یک دهه گذشته جایگاه واقعی خود را در تعاملات اقتصادی و تجاری منطقه پیدا کند، بندر گوادر نمی توانست به عنوان یک رقیب جدی خود را نشان دهد. در هر حال جدای از پیشنهاد فوق، لازم است برنامه ریزی های میان مدت و بلندمدت منطقه آزاد چابهار با توجه به شرایط ایجاد شده انجام گیرد و به نوعی زمینه همکاری دو منطقه فراهم شود. این مهم الزاماً نیازمند یک عزم ملی و همه جانبه است.