ویکی‌لیکس مسیری افشاگرانه برای برهم زدن ساختارها و فضاهای سیاسی شکننده کشورهای جهان سوم ایجاد کرده است. با انتشار این اخبار توسط ویکی‌لیکس نگرانی‌ها در حوزه دیپلماسی کشورها افزایش یافته به طوری که مسیر سیاست‌گذاری کشورها را تغییر می‌دهد. در طول تاریخ رسانه‌ها، بعد از ماجرای رسوایی واترگیت که بین سال‌های ۷۵-1972 اتفاق افتاد و موجب کناره‌گیری ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهوری آمریکا شد، جریان ویکی‏‌لیکس جنجالی‌ترین واقعه رسانه‌ای و در نوع خود بی‌سابقه است. به این ترتیب، مسیر آینده دموکراسی تبدیل به ای-دموکراسی (E-democracy  ) شده و نقش رسانه‌ها به تدریج سایه خود را سنگین می‌کند. در تحلیل‌های دست‌اندکاران رسانه‌ها، این نگاه به عنوان «تئوری سی.ان.ان» مطرح است. در تئوری سی.ان.ان رسانه‌ها آنقدر توان و اهمیت دارند که می‌توانند بر تصمیم‌گیری سیاستگذاران تأثیر بگذارند و معادلات میان آنها را دچار بحران کنند. در مورد پدیده ویکی لیکس در چند سناریوی خوشبینانه و بدبینانه این سوال مطرح است که آیا ویکی‌لیکس توسط دیپلمات‌ها طراحی و ابداع شده، یا توسط دیگران در این حوزه وارد شده و بر بازی دیپلمات‌ها تأثیر می‌گذارد و قواعد را تغییر می‌دهد.
 
* نشست تخصصی بررسی ابعاد رسانه ای و سیاسی ویکی لیکس، ٢٣ آذر ١٣٨٩، سالن همایش‌های مرکز تحقیقات استراتژیک