تعاملات روسیه و آمریکا دردوران اوباما

Print E-mail
امیر محمد سوری، افسانه احدی
23 مرداد 1388

چکیده

سفر اوباما به روسیه موجب تحولات جدیدی در عرصه روابط دو قدرت در برخی از حوزه‌ها شده است. این مسأله تحت تاثیر تغییراتی است که تا حدودی در نگرش‌ها و سیاست‌های واشنگتن و مسکو رخ داده است. دیدگاه متفاوت اوباما با بوش و سیاست‌های متعادل‌تر مدودف و همچنین تحولات عرصه جهانی در هماهنگی راهبردهای کلان دو کشور موثر بوده است. موافقت آمریکا با جایگزینی پیمان جدیدی به جای پیمان استارت و همکاری روسیه با آمریکا در مورد سپر دفاع موشکی در عوض عدم عضویت اوکراین و گرجستان در ناتو از نمونه‌های نوین همکاری دو کشور به حساب می‌آید.

مقدمه

سفر اوباما به روسيه مي‎تواند تحولات جديدي در روابط دو قدرت جهاني ايجاد كند. روسيه‎اي كه تا همين اواخر تندترين موضع گيري‎ها را در عرصه جهاني داشته است، به نظر سیاست همكاري جويانه‎تري را همچون آمريكا در پيش خواهد گرفت. تا پيش از اين، پیش بینی می‎شد که دو کشور روابط پرتنش‌تری را دنبال می‎کنند و امید چندانی به توافق در عرصه‌های مختلف وجود نداشت.

اما در حال حاضر، امیدهای زیادی برای بهبود روابط دو کشور به وجود آمده است. اوباما می‌گوید كه براي صلح و امنيت بين‎المللي به دنبال راه‎هايي غير از تقويت توان هسته‎اي است. او با جايگزيني پيماني به جاي استارت موافقت كرده و روسيه نيز تا حدودي خواستههاي خود را در عرصه جهاني تعديل ساخته و سیاست همكاري جويانه‌تري را در پيش گرفته است.

البته تمامي اين موارد به معناي دوري يكباره از خواست‎ها و سیاست‎هاي دو كشور نيست، بلكه مي‎توان اين امر را به خواست طرفین براي تعديل راهبردها تعبير كرد. راهبردهايي كه تا پيش از اين نه تنها روابط روسيه و غرب را به اوج تنش و شكاف در مديريت بين‌المللي رسانده بود، بلكه هيچ اميدي را براي بهبود باقي نگذاشته بود.

در اين جا اين سوال مهم مطرح است كه بايد انتظار چگونه رفتاري را از سوي دو طرف داشت؟ آيا روابط در حوزه‎هاي مختلف رو به آرامش خواهد گذاشت و در نهايت همكاري خواهد رفت و يا اين كه اصولا چنين آرامش و فضاي تقريبا اميدوار كننده‌ای پشتوانه چنداني ندارد؟ و اين كه موارد و مسايل مورد تفاهم و يا مورد اختلاف با توجه به فضاي بوجود آمده چه خواهد بود؟

با توجه به هويت‎ها و راهبردهاي كلان دو طرف اين انتظار هميشه وجود دارد كه سیاست رقابت و همكاري در پيش گرفته شود. البته در برخي مقاطع به دليل ماهيت رخدادها و يا رهبران دو كشور، تعاملات بهتر يا بدتر مي‎شود، اما آن چه هميشگي است رقابت است. روسيه هيچ‎گاه نمي‎تواند از خواست‎هاي جدي خود كه در تقابل كامل با غرب است چشم بپوشد و غرب به رهبري آمريكا نيز هيچ‎گاه از گسترش منافع خود كه در تقابل كامل با روسيه است، نمي‎تواند دست بردارد. اما در شرايط جديد و با توجه به همپوشي منافع، مي‌توان انتظار گسترش روابط و همكاري در حوزه‌هايي را داشت كه طرفين براساس احترام متقابل رفتار مي‌كنند. احترامي كه تا پيش از اين دستخوش يكجانبه گرايي و تحقير بود.

روسيه و آمريكا، رقبا و شركاي هميشگي

روسیه و آمریکا هر کدام سیاست‎ها، استراتژی‎ها و منافع خاص خود را دارند که در منطقه اوراسیا و البته در عرصه جهاني نه تنها بسياري از آنها با یکدیگر هم‎پوشی ندارند، بلکه در برخي از موارد در تضاد و تقابل با یکدیگر هم هستند.

در راهبرد كلان روسيه دو نكته مهم را مي‎توان تشخيص داد؛ اول تقويت توان خود كه تماما مبتني بر انرژي است و دوم حفظ و گسترش نفوذ سنتي در عرصه جهاني، مخصوصا در حياط خلوت روسیه. اما در اين ميان نكته مهم ديگر حفظ استقلال خود و به نوعي بازگشت به همان اقتدار و هويت روسي است كه به نظر در دوران يلتسين، به شدت از آن جدا افتاده بودند. دوران پوتين اوج بازگشت به هويت و اقتدار روسي است كه بر متمايز بودن روسیه از غرب تاکید دارد.

اما جنگ سرد هم چنان اثرات خود را بر روي دولت بوش گذاشته بود. نگاه آمريكا در آن دوران نسبت به روسيه نگاه دوران جنگ سردي بود. چنين نگاهي آمريكا را مجبور به حضور گسترده در منطقه اوراسيا و دخالت بسيار در مسايل داخلي روسيه مي‌كرد. همين امر مشكلات جدي‎اي را بر سر راه بوش مي‎گذاشت. سپر دفاع موشكي، وقوع جنگ در گرجستان و مساله ايران مهم‎ترين آنها در ساليان اخير بوده است.

اوباما كه با شعار تغيير روي كار آمد، در تلاش است تا اين شكاف به وجود آمده چه در عرصه داخلي و چه در عرصه جهاني را با استفاده از ابزارهاي در دسترس پر كند. تاكيد بر عناصر غير مادي قدرت، ديپلماسي و غيره از جمله ابزارهاي موجود به نظر مي‎آيند. مدودف نيز به خوبي اين نكته را درك كرده كه تاكيد صرف بر اقتصاد تك محصولي و مشاجره با ديگر قدرت‌ها، نمي‎تواند چندان ابزار مناسبي براي تامين منافع روسيه باشد و مي‎بايست بيش از پيش بر همكاري با آمريكا و اروپا نظر مثبت داشته باشد.

 از عوامل بسيار مهم ديگري كه در بوجود آمدن فضاي همكاري بسيار موثر بوده است، مرتبط ساختن مسايل گوناگون در يك بسته و حل کردن تمامي آنهاست. تا پيش از اين نگاه به گونهاي بود كه موارد به صورت جداگانه به بحث گذاشته ميشد، اما در حال حاضر تلاش می‌شود به مسایل مختلف تا حدودی به صورت مرتبط با یکدیگر نگاه شود.

نکته بسیار مهم ديگر فهم عميق اين مساله است كه ميبايست منافع طرف مقابل را نيز در نظر داشت. دولت بوش در بسياري از حوزهها نه تنها منافع و ديدگاههاي روسيه را به رسميت نميشناخت، بلكه تلاش ميكرد با قدرت هرچه تمامتر ديدگاه‎هاي آمريكا را در عرصه جهاني پياده سازد كه تبعا با مخالفت جدي ديگر كشورها و مخصوصا روسيه مواجه مي‎شد و كار را براي همكاري سخت مي‎ساخت. در ادامه تلاش مي‎شود به موارد اصلي مورد بحث طرفين اشاره گردد.

معاهده كاهش تسليحات استراتژيك

مهم‎ترين مساله در امور نظامي و معاهدات، در حال حاضر مساله كاهش سلاح‎هاي استراتژيك است. پوتين در اواخر ژوئن 2006، اعلام كرد كه خواهان احياي گفت‌وگوهاي دو جانبه با اولويت جايگزيني پيمان START  است كه از 1991 آغاز شده و در 2009 نيز به پايان مي‎رسد.  در ژوئن 2006، روسيه و آمريكا مكانيسم رسمي‎اي براي تداوم بخشيدن به گفت‌وگوهاي دو جانبه بر روي مواردي همچون تروريسم، عدم گسترش سلاحهاي كشتار جمعي و هسته‎اي، كنترل تسليحات و ديگر موارد امنيتي اساسی ایجاد کردند. اگرچه در نشست  G8 در سنت پترزبورگ، هيچ طرح رسمي‎اي شكل نگرفت، اما وزراي دفاع و خارجه مطالعات جدي‎اي را براي يافتن راهي در جهت حل موارد موجود آغاز كردند.

آمريكاييها در نهايت اعلام كردند كه اين گونه معاهدات، با جهان امروز كه تهديدات و تروريستهاي فراملي در آن وجود دارد، هماهنگي ندارد. به همين دليل واشنگتن اعلام كرد كه خواهان تكميل و گسترش پيمان SORT  است. اين پيمان در مي 2002، بين آمريكا و روسيه امضا شده بود. اين پيمان مقرر كرده بود كه تا 31 سپتامبر 2012، هر دو طرف بايد بين 1700 تا 2200 كلاهك استراتژيك مستقر خود را نابود سازند. البته روسيه با اين طرح مخالفت كرد. يكي از دلايل اصلي براي مخالفت با SORT  و كاهش سلاحهاي هسته‌اي تهاجمي در نظر مسكو، هزينههاي بالاي اين طرح است.

به هر حال پيمان START مورد تاييد طرفين قرار نگرفت. اما با روي كار آمدن اوباما و با سفر وي به روسيه، بالاخره مذاكراتي با مدودف براي جايگزيني پيمانSTART   آغاز شد. اوباما در همين راستا بيان داشت هدفش توقف ذخیره سازی سلاح‎های اتمی به نحوی است که هیچ کدام از دو کشور آمریکا و روسیه بر دیگری برتری نداشته باشند.  به گفته مسئولان، واشنگتن و مسکو برسر متن قرارداد درباره قطع سلاح‎های اتمی به توافق رسیدهاند. باراک اوباما گفته است که قرارداد جدید باید موجب کاهش تنش‎ها و هزینه بالای نگهداری از تجهیزات اتمی بزرگی شود که برای اهداف دفاعی یا بازدارنده آمریکا کارآیی ندارد. طرفين توافق كردند كه ذخاير هسته‎اي خود را بين 1500 تا 1675 كلاهك هسته‎اي و بين 500 تا 1100 سكوي پرتاپ كاهش دهند. طبق قراردادهای موجود، طرفین توافق کرده‌اند که حداكثر 2200 كلاهك و 1600 سكوي پرتاب داشته باشند.

سپر دفاع موشکی

طرح سپر دفاع موشكي آمريكا در خاك دو كشور عضو ناتو، يكي از موضوعات بحث انگيز اخير هم بين روسيه و آمريكا و هم بين كشورهاي اروپايي بوده كه در اجلاس سران ناتو در بخارست و هم چنين در سفر اخير اوباما به روسيه مورد توجه جدي قرار گرفته است.

طرح آمريکا براى ايجاد سپر دفاع موشکى در اروپاى شرقى همواره با اعتراض شديد روسيه روبرو بوده است. آمريکا درصدد ایجاد 10 سامانه رهگير موشکى در لهستان و يک ايستگاه پيشرفته رادار در جمهورى چک است تا اروپا را در مقابل موشک‎هاى بالستيک دوربرد محافظت کند. قرار است این سيستم دفاع موشکى تا سال 2013، به بهره بردارى برسد. آمريکا تأکيد دارد که اين طرح هيچ‎گونه توان تهاجمى ندارد. مقام‌هاى آمريکايى در توجيه اين طرح ادعا مى‌کنند که بر اساس پيش‌بينى‎هاى اطلاعاتى آنها، با مسلح شدن ايران به موشک‌هاى دوربرد تا سال 2015، اروپا و آمريکا به راحتى مى‌توانند هدف قرار گيرند. اين طرح در واقع نوع کامل‎ترى از استقرار ايستگاه‌هاى رادار است که در زمان جنگ سرد در کشورهايى نظير ترکيه و حتى ايران، در برابر تهديد شوروى نصب شده بود. اعلام سياست آمریکا مبنی بر استقرار سپر موشکى در پايگاه‌هاى لهستان و چک از سوى روسيه، به منزله احياى طرح «جنگ ستارگان» تلقى شده و واکنش شديد آن کشور را به همراه داشت، به نحوى که ولاديمير پوتين، رئيس جمهور سابق روسيه در جريان اجلاس سران گروه هشت در ژوئن 2007، اظهار داشت که اگر این طرح فعال شود، روسيه سلاح‎هاى هسته‌اى خود را به طرف اروپا نشانه خواهد رفت.

به هر حال مساله تا آنجا پيش رفت كه بر اساس بیانیه پایانی اجلاس بخارست، کشورهای عضو ناتو از طرح آمریکا برای استقرار یک سیستم دفاع موشکی در اروپا حمایت کردند. رسانه‌های خبری حتی این مسئله را دستاورد بزرگ بوش در آخرین سال ریاست جمهوری‌اش عنوان کردند. در این بیانیه از استقرار پایگاه‌های دفاع موشکی در جمهوری چک و لهستان حمایت شده است.

براساس این مصوبه ناتو، گسترش موشک‌های بالستیک «تهدیدی فزاینده برای نیروها، قلمرو و مردم کشورهای عضو» خوانده شده و سیستم آمریکایی دفاع موشکی را «حافظ متحدان عضو این سازمان» قلمداد مي‌کند. به‌علاوه براساس بیانیه پایانی، قدم‌هایی برای استقرار یک سیستم موشکی موازی توسط ناتو برداشته خواهد شد تا مناطقی را محافظت کند که تحت پوشش سیستم آمریکایی نیستند. همزمان با این تحولات، مقام‌های آمریکایی و چک اعلام کردند که بر سر استقرار یک رادار دفاع موشکی در خاک چک به توافق رسیده‌اند و مذاکرات آمریکا و لهستان در مورد استقرار ۱۰ موشک رهگیر در خاک این کشور از سر گرفته شده است.

چنين واكنش‎هاي تندي در اين زمينه و جبهه‌گيري‎هاي‎ ذكر شده باعث شده بود تا روابط روسيه و غرب تحت تاثير قرار گيرد. اما با مذاكرات و تغييراتي كه در الگوهاي تعاملاتي طرفين صورت گرفت، روند بررسي سپر دفاع موشكي تغيير يافت.

به همين دليل شاهد نوعي هماهنگي در اين زمينه و البته پيوند موارد ديگر با سپر دفاع موشكي هستيم. يكي از مسايلي كه نرمي روسيه را در اين مورد به همراه داشت، پيشنهاد همكاري روسيه در سپر دفاع موشكي است كه برنز و اوباما در سفر اخيرشان به روسيه پيشنهاد كرده‎اند و مورد استقبال لاوروف و مدودف نيز واقع شده است. پيش از اين نيز در بیانیه نهایی اجلاس سران ناتو، طرح دفاع موشکی مشترک با روسیه پیشنهاد شده بود. در این بیانیه آمده بود كه ما آماده بررسی امکان ترکیب سیستم‎های دفاع ضد موشکی آمریکا، ناتو و روسیه در زمان مناسب هستیم.

از نكات ديگري كه هم در اجلاس اخير سران ناتو و هم چنين در ديدار اوباما با مدودف بحث شد، موضوع عدم پذيرش گرجستان و اوکراین در ناتو، در عوض همكاري موثر روسيه با سپر دفاع موشكي بود. چنين ديدگاهي مورد توافق تمامي طرفين قرار گرفته است.  مجموع هماهنگي‎هاي ذكر شده باعث همكاري روسيه با غرب بر سر اين مساله در آينده نزديك خواهد بود. هماهنگي‎اي كه در سايه بررسي و مرتبط ساختن موارد گوناگون به يكديگر حاصل شده است.

طالبان

توافق دیگری که در مذاکرات ۶ ژوئیه، میان باراک اوباما و دمیتری مدودیف حاصل شد، مربوط به اجازه پرواز هواپیماهای آمریکایی عازم افغانستان از حریم هوایی روسیه بود. بر پایه این توافق، سالانه ۴ هزار و ۵۰۰ هواپیمای آمریکایی اجازه خواهند داشت نفرات، تسلیحات و کالاهای مورد نیاز ارتش آمریکا را با عبور از حریم هوایی روسیه به افغانستان برسانند. اوباما این توافق را به عنوان سهم تعیین‌کننده روسیه در مبارزه با طالبان ستود. 

هرچند روسيه خود ترس بسياري از گسترش افراط گرايي به دليل مساله چچن دارد، اما تا همين اواخر از حضور نظامي آمريكا در اوراسيا ناراضي بود. از جمله فشارهاي روسيه نيز مربوط به تخليه پايگاه مناس در قرقيزستان بود. اما همانگونه كه ذكر شد با توافقاتي كه به طور كلان صورت گرفته است، حتي پايگاه نظاميان آمريكايي در مناس نيز با هزينه‎اي بيشتر برقرار خواهد شد. از سويي روسيه نيز همان‎گونه كه در توافق اخير نيز مشهود است، قرار شده كه همكاري موثرتري با آمريكا براي مبارزه با افراط‌گرايي داشته باشد و دست آمريكا را در استفاده از آسياي مركزي براي اين مورد باز بگذارد.

ناتو

جنگ گرجستان و روسيه اوج تنش در روابط روسيه با ناتو بود. در آن مقطع زماني، طرفين به طور جدي اعلام داشتند كه به هيچ عنوان همكاري‎هاي خود را ادامه نخواهند داد. اما با مشخص‎تر شدن علل وقوع جنگ و همچنين آرام‎تر شدن فضا و بوجود آمدن نشانه‎هاي همكاري ميان روسيه و آمريكا و متعاقب آن روسيه و اروپا، همكاري‌هاي روسيه با ناتو وارد مرحله جديدي شده است.

آغاز گفت‌وگوهای شورای ناتو - روسیه در سطح وزرا، یکی از گام‌های مثبتی است که طی روزهاي اخير برداشته شده است. کار این شورا پس از جنگ گرجستان متوقف شده بود. هرچند كه هنوز اين شورا استقلال آبخازيا را به رسميت نشناخته اما در تلاش است تا با عدم پيگيري عضويت اوکراین و گرجستان در اتحاديه اروپا و همچنين فراهم شدن شرايطي براي همكاري در مساله سپر دفاع موشكي، همكاري‌هاي نظامي با روسيه را از سر بگيرد.

ايران

اوباما طي ديدار با مدودف تاكيد بسياري بر جلوگيري از گسترش توانمندي هسته‎اي ايران داشته است. مساله‎اي كه به نظر آمريكا هم‎چنان از اهميت بالايي برخوردار است. موضع آمريكا در مورد ايران تا حدودي نسبت به دوره بوش تفاوت دارد. اوباما نظر مثبتي به مذاكره با ايران و برخي موارد ديگر از خود نشان داده است. اما آن چه از اهميت بيشتر در اين ميان برخوردار است، بحث و نگاه روسيه در اين زمينه است.

همواره روسيه و چين در بسياري از موارد همراه ايران بوده‎اند، اما شرايط تا حدودي در حال تغيير است. همان‎گونه كه رييس كميسيون امنيت پارلمان روسيه و هم‎چنين رابرت گيتس تاكيد داشته‎اند، نگاه روسيه و آمريكا در مورد ايران در حال به هم نزديك شدن است.

از نکات مهم در این زمینه تردیدهای رو به گسترش همکاری روسیه با ایران در زمینه تسلیحات نظامی است. مسكو همواره یکی از تامین کننده‌های تسلیحات برای ایران بوده است و در همين زمينه نيز کمک بسیاری برای تقویت موشك‎هاي دوربرد داشته و همواره و مكررا نیز تهديد آميز بودن ايران را انكار مي‎كرده است. به واقع نگاه روسيه پس از آزمايش ماهواره اميد در فوريه تغيير كرده است. ماهواره اميد توانايي ايران را به روسيه ثابت كرد و همين امر ايران را در موضع محكم‎تري قرار داد كه تا پيش از اين ايران از آن برخوردار نبود.  به دليل چنين اقدامي، روسيه نسبت به ادامه همكاري‎ها با ايران نگاه دقيق‎تر و محتاطانه‎تري خواهند داشت.

نكته بسيار مهم ديگر معاملات رو به افزايش تسليحاتي روسيه با اسرائیل است. دو عامل به اين امر كمك كرده است. اول اين كه روسيه همواره به دنبال متنوع سازي بازارهاي تسليحاتي خود بوده است، و دوم به خواست اسرائیل برای خريد سیستم‌های جدید تسلیحاتی از روسیه برمی‌گردد.

مي‎توان انتظار داشت كه نزديكي بيش از پيش روسيه به اسرائیل، آن هم در زمينه مسايل نظامي، باعث دوري روسيه از ايران و تاخير در فروش تسليحات به ايران خواهد شد. اولمرت از مخالفان تحويل موشك‌هاي S300 به ايران بوده است كه همين مخالفت به نظر تا به امروز موثر بوده است.  اساسا اين امر كاملا مشخص است كه به دليل تعاملات در حال گسترش روسيه با اسرائیل و اهميت آن، روسيه اين امكان را نخواهد داشت كه به طور موثرتري با ايران همكاري كند. به هر حال مشخص است كه با جدي‎تر شدن مساله اسرائیل از سويي و همكاري‎هاي روسيه با آمريكا در زمينه‎هاي مختلف، فشارها بر ايران براي همكاري موثرتر با روسيه افزايش مي‎يابد.

نتيجه گيري

جنگ روسيه و گرجستان آن هم در دوره مدودف، در خوش بينانه‎ترين حالت اين امر را به ذهن متبادر مي‎كرد كه روابط روسيه و غرب از اين پس معناي متفاوتي يافته، معنايي كه در آن غرب و روسيه در بسياري از حوزه‎ها هيچ تفاهمي نخواهند داشت. اما توجه به چند اصل اين نگاه را به چالش مي‎كشد. روسيه هرچند از غرب متفاوت است و تلاش مي‎كند اين تفاوت را هم حفظ و هم گسترش دهد و هرچند كه در ساليان اخير از هيچ كوششي براي به چالش كشيدن غرب كوتاهي نكرده است، اما منافع به هم پيوسته و هم چنين تغيير در الگوهاي رفتاري آمريكا، فضاي تيره را تا حدودي بهبود بخشيده است.

روسيه به حفظ و گسترش روابط با غرب به دليل ساختار اقتصادي تك محصولي و هم چنين پايه‎هاي متزلزل امنيتي‎اش، چه در داخل و چه در خارج، محتاج است. آمريكا نيز پس از يك دوره يكجانبه گرايي و تاكيد بر بعد سخت قدرت، به تعديل سیاست‎ها و پوشش نقاط عمده ضعف خود پرداخته است.

چنين تغيير تقريبا قابل توجهي در راهبردها، متعاقبا تغييرات تاكتيكي را نيز مي‎طلبد. سفر اوباما به روسيه را در راستاي اجراي عملي شدن همين تغييرات مي‎توان ارزيابي كرد. آمريكا كه در تلاش براي همراهي ديگر قدرت‎هاي مطرح جهاني است، در اولين گام، ضمن به رسميت شناختن منافع جدي روسيه در حوزه‎هاي مختلف، پيشنهاد و همكاري‎اي را ارائه كرده كه نماد بارز آن مساله سپر دفاع موشكي است. مساله ديگر پيوند عناصر و نكات مختلف به يكديگر و ديدن مسايل در قالب يك مجموعه و حل آنان به طور همزمان است. اين ديدگاه ضمن حل سريع موارد، خواست عميق طرفين به همكاري و نزديك شدن ديدگاه‎ها را در بطن خود جاي داده است. علت اين امر همان‎گونه كه ذكر شد، نياز طرفين در شرايطي است كه به نظر مي‎آمد جامعه بين‎الملل دچار شكافي جدي شده و مديريت امور بين‎المللي را با مشكل مواجه ساخته است.