اهمیت:

سال 2006 مسیحی با خبر قطع گاز روسیه به اوکراین شروع شد. تصمیم روسیه به افزایش قیمت گاز صادراتی خود به یک باره و به بیش از چهار برابر و عدم تمکین اوکراین موجب گردید که نهایتاً روسیه با تهدید به قطع گاز صادراتی خود به اوکراین در شروع سال نو مسیحی و اوج سرما در زمستان قیمت گاز را افزایش دهد. لازم به ذکر است که روسیه حدود یک سوم گاز مصرفی اوکراین را تأمین می‌نماید. مقاله حاضر به بررسی پیامدهای بحران به وجود آمده میان روسیه و اوکراین به منظور آگاهی بیشتر از عمق سیاست‌های روسیه می‌پردازد هر چند که دو طرف در اثر فشارهای خارجی در تاریخ چهارم ژانویه در مورد قیمت‌گاز صادراتی پس از افزایش بها به توافق‌هایی دست یافته‌اند.

تحلیل:

کشورهای اروپایی که حدود سی درصد گاز مصرفی خود را از روسیه و از خط لوله‌ای که از اوکراین عبور می‌کند، تأمین می‌نمایند، از بحران به وجود آمده اظهار نگرانی نموده‌اند زیرا این احتمال وجود دارد که اوکراین برای رفع نیازهای خویش بخشی از گاز صادراتی روسیه به اروپا را برداشت نماید. آمریکا نیز از قطع گاز روسیه به اوکراین ابراز نگرانی کرده است. ناظران سیاسی این اقدام روسیه را نشانة نارضایی آن کشور از سیاست دولت جدید اوکراین و گرایش روزافزون آن به غرب دانسته‌اند. به هر حال، این سیاست روسیه در شرایطی که بر اساس دوره‌ای قرار است از اول ژانویه ریاست
”گروه 8“ کشور صنعتی را به عهده گیرد، بازتاب‌های گسترده‌ای در روابط آن کشور با سایر کشورها و به ویژه همسایگان آن و نیز جمهوری‌های سابق شوروی (خارج نزدیک) خواهد داشت. تأثیر این سیاست روسیه همچنین بر روابط آن کشور با غرب که روسیه درصدد همگرایی با آن بوده سایه خواهد افکند.

اقدام روسیه در مورد قطع صدور گاز به اوکراین در شرایطی که ایران درگیر مذاکرات هسته‌ای با سه کشور اروپایی می‌باشد و طرحی توسط روسیه برای انتقال چرخه سوخت هسته‌ای ایران به این کشور ارائه شده است و همچنین مذاکرات ایران با هند و پاکستان برای صادرات گاز ایران به دو کشور مذکور از طریق خط لوله جریان دارد، حائز اهمیت به نظر می‌رسد.

مذاکرات هسته‌ای و مسئلة انتقال چرخه سوخت ایران به روسیه:

سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و انگلیس که در واقع به نمایندگی از اروپا و به طور کلی غرب وارد مذاکرات هسته‌ای با ایران گردیده‌اند، پس از مواجهه با موانع حقوقی در ”ان.پی.تی“ که به کشورهای عضو حق بهره‌وری از فن‌آوری هسته‌ای و از جمله داشتن چرخة سوخت را می‌دهد در یک طرح جدید موضوع انتقال چرخة سوخت از ایران به روسیه را مطرح ساخته‌اند. این طرح هر چند هنوز در مراحل اولیه‌ است و از ورود به جزئیات آن خودداری کرده‌اند، لیکن به طور کلی مبتنی بر این هدف است که ایران از فن‌آوری چرخه سوخت و قابلیت تبدیل به یک ”قدرت هسته‌ای“ محروم شود.

طرف‌های مذاکره کننده با ایران برای توجیه طرح خویش بر امکان و تضمین تأمین سوخت هسته‌ای ایران در آینده تأکید می‌کنند. این در حالی است که این کشورها طی سال‌های گذشته نه تنها مانع هرگونه فعالیت هسته‌ای ایران بوده‌اند بلکه حتی فرانسه از تحویل سوخت هسته‌ای مورد نیاز ایران، علی‌رغم داشتن سهم در شرکت ”اورودیف“، جلوگیری کرده است. اینک با توجه به تحول اخیر در روابط روسیه و اوکراین و قطع ناگهانی صدور گاز روسیه به کشوری که با آن دارای مشترکات تاریخی و قرابت‌های فرهنگی، زبانی و نژادی می‌باشد، این سؤال مطرح می‌شود که چه تضمینی وجود دارد که روسیه معاملة مشابهی با ایران صورت ندهد. ضمن آنکه روسیه حتی پس از گذشت بیش از یک دهه به تعهدات خود در مورد نیروگاه هسته‌ای بوشهر عمل ننموده و هنوز در مورد تحویل سوخت نیروگاه مزبور علی‌رغم قبول تعهدات فراتر از قرارداد اولیه از سوی ایران (در مورد اعادة پس‌ماند سوخت هسته‌ای به روسیه) تعلل می‌ورزد.

مذاکرات ایران با هند و پاکستان در مورد احداث خط لوله برای صادرات گاز:

موضوع احداث یک خط لوله از ایران به هند برای صادرات گاز ایران به آن کشور از اواسط دهة 1990 مطرح شد. اهمیت طرح مزبور از آنجا ناشی می‌گردید که از یک سو هند به منبع انرژی قابل اتکایی نیاز داشت و از سوی دیگر ایران از منابع عمدة گاز برخوردار بود. مع‌هذا علی‌رغم جذابیت اقتصادی این طرح به دلیل اختلافات میان هند و پاکستان و علی‌رغم آنکه هر طرحی در این زمینه پاکستان را به عنوان اقتصادی‌ترین گزینه در مسیر خط لوله‌ قرار می‌داد، طرح مزبور با موانع جدی امنیتی مواجه گردید. تحولات سیاسی در شبه قاره هند طی چند سال اخیر و بهبود روابط میان هند و پاکستان از یک سو و رشد سریع اقتصادی هند، این کشور را بیش از پیش به عملی ساختن طرح خط لوله انتقال گاز ایران به هند علاقه‌مند ساخت. در این میان، پاکستان نیز پس از آنکه در مورد احداث خط لولة‌گاز از ترکمنستان در پی سقوط طالبان در افغانستان ناامید شد، به طرح خط لولة گاز ایران به هند علاقمندی بیشتری نشان ‌داده است، زیرا این طرح علاوه بر درآمد حاصل از ترانزیت گاز می‌تواند بخشی از گاز مورد نیاز پاکستان را نیز تأمین نماید. به این ترتیب، مذاکرات مربوط به طرح صدور گاز ایران به شبه قاره هند و در آینده انتقال آن به چین وارد مراحل جدی‌تری شده است. یکی از مواردی که در این مذاکرات مورد چانه‌زنی بوده قیمت گاز صادراتی است و ظاهراً هندی‌ها با اغتنام از فرصت و احساس نیاز ایران به یافتن یک بازار بزرگ برای صادرات گاز خود و از آن مهم‌تر موقعیت حساس این کشور در مذاکرات هسته‌ای و نیاز آن به حمایت کشورهای غیر متعهد به ویژه هند، در صدد کسب امتیازات بلند مدت درخصوص قیمت گاز می‌باشند. این در حالی است که در پی افزایش تقاضا برای گاز در بازارهای جهانی و افزایش قابل ملاحظه قیمت‌ نفت به علت کمبود عرضه، مزیت گاز به عنوان یک سوخت پاک بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. به این ترتیب، ضروری به نظر می‌رسد که در مذاکرات مربوط به صدور گاز ایران به هند و پاکستان به خصوص در مورد بهای گاز تحویلی با توجه به ماهیت بلند مدت این قراردادها که می‌تواند مبنای قیمت گذاری‌های آتی نیز قرار گیرد، دقت کافی صورت گیرد و قراردادهای مزبور براساس معیارهای حقوقی و بین‌المللی تنظیم گردند تا بتوانند تأمین کننده منافع ایران در بلند مدت باشند.

نتیجه‌گیری:

بحران ناشی از قطع صدور گاز روسیه به اوکراین می‌تواند پیامدهای مهمی در عرصه‌های مختلف داشته باشد. این واقعه از جنبه‌های زیر می‌تواند مورد توجه ایران قرار گیرد:

- در مذاکرات هسته‌ای با اروپایی‌ها، رفتار روسیه با اوکراین دلیل محکم دیگری برای بهره‌مندی از چرخه سوخت هسته‌ای می‌باشد.

- در مذاکرات با روس‌ها می‌توان بر تعهد آنان در مورد تکمیل نیروگاه هسته‌ای بوشهر و لزوم تحویل سوخت و راه‌اندازی نیروگاه مزبور به عنوان پیش نیاز لازم جهت اعتماد به اجرای طرح‌های بعدی پیشنهادی آنان از جمله طرح مشارکت در چرخه سوخت هسته‌ای تأکید نمود.

- در مذاکرات با هند و پاکستان در مورد صادرات گاز لازم است که بر روندهای بازار بین‌المللی در سال‌های آتی و سیر افزایش قیمت‌ها توجه کافی داشت و در قراردادهایی که قرار است منعقد شود از شتابزدگی و دادن هرگونه امتیاز ثابت و بلند مدت در مورد قیمت گاز تحویلی خودداری شود. بدیهی است که می‌توان به منظور ایجاد جذابیت برای طرف مقابل تخفیف‌هایی را در مراحل نخست و برای مدت محدودی و در چارچوب رویه‌های مرسوم بین‌المللی قائل گردید.

- فرصت و موقعیت مناسبی است تا موضوع انتقال گاز ایران به اروپا با مشارکت اروپایی‌ها برای توسعه منابع گازی ایران و سرمایه‌گذاری آنان در این زمینه، در چارچوب توافق‌های آتی با اروپا مورد توجه جدی قرار گیرد و در این راستا از هم اکنون برنامه‌ریزی لازم صورت پذیرد.