چکیده

پیروزی حزب عدالت و توسعه ترکیه در انتخابات نوامبر 2002، بعضی از صاحبنظران را بر آن داشت تا پیش‌بینی کنند که تعارض میان دو نیروی سیاسی اصلی در ترکیه اجتناب‌ناپذیر است. اگرچه تعارضاتی در بعضی حوزه‌ها میان اسلام‌گرایان با کمالیست‌های صورت گرفت، ولی در حوزه سیاست خارجی این تعارض چندان چشمگیر نبوده است. در یک تقسیم‌بندی کلی موضوعات سیاست خارجی ترکیه را از سال 2002 تاکنون می‌توانیم در چهار دسته قرار دهیم. در حوزه اول به موضوعاتی اشاره می‌شود که بین حزب حاکم و مخالفان آن همنوایی وجود داشته است و دو طرف همکاری را ترجیح داده‌اند. در حوزه دوم موضوعاتی قرار دارند که در ابتدا میان اسلام‌گرایان و کمالیست‌ها تعارض وجود داشته است ولی در نهایت به موضعی واحد دست یافته‌اند و همکاری را بر تعارض ترجیح داده‌اند. در حوزه سوم موضوعاتی قرار دارند که تعارض شدید ایدئولوژیک و اختلاف نگرش بنیادی وجود داشته است و هیچ توافقی در این حوزه قابل دست‌یابی نبوده است. در حوزه چهارم موضوعات خنثی قرار دارند که دو نیروی سیاسی اصلی در صحنه سیاسی ترکیه، دیدگاه خاصی نسبت به آنها نداشته‌اند و با بی‌تفاوتی به آن موضوعات نگاه کرده‌اند.

دانلود مقاله