گفتار ما در مقولة معرفتی است. چرا که اصولاً مباحث و موضوعات این جلسه از مقولات پیشینی بوده و موضوعاتی که در آن مطرح می‌شود، مباحث معرفتی است. به نظر من مهم‌ترین خصوصیت این جلسه، اهمیت مباحث آن است. اهمیت این نشست به نظر من به‌خاطر ضرورت ایجاد یک همفکری در حوزه مفهومی بین نخبگان است. چرا که تاکنون چنین اجماعی در کشور ما درباره مفاهیم و به‌ویژه نقش آن در موضوعات پسینی وجود نداشته است. لذا مفاهیمی که در این نشست به آن ‌پرداخته می‌شود از جمله مفاهیمی است که می‌شود، امیدوار بود که در آخر اجماعی درباره آنها پدید آید. اجماعی که ایجاد آن از ضرورت‌های اساسی ما خواهد بود و در صورت دست نیافتن آن در دام گونه‌ای اجراگرایی بی‌انجام خواهیم افتاد که پیامدهای آن لزوماً روشن نیست.

در این راستا مطلبی که ارائه می‌دهم بحث در حوزه جامعه‌شناسی کلان است و همانگونه که گفتم از بحث‌های نظری ـ فلسفی حوزه سیاست خارجی و از مقولات پیشینی است. در این مقولات مفاهیم، ادراکات، و اصول کلی، مورد بحث قرار می‌گیرند. اما مباحث جلسات دیگر، بحث‌های «ملزوماتی» و از مقولات پسینی است و معنای آن این است که در مفاهیم پیشینی، ادراک همسان پدید آمده است. پس بحث من نگرشی علمی در بعد پیشینی و در حوزه مفاهیم جامعه‌شناسی کلان است و با توجه به جوهره این نوع مباحث، مطالب آن به هیچ‌وجه به دنبال ارزش‌گذاری و از نوع حوزه پسینی نمی‌باشد.

موضوع بحث من «مفاهیم بنیادین و نقش آن درسیاست خارجی توسعه‌گرا» است و در واقع قصد دارم دو موضوع را بررسی کنم:

نخست: اینکه مفاهیم بنیادین در حوزة فلسفه سیاسی چه مقولاتی است؟

دوم: اینکه ـ و اگر وقت اجازه دهد ـ مفاهیم بنیادین چگونه در سیاست خارجی اعم از توسعه‌گرا و یا غیر آن، نقش بازی می‌کنند؟


منبع: کتاب سیاست خارجی توسعه گرا، مرداد ١٣٨٧

دانلود مقاله