مقدمه

در سال‌های اخیر، گاز طبیعی به یکی از مهم‌ترین منابع جهانی انرژی تبدیل شده و از سوختی بومی که در بازارهای محدود منطقه‌ای مصرف می‌شد، به کالایی مهم در تجارت بین‌المللی مبدل شده است. بسیاری از کارشناسان انرژی، گاز را سوخت آینده می‌دانند؛ سوختی ارزان که به علت ناهمسانی بهای آن با دیگر سوخت‌های فسیلی، ذخایر درخور توجه و همچنین پاکیزگی و نداشتن آلایندگی سنگین زیست‌محیطی، جایگاه بسیار مهمی در آینده خواهد داشت. طبق گزارش آژانس بین‌المللی انرژی، حداقل تا سال 2020، گاز طبیعی بهترین گزینه به عنوان سوخت جایگزین نفت خواهد بود.

درحال‌حاضر، گاز طبیعی نزدیک به 25 درصد انرژی جهان را تأمین می‌کند. با توجه به مسائل زیست‌محیطی و کاهش ذخایر نفتی جهان، سهم این سوخت در سبد مصرفی انرژی در حال افزایش است و درصورت تداوم روند کنونی، طی سال‌های 2000 تا 2030، رشد سالانه تقاضای گاز 4/2 درصد خواهد بود که بیشترین رشد نسبت به دیگر حامل‌های انرژی است. درصورتی‌که فناوری‌های جدید تبدیل گاز طبیعی به سوخت‌های مایع نیز گسترش یابد، این رشد بیشتر هم خواهد شد.

نیازهای روزافزون کشورهای مصرف‌کننده انرژی و اضافه شدن کشوهای در حال توسعه به متقاضیان انرژی در سال‌های آینده، از شرایط در حال تغییر بازار حامل‌های انرژی، از جمله گاز طبیعی است. با توجه به محدود بودن میزان ذخایر شناسایی شده انرژی در نقاط مختلف جهان، لزوم ساماندهی و ایجاد یک سیستم فعال جهت برنامه‌ریزی برای این مسئله، به عنوان یک نیاز اساسی برای کشورهای محدود دارای ذخایر این انرژی‌ها، بیشتر احساس می‌شود. ازسوی‌دیگر، درحالی‌که اهمیت گاز روز به روز افزایش می‌یابد، بازار جهانی آن، نابسامان و شیوه‌های قیمت‌گذاری این فرآورده، ناهمگن و بی‌بهره از راهکاری ویژه است.

اداره سنتی بازار جهانی گاز طبیعی و خرید و فروش آن بر مبنای توافق‌های دو جانبه خریدار و فروشنده، بدون توجه به وضعیت بازار سبب شده است عرضه‌کنندگان این حامل انرژی در مذاکرات خود برای بازاریابی و فروش گاز با مشکل روبرو شوند. از این رو، کشورهای تولیدکننده و مصرف‌کننده به‌دنبال استراتژی‌هایی برای کنترل و مدیریت آن هستند که یکی از آنها، برپایی سازمانی در برگیرنده تولیدکنندگان و صادرکنندگان گاز است.

امروزه، گردهم آمدن برخی از کشورهای صادرکننده نفت در سازمانی به نام اوپک سبب شده تا تصمیمات آن بر دیگر کشورهای تولیدکننده نفت نیز که به آن نپیوسته‌اند، اثرگذار باشد. بنابراین درحالی‌که در قرن بیست‌ویکم گاز طبیعی به عنوان مهم‌ترین سرچشمه انرژی به جای نفت مطرح می‌شود، ضرورت در پیش گرفتن سیاست‌های هماهنگ از سوی تولیدکنندگان گاز نیز بیش از پیش به چشم می‌خورد و هر آینه این کشورها بخواهند در زمینه تولید، فناوری و جابه‌جایی گاز جایگاه بهتری در بازار جهانی پیدا کنند، نیازمند کارکردهای همسو و هدفمند هستند.

از این رو، بر پا شدن چنین سازمانی می‌تواند کشورهای توانمند در این عرصه را به هم نزدیک سازد واز پیامدهای ناهماهنگی که به زیان منافع ملی آنهاست، جلوگیری نماید. در واقع، همکاری کشورهای تولیدکننده و صادرکننده گاز پایه‌گذار رقابتی سازنده بین آنها خواهد بود و استفاده معقول از ذخایری که این کشورها در اختیار دارند را به‌دنبال خواهد داشت.

 

منبع: کتاب مجموعه مقالات همایش ملی نفت و سیاست خارجی آبان ١٣٨٩

Download