چکیده

جنبش‌های اخیر در منطقه خاورمیانه و شمال افریقا که از تونس آغاز شد، تاکنون باعث تغییر رژیم سیاسی در چند کشور عربی شده است. در این راستا و با آغاز تحولات، هریک از بازیگران تأثیرگذار منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای نیز براساس منافع و راهبرد‌های خود جهت‌گیری‌های مختلفی را در تعامل با این رخداد‌ها اتخاذ کرده‌اند. مقاله پیش‌رو این پرسش را مطرح می‌کند که دو دولت مهم منطقه، یعنی جمهوری اسلامی ایران و ترکیه براساس چه شاخص‌ها و اهدافی، به اقداماتشان در رابطه با تحولات در سه کشور تونس، مصر و لیبی (که وقوع انقلاب در آنها باعث تغییر رژیم شد) سازمان داده‌اند؟ در یک بررسی مقایسه‌ای فرضیه مقاله این است که دولت جمهوری اسلامی ایران بر پایه شاخص‌ها و اهدافی مانند مخالفت با سلطه ایالات متحده بر منطقه، ضدیت با اسرائیل، حمایت از آرمان فلسطین و تلاش برای روی کارآمدن دولت‌های اسلام‌گرای متمایل به خود در منطقه در جهت همگرایی بیشتر با دولت ایران در اتخاذ سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی و ساخت منطقه‌ای نوین، به تعامل با تحولات مورد نظر پرداخته است. دولت ترکیه نیز براساس شاخص‌ها و اهدافی همچون حفظ و افزایش منافع اقتصادی، مدل‌سازی از سیستم سیاسی‌اش در منطقه و هماهنگ با این دو تدبیر شکل دادن به همگرایی و اتحاد سیاسی گسترده منطقه‌ای با محوریت خود و با هدف نهاییِ تبدیل شدن به هژمون منطقه مذکور و ساخت منطقه‌ای نوین به اتخاذ سیاست‌های عملی در رابطه با این مسئله مبادرت نموده است.

واژه‌های کلیدی: تحولات عربی، جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، تونس، مصر، لیبی، هژمون

دانلود مقاله