نقش عراق جدید در ترتیبات امنیتی منطقه خلیج فارس

Print E-mail
محمود دهقانی
11 September 2004

اهمیت:

منطقه خلیج فارس به دلیل موقعیت ژئوپولیتیک، ژئو استراتژیک و ژئواکونومیک خاص خود در طول تاریخ همواره مورد توجه قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بوده است. در خلیج فارس، نفت، امنیت دسته‌جمعی و مسابقه تسلیحاتی در زمره موضوعات استراتژیک محسوب می‌شوند. در دهه‌های اخیر و به خصوص پس از جنگ سرد و با گذشت زمان، مفاهیم امنیتی شاهد دگردیسی چشم‌گیری شده‌اند. تحولات سریع سال‌های آغازین هزارة سوم که با حملات 11 سپتامبر شروع و تا اشغال عراق ادامه داشته است، بدون شک ترتیبات امنیتی جهانی را دچار تغییرات فراوانی نموده است. سقوط رژیم صدام حسین و روی‌کارآمدن دولت جدید عراق، باعث تحول بیشتر در معادلات منطقه خلیج فارس خواهد گردید. نقش عراق جدید در شکل‌دهی معادلات امنیتی منطقه خلیج فارس و بررسی روابط دولت جدید عراق با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (GCC) و ایران و تأثیر این روابط بر معادلات امنیتی منطقه در این مقال به بحث گذارده می‌شود.

تحلیل:

منطقه خلیج فارس طی دو دهه پایانی قرن بیستم و سال‌های نخستین هزاره سوم شاهد چندین جنگ و مناقشه و درگیری بوده است: جنگ 8 ساله ایران و عراق (دهه 1980)، جنگ دوم خلیج فارس (حمله آمریکا و متحدین به عراق برای آزادسازی کویت در 1991)، و جنگ اخیر آمریکا و بریتانیا بر ضد عراق که در 9 آوریل 2003 با سقوط رژیم صدام پایان یافت. یک طرف ثابت هر سه جنگ کشور عراق به رهبری صدام حسین می‌باشد. فضای امنیتی منطقه خلیج فارس در 25 سال گذشته متأثر از فضای جنگ و آشوب و وحشت بود. رژیم سابق عراق به عنوان منبع تهدید، تنش و ناامنی در شکل‌دهی چنین اوضاعی نقش محوری داشت. آنچه مسلم است سقوط رژیمی که تهدیدی برای امنیت منطقه، عاملی برای تبدیل منطقه به انبار تسلیحات و توجیهی برای حضور بیگانگان بود، و جایگزینی آن رژیم با دولتی جدید، بر ترتیبات امنیتی منطقه تأثیر خواهد گذاشت.

منطقه خلیج فارس همچنان موقعیت ممتاز و استراتژیک خود را حفظ نموده است و همچنان دارای منابع انرژی عمده دنیا می‌باشد. شاید در نگاه اول بتوان شرایط منطقه را پس از سقوط رژیم بعث، شرایط نوید بخش و مطلوبی دانست، اما دورنمای امنیت در منطقه خلیج فارس تابع مناسبات و تحولات مختلف منطقه‌ای و بین‌المللی است. باقی ماندن در یک حالت تنش و بی‌ثباتی یا حرکت به سوی پایداری و ثبات امنیتی، سؤالی است که ذهن تحلیلگران را به خود مشغول ساخته است. شکل‌دهی و ساماندهی هرگونه سیستم امنیتی جدید در منطقه بدون در نظر گرفتن طرف‌های ذینفع در منطقه امکان‌پذیر نخواهد شد. ایران، عراق، شورای همکاری خلیج فارس، بازیگران منطقه‌ای و ایالات متحده به عنوان مهمترین بازیگر خارجی حاضر در منطقه‌ هر کدام بر ترتیبات امنیتی در منطقه خلیج فارس تأثیرگذار بوده و در مقابل از اوضاع امنیتی در آن منطقه، تأثیر خواهند پذیرفت.

1- نقش عراق جدید در ترتیبات امنیتی منطقه خلیج فارس

میزان ثبات و آرامش در صحنه داخلی عراق مسلماً بر جهت‌گیری‌های سیاست خارجی عراق در ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی تأثیر خواهد نهاد. دولت جدید عراق در حیطه حاکمیت داخلی و در نحوه تعامل با گروه‌ها و جریان‌های مختلف سیاسی در آینده با چالش‌هایی مواجه است. حکومت آینده عراق بر طبق قانون اساسی موقت عراق فدرالیستی است. استقرار سیستم فدرال به دلائل مختلف می‌تواند موجب تعارضات سرزمینی، مذهبی و قومی گردد. میزان موفقیت دولت جدید عراق در تثبیت نظم و آرامش در عراق و دفع هرگونه تهدید علیه حاکمیت مرکزی، با توجه به خواست‌های مختلف و گاه متضاد اکراد، اعراب سنی و شیعیان به عنوان سه گروه عمده در ساختار حکومتی عراق با چالش‌هایی مواجه خواهد بود.

اکراد چنین نشان داده‌اند که اگر به خواست‌هایشان در مورد حاکمیت در مناطق کردنشین و بر طبق قانون اساسی موقت بی‌توجهی شود، از قوانین حکومت مرکزی تمرد خواهند کرد. سنی‌های مرکز با نگاهی حسرت‌بار، در پی احیای قدرت گذشته خود و فرمانروایی بر عراق هستند. شیعیان بعد از چند دهه سرکوب و اختناق، و با داشتن اکثریت جمعیتی خواستار به دست‌گیری نقشی مهمتر برای خود در ساختار سیاسی عراق هستند. همه این تعارضات داخلی به اضافة مداخلات پیدا و ناپیدای طرف‌های خارجی درگیر در صحنه عراق که هر کدام در جهت دستیابی به منافع‌شان راهی جدا از یکدیگر دارند، مشکلات دولت جدید عراق در ایجاد ثبات را دو چندان می‌کند.

عراق جدید به دلیل مواجهه با چالش‌های داخلی در مقطع پس از اشغال نمی‌تواند تهدیدی علیه تمامیت ارضی کشورهای حوزه خلیج فارس و ایران باشد. عراق جدید مخل امنیت دسته‌جمعی در منطقه نمی‌باشد. هر دولت عراقی جدا از دارا بودن سیستم فدرال و یا نظام سیاسی متمرکز و صرف‌نظر از اینکه کدام گروه با چه نوع علائقی تصدی امور را در دست گیرد دغدغه‌هایی خواهد داشت. دولت جدید عراق دغدغه‌ای برای دسترسی به‌ آبهای خلیج فارس دارد و ازاین حیث دولت جدید، در محدوده مرزهای آبی خود با ایران در اروندرود (شط‌العرب) و مرز آبی خود با کویت، موضع غیر منعطفی اتخاذ خواهد کرد.

عراق پس از صدام از چنبره ایدئولوژیک (بعثیسم) خارج گردید و دیگر جزئی از جبهه واحد عربی که شعار ناسیونالیسم عرب سرلوحه آن بود به شمار نمی‌رود. ایالات متحده تلاش دارد عراق جدید را به عنوان الگوی مناسب در راستای دموکراتیک‌سازی کل منطقه خلیج فارس و خاورمیانه معرفی نماید. اهمیت عراق به این معنی است که مسائل مطرح شده در این کشور می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای برای سایر بخش‌های منطقه داشته باشد. تصمیم اخیر سران ناتو در اجلاس استانبول مبنی بر ارائه آموزش‌های نظامی برای ارتش جدید عراق در جهت ایجاد ثبات در آن کشور قابل توجه است.

گمانه‌زنی در مورد نقش عراق جدید در ترتیبات امنیتی منطقه خلیج فارس نیاز به زمان بیشتری دارد، و مستقیماً به میزان توفیق دولت جدید در برقراری نظم و آرامش در عراق مرتبط است. احتمال تجزیه عراق احتمالی ضعیف است، اما در صورت وقوع چنین احتمالی، شرایط امنیتی در کل منطقه تغییر خواهد کرد. شرایطی که تبیین آن خود نیاز به مجالی دیگر دارد. ایالات متحده با پرداخت هزینه‌های گزاف سیاسی، اقتصادی ونظامی، کشور عراق را به اشغال خود درآورد. آمریکا توانست با تصویب قطعنامه 1546 در شورای امنیت تداوم حضور نظامی خود و متحدین را قانونی و مشروع جلوه دهد. این قطعنامه با تأکید بر پایان دوره اشغال، از این پس نیروهای ائتلاف را به عنوان نیروهای چند ملیتی به رسمیت می‌شناسد. ایالات متحده نهایت تلاش خود را برای برقراری صلح و ثبات در عراق جدید به کار خواهد بست.

2- عراق جدید و شورای همکاری خلیج فارس

حمله عراق در اوت 1991 به کویت، یعنی یکی از اعضای شورای همکاری خلیج فارس، روابط عراق را با این شورا وارد مرحله‌ای تازه نمود. کشورهای عضو شورای همکاری به دلائل مختلف خود را از ناحیه دو همسایه شمالی خود یعنی ایران و عراق آسیب‌پذیر می‌دانند. با سقوط رژیم سابق عراق جهت‌گیری‌های کشورهای عضو این شورا نسبت به عراق تغییر کرده است. به نظر می‌رسد در آینده جهت‌گیری‌ها از حالت تقابل به تعامل و همکاری پیش ‌رود. پیوستن احتمالی عراق به شورای همکاری به افزایش همکاری‌های منطقه‌ای و کاهش نگرانی‌های امنیتی منجر ‌خواهد شد. روی کار آمدن دولتی با ساختار دموکراتیک در عراق می‌تواند تأثیر منفی بر استمرار رژیم‌های الیگارشی و غیر دموکراتیک منطقه خلیج فارس بگذارد و آنها را مجبور به پذیرش و ایجاد سیستم‌های سیاسی انتخابی کند، امری که در صورت وقوع پیامدهای خاص خود را در پی خواهد داشت.

دولت جدید عراق در این نکته که حضور نیروهای آمریکایی برای ثبات و امنیت منطقه‌ای و توازن قوا در منطقه ضرورت دارد با شورای همکاری همسو و هم نظر است. کشورهای عضو شورا به عنوان بازیگران تحت سلطه نظم امنیتی آمریکا حضور آمریکا در منطقه را در راستای منافع استراتژیک خویش تلقی می‌کنند. تعامل عراق جدید با کشورهای شورای همکاری تابعی از چگونگی استقرار نیروهای سیاسی در ساختار حکومتی آینده عراق می‌باشد. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس خواستار احیای قدرت سنی‌های مرکز هستند. این کشورها در صورت انجام انتخاباتی آزاد که افزایش حضور شیعیان در ساختار حکومتی عراق را به دنبال خواهد داشت، در مناسبات خود با بغداد تجدیدنظر خواهند کرد، اما می‌توان گفت به دلیل تأثیرپذیری این کشورها از کاخ سفید، کشورهای عضو این شورا، همکاری مناسبی در زمینه‌های مختلف با دولت عراق خواهند داشت.

3- عراق جدید و ایران

رژیم سابق عراق با تحمیل جنگ هشت ساله به ایران، لطمات زیادی را به منافع ملی جمهوری اسلامی وارد کرد. سقوط رژیم صدام، سقوط دشمن استراتژیک ایران بود. جمهوری اسلامی از بابت تداوم ناامنی و بی‌ثباتی در همسایه غربی خود نگران است. روابط ایران با دولت آینده عراق تابع چندین متغیر است. چگونگی آرایش نیروهای سیاسی در ساختار آینده حکومت عراق، حضور ایالات متحده در عراق و تأثیرپذیری بغداد از سیاست‌های منطقه‌ای کاخ سفید در نوع روابط ایران با دولت عراق تأثیر خواهد گذاشت. حضور بیشتر شیعیان همسو با ایران در حکومت آینده عراق همگرایی بیشتر ایران و عراق را موجب خواهد شد. ایران منافع خاص خود را در عراق دنبال می‌کند، منافعی که در تقابل با منافع دیگر بازیگران صحنه عراق می‌باشد. حمایت یک سویه ایران از هر کدام از گروه‌های مختلف در عراق می‌تواند محلی برای چالش و تعارض بین ایران و دولت آینده عراق باشد.

عراق جدید تهدیدی بر ضد تمامیت ارضی ایران نمی‌باشد. ایران بر خلاف عراق و کشورهای عضو شورای همکاری، امنیت و ثبات در منطقه خلیج فارس را منوط به خروج نیروهای خارجی از این منطقه می‌داند. نوع روابط ایران با دولت جدید عراق بر ترتیبات امنیتی منطقه تأثیرگذار خواهد بود. روابطی که ترسیم دقیق‌تر آن به گذشت زمان نیاز دارد.

نتیجه‎گیری:

سقوط رژیمی که محور کانون تنش در منطقه خلیج فارس در طول ربع قرن گذشته بود بر ترتیبات امنیتی منطقه تأثیر خواهد نهاد. تعارضات گروه‌های داخلی برای حصول به خواست‌هایشان و مداخلات بازیگران خارجی، دولت جدید عراق را در برقراری ثبات و آرامش با چالش‌هایی مواجه می‌سازد. میزان ثبات یا بی‌ثباتی در عراق، بر روند سیاست‌ها و جهت‌گیری‌های آن کشور در قبال موضوعات منطقه‌ای مؤثر خواهد بود. عراق جدید در صورتی که ناامنی و بی‌ثباتی در آن پایان پذیرد، نمی‌تواند مخل امنیت دسته‌جمعی در منطقه باشد. روابط عراق جدید با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و جمهوری اسلامی ایران تابعی از چندین متغیر است. چگونگی آرایش نیروهای سیاسی در ساختار حکومتی عراق بر روابط این کشور با شیخ‌نشین‌های خلیج فارس و ایران مؤثر است. در مجموع می‌توان گفت فضا به سوی همکاری منطقه‌ای پیش می‌رود و نه تخاصم و درگیری.

دولت عراق و کشورهای عضو شورای همکاری بر خلاف ایران خواستار تداوم حضور نیروهای خارجی در منطقه می‌باشند. موفقیت آمریکا در برقراری ثبات در عراق برای سیاست‌های منطقه‌ای آن کشور حیاتی است. لذا ایالات متحده نهایت تلاش خود را برای استقرار نظم و آرامش در عراق انجام می‌دهد. عراق آزاد و دموکراتیک می‌تواند به عنوان چالشی در برابر رژیم‌های الیگارشی و غیر دموکراتیک منطقه خلیج فارس باشد. عراق متشنج و بی‌ثبات نیز تبعات امنیتی منفی بر منطقه بر جای خواهد گذارد. کشورهای حوزه خلیج فارس از عراقی با حکومت متمرکز به رهبری اعراب سنی حمایت می‌کنند. نضج و گسترش بنیادگرایی اسلامی و افزایش حملات تروریستی که خود معلول تداوم حضور بیگانگان و سیاست‌های منطقه‌ای ایالات متحده است می‌تواند منطقه را به سمت بی‌ثباتی و بحران سوق دهد.