روابط ایران و مصر؛ تحولات و سناریوها

Print E-mail
علی اکبر اسدی
01 June 2011

چکیده

ایران و مصر دو بازیگر مهم در سطح منطقه خاورمیانه محسوب می‌شوند که نوع روابط و تعاملات آنها بر توازن قدرت استراتژیک در منطقه تاثیرگذاری جدی دارد. در طول دهه‌های گذشته ساختار قدرت منطقه‌ای تا حد قابل توجهی از نوع مناسبات این دو کشور متاثر بوده است.

روابط ایران و مصر در طول تاریخ، با توجه به نوع نظام‌های سیاسی، تغییرات آنها و رویکرد منطقه‌ای دو کشور و همچنین تحولات محیطی، با فراز و نشیب‌هایی همراه بوده است.

سطح روابط ایران و مصر بعد از انعقاد پیمان کمپ‌دیوید و قطعی روابطی، در طول سه دهه گذشته و به رغم تلاش‌های صورت گرفته ارتقا نیافت. اما بعد از وقوع انقلاب در مصر و کنار رفتن مبارک، سیاست خارجی مصر با تغییراتی همراه شده است که از جمله آنها تمایل به برقراری روابط با ایران بوده است. براین اساس، در این گزارش به گذشته روابط ایران و مصر، تحولات جدید سیاست خارجی مصر و سناریوهای روابط دو کشور در شرایط جدید پرداخته می‌شود.

مقدمه

ایران و مصر از چندین دهه گذشته به عنوان دو بازیگر اصلی منطقه خاورمیانه روابط پرفراز و نشیبی را تجربه کرده‌اند. در دوره بعد از وقوع انقلاب اسلامی ایران، روابط دو کشور قطع شد و برخی تلاش‌ها برای برقراری روابط سیاسی بین دو کشور به نتیجه‌ای نرسید؛ هرچند که سطحی از روابط تجاری و اقتصادی بین دو کشور وجود داشته است. انقلاب ٢٥ ژانویه در مصر که باعث کنار گذاشتن حسنی مبارک از مسند ریاست جمهوری و تحولات مهمی در نظام سیاسی و سیاست داخلی مصر شد، چشم‌اندازهای روشنی را برای وقوع تغییرات در سیاست خارجی و منطقه‌ای این کشور ایجاد کرده است. به خصوص در مورد روابط مصر و جمهوری اسلامی ایران، مواضع و رویکردهای نوینی از سوی دولت جدید مصر مشاهده می‌شود که پرسش‌ها و مسائل مختلفی را در حوزه روابط دو کشور مطرح ساخته است. با توجه به اهمیت و جایگاه منطقه‌ای مصر در خاورمیانه و نقش تعیین کننده روابط با مصر در سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران، گزارش حاضر ضمن اشاره به گذشته روابط و موانع عمده آن و همچنین تحولات جدید مصر، به سناریوهای احتمالی و چشم‌انداز روابط دو کشور از جمله عادی سازی روابط می‌پردازد.

١- گذشته روابط ایران و مصر

ایران و مصر در طول یک قرن گذشته روابط پرفراز و نشیب و توأم با تغییر و تحولات جدی را تجربه کرده‌اند. تحولاتی که از تغییر رژیم‌های سیاسی و رهبران دو کشور و یا نوع سیاست خارجی آنها متأثر بوده است. با این حال شرایط بین‌المللی و تحولات منطقه‌ای نیز در روابط ایران و مصر مؤلفه‌ای مهم و تأثیرگذار بوده است. در دوره حاکمیت نظام سلطنتی در مصر، روابط ایران و مصر روابطی گرم و متعادل بود و این وضعیت تا زمان حکومت جمال عبدالناصر، کماکان تداوم داشت. روابط دو کشور در این دوره دو ویژگی اصلی داشت: اول همکاری مثبت دولتی و مناسبات صمیمی در سطح حکومت و دوم مبارزه مشترک دو حکومت با اسلام‌گرایان، اما در پی سقوط حکومت ملک فاروق و به قدرت رسیدن نظامیان چپ‌گرا از جمله ژنرال محمد نجیب و جمال‌عبدالناصر، روابط تهران و قاهره تیره شد. حکومت جدید مصر تنها در زمان دولت دکتر مصدق روابط خوبی با ایران برقرار نمود و از مبارزات ملی شدن صنعت نفت ایران نیز حمایت کرد.

بعد از سقوط دولت دکتر مصدق روابط ایران و مصر در دوره حاکمیت جمال عبدالناصر، روابطی پرچالش بود. اتخاذ سیاست ناسیونالیسم مثبت از سوی حکومت پهلوی با محورهایی مانند مقاومت در برابر تهدید شوروی و ائتلاف با غرب در مقابل سیاست ناصریسم در مصر، مبتنی بر سه پایه بود: ناسیونالیسم عربی ناصر، سوسیالیسم عربی و سیاست عدم تعهد. عضویت ایران در پیمان بغداد، استقبال ایران از دکترین آیزنهاور و در مقابل پیوند مصر با شوروی و معامله تسلیحاتی با این کشور و مواضع متعارض دو کشور در بحران‌های منطقه‌ای، از جمله متغیرهایی بود که تنش و تیرگی در روابط دو کشور را افزایش داد. اما سرانجام مسئله‌ای که به قطع شدن روابط دو کشور منجر شد، شناسایی رژیم اسرائیل از سوی حکومت پهلوی به صورت دو فاکتو در سال ١٩٦٠ بود. 

در سال‌های ٦٦-١٩٦٠، خصومت بین ایران و مصر به اوج خود رسید، اما شکست مصر در جنگ ١٩٦٧ اعراب و اسرائیل، با تضعیف جایگاه منطقه‌ای این کشور باعث کاهش تدریجی خصومت‌های بین دو کشور شد. البته مؤلفه‌های بین‌المللی به خصوص تنش‌زدایی بین دو ابرقدرت جنگ سرد نیز در این خصوص بسیار تأثیرگذار بود. اما تنها بعد از مرگ جمال عبدالناصر و به قدرت رسیدن انور سادات بود که روابط سیاسی دو کشور در سال ١٩٧٠، از سرگرفته شد. رها ساختن سیاست گرایش به شرق و اتخاذ سیاست گرایش به غرب و تحولات دیگر در روابط ایران و مصر، باعث شد تا دو کشور در دهه ١٩٧٠، روابط رو به توسعه و مناسبی داشته باشند.

با وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال ١٩٧٩، روابط ایران و مصر بار دیگر متحول شد. دو ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) به وزیر امور خارجه وقت، ابراهیم یزدی دستور داد تا با در نظر گرفتن پیمان کمپ دیوید بین مصر و رژیم اسرائیل و اطاعت بی‌چون و چرای دولت مصر از امریکا و صهیونیسم، دولت موقت روابط دیپلماتیک خود با مصر را قطع کند. البته غیر از پیمان کمپ‌دیوید به عنوان مسئله اصلی، مسائل دیگری مانند پذیرایی سادات از شاه ایران و خودداری از تحویل وی و دشمنی با انقلاب اسلامی، در این خصوص نقش داشتند.  تیرگی و قطعی روابط ایران و مصر، بعد از مرگ انورسادات و در دوره حسنی مبارک نیز تداوم یافت و حمایت‌های همه جانبه مصر از رژیم صدام در جنگ مقابل ایران در دهه ١٩٨٠، باعث خصومت بیشتر بین دو کشور شد.

در طول حاکمیت حسنی مبارک بر مصر، به رغم برخی تلاش‌ها برای برقراری و بهبود روابط دو کشور، این تلاش‌ها به نتیجه نرسید. ایران و مصر بعد از قطع روابط سیاسی، در طول بیش از سه دهه تنها در پایتخت کشور مقابل دفتر حفاظت از منافع دایر کرده‌اند. در دوره اصلاحات، تلاش‌های دولت خاتمی برای ایجاد روابط با مصر به رغم برخی پیشرفت‌ها به دلیل عدم اراده سیاسی دولت مبارک و طرح موضوعاتی مانند حذف نام خیابان خالد اسلامبولی در تهران، ناکام ماند. در دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد نیز به رغم اعلام آمادگی تهران برای بازسازی روابط دو کشور  و سفر حداد عادل و لاریجانی به عنوان رئیس مجلس‌های هفتم و هشتم به قاهره، روابط ایران و مصر بهبود نیافت.

چالش‌های سیاسی و ایدئولوژیک مانع اصلی روابط دو کشور در دوره حسنی مبارک بوده‌اند که از جمله آنها چالش در حوزه سیاست خارجی، عدم اجماع سیاسی در دو کشور برای برقراری رابطه، چالش در حوزه اسلام سیاسی و تروریسم، چالش در مورد نام‌ها و نشانه‌ها و چالش‌های ناسیونالیستی مورد اشاره قرار می‌گیرند.  با این حال به نظر می‌رسد در میان مؤلفه‌های فوق تعارضات و چالش‌های دو کشور در حوزه سیاست خارجی موانع اصلی برقراری روابط دو کشور بوده‌اند و براین اساس، حل و فصل چالش‌های فوق و میزان همگرایی دو کشور در عرصه سیاست خارجی و منطقه‌ای است که می‌تواند به بهبود روابط ایران و مصر در دوره جدید منجر شود.

در موضوع سیاست خارجی، نوع روابط و تعاملات ایران و مصر با امریکا و اسرائیل و همچنین جنبش‌های اسلامی و گروه‌های مقاومت، تعارض اصلی در سیاست خارجی و منطقه‌ای دو کشور بوده است. در طول سه دهه گذشته سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تعارض با امریکا و مخالفت با حضور و نقش‌آفرینی آن در سطح منطقه را به عنوان یکی از اولویت‌های اساسی خود تعریف کرده است، اما مصر در دوره حسنی مبارک، از متحدان منطقه‌ای اصلی امریکا در منطقه بود و بعد از اسرائیل، بیشترین میزان کمک‌های خارجی امریکا را به خود اختصاص می‌داد. در مورد اسرائیل نیز مصر به عادی‌سازی روابط و تعاملات سیاسی و اقتصادی با این رژیم اقدام کرد و نقش مهمی در تأمین امنیت ملی اسرائیل در منطقه داشت؛ در حالی که ایران از مهم‌ترین مخالفان اسرائیل و حامی گروه‌های فلسطینی است. همچنین در حالی که ایران از مبارزات جنبش‌های اسلامی و گروه‌های مقاومت منطقه به خصوص حماس و حزب‌الله حمایت می‌کند، مصر دوره مبارک نقش مهمی در انزوا و تضعیف این گروه‌ها ایفا می‌نمود.

در یک دهه اخیر برخی تحولات منطقه‌ای باعث گسترش تعارضات سیاسی و منطقه‌ای ایران و مصر شده است. در حوزه عراق نیز ایران از روند سیاسی جدید و قدرت‌یابی شیعیان در ساختاری دموکراتیک حمایت نمود، اما مصر از شرایط منطقه‌ای جدید شیعیان و تحولات عراق ناخرسند بود و رویکردی منفی در این خصوص اتخاذ کرد. همچنین ایران در سال‌های گذشته حامی اصلی حزب‌الله و حماس در مقابل اسرائیل،  به خصوص در جنگ سی و سه روزه سال ٢٠٠٦ و جنگ بیست و دو روزه سال ٢٠٠٨ بود، اما مصر تحت رهبری حسنی مبارک، سعی کرد محدودیت‌ها و فشارهای مختلفی بر این دو گروه وارد نماید و به تضعیف آنها کمک کند. سیاستی که با اهداف حفظ امنیت ملی اسرائیل و بهبود جایگاه آن در سطح منطقه اتخاذ می‌شد. اما اینکه وقوع انقلاب در مصر تا چه حدی جهت‌گیری‌های سیاست خارجی این کشور را تغییر می‌دهد و به نزدیکی آن به ایران کمک می‌کند؟، در حال حاضر پرسش مهم و در خور توجهی است.

٢- انقلاب مصر و رویکردهای نوین در سیاست خارجی

عبارت مشهوری در علوم سیاسی وجود دارد که سیاست خارجی یک کشور ادامه سیاست داخلی آن است. بر این اساس تغییر و تحولات در نظام سیاسی داخلی و به خصوص انقلاب‌ها باعث تغییراتی قابل ملاحظه در سیاست خارجی نیز می‌شود؛ هرچند که دامنه و طیف این تغییرات همیشه یکسان نیست. انقلاب‌هایی که ماهیت و یا اهداف فراملی و بین‌المللی دارند، به صورت گسترده‌ای سیاست خارجی خود را متحول ساخته و در جهت دگرگونی نظم منطقه‌ای یا بین‌المللی تلاش می‌کنند. با این حال، تغییرات نظام سیاسی یا رهبران و یا انقلاب‌های فاقد داعیه‌های خارجی نیز می‌توانند حداقل به تغییراتی در رویکردهای سیاست خارجی کشورها منجر شوند.

در خصوص مصر نیز تغییر نظام سلطنتی این کشور به نظام جمهوری، باعث تغییرات جدی در سیاست خارجی این کشور و رادیکال شدن آن شد. حتی تغییر رهبران سیاسی در دوره جمهوری، مانند درگذشت جمال عبدالناصر و رئیس جمهور انورسادات، تغییرات مهمی در جهت‌گیری‌های سیاست خارجی این کشور را موجب شد. حال با توجه به انقلاب ٢٥ ژانویه مصر و کنار گذاشتن حسنی مبارک از قدرت، مسئله مهم تأثیر تغییرات داخلی بر جهت‌گیری‌های سیاست خارجی مصر است. پرداختن به این مسئله در وهله نخست با سطح تغییرات در ساختار قدرت در مصر و تمایلات رهبران جدید این کشور در عرصه سیاست خارجی مرتبط است، اما ویژگی‌های ژئوپولیتیک مصر و میزان نیازمندی به منابع و حمایت‌های خارجی، به صورت ساختاری نیز مسئله مهمی محسوب می‌شود. تغییرات مهم در ساختار قدرت و نظام سیاسی از ابتدای سال ٢٠١١ شامل کنار رفتن حسنی مبارک و واگذار کردن قدرت به شورای عالی نظامی، تغییر دولت و بر سر کار آمدن نخست وزیر و وزرای جدید، گسترش آزادی‌های سیاسی و مطبوعاتی، ایجاد تغییرات در قانون اساسی در جهت محدود ساختن قدرت و طول دوره حاکمیت رئیس جمهور که از سوی مردم در همه‌پرسی تائید شد و ارائه زمان‌بندی برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پارلمان مصر، در سال جاری است. در حال حاضر قدرت در دست رهبران نظامی مصر و ارتش متمرکز است و بعد از برگزاری انتخابات، قدرت به دولت منتخب غیرنظامی منتقل خواهد شد. با توجه به شرایط نظام سیاسی و ساختار قدرت در مصر که در مرحله‌ای انتقالی به سوی ایجاد دولت دائمی منتخب است، سیاست‌های موجود در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی نیز حالت مقطعی دارد و با مشخص شدن دولت منتخب، این سیاست‌ها حالت با ثبات‌تری خواهد داشت.

سیاست خارجی مصر در دوره مبارک براساس اتحاد با امریکا و همکاری با اسرائیل استوار بود، اما در دوره بعد از مبارک، مواضع و رفتارهای دیپلماتیک دولت موقت مصر به نخست‌وزیری عصام شرف، حاکی از آغاز برخی تغییر و تحولات در سیاست خارجی مصر و تلاش برای طراحی پایه‌های جدیدی برای سیاست خارجی است. تلاش برای فاصله گرفتن از سیاست همکاری مطلق و نزدیک با اسرائیل، عادی‌سازی روابط با همه همسایگان و کشورهای منطقه و نداشتن دشمن و برتری دادن منافع اقتصادی و استراتژیک، از محورهای مهم سیاست خارجی دولت موقت مصر محسوب می‌شود که رویکردی متفاوت را نسبت به دوره مبارک نشان می‌دهد. از جمله شواهد حرکت به سوی اتخاذ رویکردی جدید در سیاست خارجی مصر را می‌توان دیدار مراد موافی، رئیس جدید دستگاه اطلاعاتی مصر از سوریه و دیدار با مقامات برجسته این کشور، اجازه عبور رهبران حماس از فرودگاه این کشور برای سفر به سوریه، توافق حماس و فتح در قاهره، عبور کشتی‌های جنگی ایرانی به سوی لاذقیه سوریه از طریق کانال سوئز و سفر عصام شرف، نخست‌وزیر مصر به سودان برشمرد. 

در مورد سیاست خارجی مصر در قبال جمهوری اسلامی ایران و روابط دو کشور نیز، شواهد مختلفی مبنی‌بر تمایل مصر برای کنار گذاشتن روابط خصمانه گذشته و ایجاد روابطی جدید بین دو کشور ظاهر شده است. نبیل العربی، وزیر امور خارجه مصر آمادگی کشورش برای گشایش صفحه‌ای جدید در روابط با ایران را اعلام کرد و گفت: «ایران کشوری مهم است و ما روابط تاریخی با آن داریم. ایران از کشورهای دوست ما به شمار می‌آید و ما به این کشور به عنوان یک دشمن نگاه نمی‌کنیم. همچنین نبیل العربی در دیدار با مجتبی امانی، رئیس دفتر حافظ منافع ایران در قاهره اظهار داشت که مصر آماده است تا پس از گذشت ٣٠ سال روابط دیپلماتیک خود را با ایران از سر بگیرد. وی در ادامه گفت: ملت‌های ایران و مصر شایستگی برخورداری از روابطی که بیانگر تاریخ و تمدن آنها باشد را دارند و ما در حال حاضر تلاش می‌کنیم در راستای تحقق منافع مشترک، فصل جدیدی از روابط با تمام کشورهای دنیا از جمله ایران را بگشائیم. 

جمهوری اسلامی ایران که از ابتدا به صورت آشکار از انقلاب مردم مصر در مقابل حکومت حسنی مبارک حمایت نمود، از مواضع جدید دولت مصر در خصوص روابط با ایران استقبال کرده است. وزیر امور خارجه ایران، دولت جدید مصر را برآمده از اراده مردم و ایران را مشتاق برقراری روابط گرم با این کشور عنوان کرد. آقای صالحی عنوان کرد: «آماده پذیرایی از وزیر امور خارجه مصر در ایران هستیم و این آمادگی متقابل در طرف مصری هم وجود دارد که ما در مصر حضور یابیم. رایزنی‌ها در حال انجام است و ما به آینده روابط سیاسی مصر و ایران خوش‌بین هستیم.» 

٣- سناریوهای روابط ایران و مصر

با توجه به مواضع جدید دولت مصر در خصوص جمهوری اسلامی ایران و اظهار تمایل دو کشور به برقراری و توسعه روابط، سه سناریوی کلی را در خصوص آینده روابط ایران و مصر می‌توان مورد بررسی قرار داد:

١-٣- تداوم روابط خصومت‌آمیز گذشته

یکی از سناریوهای مطرح در خصوص آینده روابط ایران و مصر، تداوم روابط خصومت‌آمیز دوره مبارک در دوران جدید است. در این سناریو استدلال می‌شود که ساختار قدرت در مصر کماکان با تغییرات و اصلاحاتی تداوم دارد و کنار رفتن یک رهبر سیاسی، یعنی حسنی مبارک، نمی‌تواند دگرگونی‌های جدی در سیاست خارجی مصر و روابط آن با ایران ایجاد نماید. در این سناریو بر تداوم نفوذ امریکا در ساختار سیاسی و ارتش مصر، وابستگی و شکنندگی اقتصادی مصر و رقابت‌های منطقه‌ای ایران و مصر و موارد مشابه تأکید می‌شود. بر این اساس، برخی مواضع دولت کنونی مصر مقطعی ارزیابی می‌شود و امیدواری چندانی برای پایان خصومت‌ها در روابط دو کشور ملاحظه  نمی‌شود.

٢-٣- برقراری روابط عمیق و دوستانه

سناریوی دوم مطرح شده در خصوص آینده روابط ایران و مصر این است که مصر با فاصله گرفتن جدی از سیاست خارجی گذشته خود در حال ورود به شرایط جدیدی است که تغییرات مهمی در سیاست خارجی و منطقه‌ای این کشور به وقوع خواهد پیوست. براساس این سناریو مصر به روابط عادی خود با اسرائیل و روابط استراتژیک خود با امریکا پایان خواهد داد و به کشورهای مستقل منطقه مانند ایران، سوریه و ترکیه و گروه‌های مقاومت مانند حماس و حزب‌الله لبنان در سطح منطقه خواهد پیوست. بر این اساس با راهیابی سیاستمداران و گروه‌های سیاسی مستقل و غیروابسته به رأس نظام سیاسی مصر و تحول در سیاست خارجی این کشور، به تدریج ایران و مصر به سوی روابطی دوستانه در سطح منطقه پیش خواهند رفت.

٣-٣- برقراری روابط عادی و متعادل

سناریوی سومی که  می‌توان برخلاف دو سناریوی نخست در مورد آینده روابط ایران و مصر مطرح ساخت، گذار روابط از شرایط خصومت‌آمیز دوره مبارک به عادی و متعادل شدن روابط دو کشور است. بدین معنی که نه شرایط جدید مصر امکان تداوم رویکرد گذشته آن کشور را نسبت به ایران می‌دهد و نه واقعیت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای امکان تعمیق و نزدیکی بیش از حد روابط دو کشور را حداقل در کوتاه مدت می‌دهد. بر این اساس ما می‌توانیم به تدریج شاهد برقراری و عادی‌سازی روابط دو کشور باشیم که به صورت هم‌زمان مؤلفه‌هایی از رقابت و همکاری را دارا خواهد بود.

در میان سناریوهای بالا آنچه که از احتمال و قوت بیشتری در آینده برخوردار است، سناریوی سوم است؛ چرا که نشانه‌ها و شواهد، ساختارها و تحولات دو سناریوی نخست را با موانعی روبرو می‌کند. تداوم روابط خصومت‌آمیز گذشته بین ایران و مصر، با توجه به رویکردهای متعادل احتمالی مصر در سیاست خارجی و به خصوص در روابط با امریکا و اسرائیل، شرایط داخلی مصر و افکار عمومی داخلی و دیدگاه گروه‌ها و رهبران جدیدی که به ساختار قدرت راه می‌یابند، از احتمال اندکی برخوردار است. تعمیق روابط و استراتژیک شدن روابط ایران و مصر نیز با موانع و چالش‌هایی جدی حداقل در کوتاه مدت روبروست؛ تداوم حضور برخی عناصر رژیم مبارک در ساختار قدرت، تداوم نفوذ ارتش در حاکمیت و تأثیرگذاری بر سیاست خارجی، موانع و مخالفت‌های بین‌المللی به خصوص از سوی امریکا، محدودیت‌ها و مخالفت‌های منطقه‌ای مانند مخالفت شدید اسرائیل و مخالفت کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، رقابت‌های منطقه‌ای و ناسیونالیستی و چالش‌ها و اختلاف‌نظرها در خصوص مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی، از مهم‌ترین این موانع و چالش‌ها محسوب می‌شوند. طرح شروط و مطالبی مانند تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی از سوی دولت جدید مصر، از نشانه‌های تداوم برخی چالش‌ها در روابط ایران و مصر است.

نتیجه‌گیری

ایران و مصر از چندین دهه گذشته به عنوان دو بازیگر اصلی در منطقه خاورمیانه بوده‌اند و دوره‌های متفاوت از همکاری و روابط دوستانه تا رقابت و حتی خصومت و تنش را در روابط خود تجربه کرده‌اند. در دوره پادشاهی در مصر، روابط ایران و مصر متعادل و تا حد زیادی دوستانه بود. با پایان نظام سلطنتی در مصر و ایجاد نظام جمهوری، به استثنای دوره مصدق، روابط ایران و مصر در دوره جمال عبدالناصر با تنش‌ها و رقابت‌های جدیدی در سطح منطقه‌ای همراه بود. در اواخر دوره حاکمیت ناصر و به خصوص با به قدرت رسیدن انور سادات، روابط ایران و مصر بهبود یافت. اما با وقوع انقلاب اسلامی در ایران و شکل‌گیری سیاست خارجی جدید، جمهوری اسلامی ایران به دلیل انعقاد پیمان کمپ دیوید بین مصر و رژیم اسرائیل و برخی دیگر از رویکردهای مصر، روابط خود را با این کشور قطع کرد.

روابط جمهوری اسلامی ایران و مصر در دوره حسنی مبارک عمدتاً تیره و پرچالش بود و تلاش‌های صورت گرفته نتوانست باعث بهبود روابط دو کشور شود. در دوره جدید پس از مبارک، نشانه‌هایی از تغییر رویکرد سیاست خارجی مصر، به خصوص در قبال ایران، ظاهر شده و این رویکرد نوین با استقبال مقامات ایران همراه بوده است. هرچند دولت مصر در شرایط انتقالی به سر می‌برد و تا حاکمیت دولتی دائمی، به صورت قطعی در مورد آینده روابط دو کشور نمی‌توان سخن گفت؛ با این حال در میان سناریوهای مختلف، گذار دو کشور از روابط خصومت‌آمیز گذشته و شکل‌گیری روابط عادی بین ایران و مصر از احتمال بیشتری در میان دو گزینه دیگر یعنی تداوم تخاصم و روابط عمیق و دوستانه برخوردار است.

در شرایط جدید به رغم اظهار تمایل مقامات ایران و مصر برای برقراری و ارتقای روابط سیاسی، به نظر می‌رسد تعاملات دو کشور با نوعی احتیاط و سیاست انتظار همراه است و هنوز برخی چالش‌ها و موانع برای بهبود روابط بین دو کشور وجود دارد. در این شرایط هرچند بهبود روابط با مصر برای ایران مفید و با اهمیت محسوب می‌شود، اما اتخاذ تدابیری برای حفظ جایگاه کشور و تأمین منافع ملی در روابط با مصر، ضروری است. به همین دلیل، لازم است از شتاب‌زدگی پرهیز شود و اجازه داده شود در طول زمان، با تدابیری مسیر عادی شدن روابط طی شود. حفظ مواضع دوستانه در قبال دولت مصر و تأکید بر لزوم تقویت روابط در مواضع سیاسی، برداشتن گام‌های اولیه و با ثبات برای ایجاد روابط مانند رایزنی‌ها و مذاکرات، معطوف کردن بخشی از روابط به حوزه‌های فرهنگی و اقتصادی، توجه به ملاحظات و حساسیت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای در خصوص روابط ایران و مصر و کاهش حساسیت‌ها و مخالفت‌ها و حرکت با رویکردی احتیاط‌آمیز، برنامه‌ریزی شده و مطمئن در جهت برقراری روابط، از مسائل و محورهای مهم و قابل توجه در این خصوص است که باید در طول زمان و با توجه به شرایط تحولات داخلی مصر تدبیر شود.