چکیده

صدور قطعنامه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه برنامه هسته‌ای ایران با موافقت روسیه که توأم با برخی اظهارنظرهای متفاوت مقامات روسی بود، این گمانه‌زنی را در برخی محافل تحلیلی سیاسی مطرح کرد که سیاست روسیه در قبال ایران تغییر کرده است و احتمال دگرگونی در روابط تهران و مسکو وجود دارد. این درحالی‌ست که یک بررسی کلی درباره رویکرد روسیه به مسئله هسته‌ای ایران و همچنین بررسی ملاحظات کلی و مقطعی روسیه درخصوص ایران، نشان می‌دهد رفتارهای اخیر مسکو تنها گام‌هایی تاکتیکی بوده و انتظار بروز تغییر و دگرگونی چشمگیر در روابط تهران و مسکو با توجه به ملاحظات یاد شده به دور از واقع‌گرایی است. به این دلایل، این گزارش با یک بررسی تاریخی مختصر درباره رویکرد روسیه به مسئله هسته‌ای ایران، تلاش دارد پیشنهاداتی راهبردی برای تعامل ایران و روسیه در مراحل بعدی ارائه کند.

محتوای گزارش

مقدمه

گشوده شدن فصل جدیدی در روابط روسیه و امریکا، تبلیغات منفی غرب را مبنی بر وجود تأسیسات هسته‌ای ایران در «فردو» قم و سرانجام امتناع ایران از نهایی کردن توافق ژنو در مورد انتقال اورانیوم از ایران، که منجر به همراهی بیشتر روسیه با غرب درخصوص برنامه هسته‌ای ایران شد، حاکی از ابهاماتی است که در روابط جاری و آتی ایران و روسیه به وجود آمده است. در این میان روسیه با اتخاذ سیاست دو پهلو درخصوص قطعنامه‌های گذشته، در شرایط جدید نیز بارها به امکان حمایت از تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران اشاره کرده‌ است و با حمایت از قطعنامه اخیر شورای حکام سازمان انرژی اتمی و تعویق قرارداد فروش سامانه موشکی S-300 و تأخیر در تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر، زمینه‌ عدم اعتماد تهران به مسکو را فراهم ساخته است. در این گزارش ضمن بررسی مواضع روسیه در قبال مسئله هسته‌ای ایران، پس از مطرح شدن موضوعات ماه‌های اخیر، تلاش می‌شود راهبردی مؤثر برای سیاست ایران در قبال این مسئله پیشنهاد شود.

طرح مسئله

شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اخیراً قطعنامه‌ای را علیه برنامه هسته‌ای ایران به تصویب رساند که از ایران می‌خواست تا به طور کامل و بدون درنگ قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد را اجرا و همچنین به خواسته‌های شورای حکام آژانس، از جمله درخصوص امتناع فوری از بهره‌برداری از کارخانه دوم غنی‌سازی اورانیوم «فردو» در حوالی قم عمل نماید. این قطعنامه با اکثریت آرا (25 عضو از 34 عضو آژانس) به تصویب رسید و تنها سه کشور ونزوئلا، مالزی و کوبا به آن رأی منفی دادند؛ البته پس از رأی‌گیری در خبرها آمد که دولت مالزی، سفیر خود را به دلیل حمایت از ایران مورد سؤال قرار داده است. افغانستان، برزیل، مصر، پاکستان، افریقای جنوبی و ترکیه نیز شش کشوری بودند که به این قطعنامه رأی ممتنع دادند و جمهوری آذربایجان به هنگام رأی‌گیری، نشست را ترک کرد.

اما آنچه در این میان حائز توجه است، تصویب قطعنامه یادشده با رأی مثبت روسیه، چین و هند می‌باشد. از آنجا که در این نوشته به رویکرد روسیه در قبال این قطعنامه و مسئله هسته‌ای ایران پرداخته می‌شود، مواضع این کشور پس از صدور قطعنامه قابل توجه و تأمل است. از جمله وزارت خارجه روسیه تأکید کرده است جمهوری اسلامی ایران باید قطعنامه شورای حکام را جدی بگیرد و به صورت کامل با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همکاری کند. بدین‌سبب شناخت ابعاد محاسباتی کرملین، با توجه به رویکرد سیاست خارجی ایران به روسیه به عنوان شریکی مطمئن و موقعیت کنونی مسئله هسته‌ای ایران در تعیین راهبردهای بعدی، ضرورتی غیرقابل انکار می‌باشد.

پیشینه رویکرد روسیه به مسئله هسته‌ای ایران

مواضع و سیاست روسیه در قبال مسئله هسته‌ای ایران را می‌توان از دو وجه فنی و سیاسی که البته به هم پیوسته هستند، مورد بررسی قرار داد. اگرچه شروع نقش‌آفرینی روسیه در برنامه هسته‌ای ایران که به قرارداد ساخت نیروگاه بوشهر در سال 1995 بازمی‌گردد، با اهداف فنی و مالی بود؛ اما این اهداف از همان ابتدا نیز کاملاً مبرا از انگیزه‌های سیاسی شکل نگرفت. همان اندازه که روابط بسته و تیره ایران و ایالات متحده امریکا موجب حساسیت واشینگتن به فعالیت‌های هسته‌ای ایران بود، برای مسکو نیز اهمیت ژئوپُلیتیکی ایران در کنار انگیزه‌های اقتصادی و فنی اجازه نمی‌داد، اشتیاق روزافزون ایران برای دستیابی به انرژی هسته‌ای را بی‌پاسخ بگذارد و در نتیجه تهران را به سوی رقبای غربی این کشور سوق دهد. بدین‌دلیل اگرچه با افزایش فشار‌های ایالات متحده در پی ملاقات ال‌گور ، معاون رئیس‌جمهور امریکا و نخست‌وزیر روسیه، ویکتور چرنومردین ، مسکو با توقف صدور تسلیحات به ایران موافقت کرد؛ اما در نوامبر 1998، با سفر آدامف ، وزیر وقت انرژی هسته‌ای روسیه به تهران و دیدار از پروژه بوشهر، موافقت‌نامه همکاری تخصصی روسیه با ایران به امضا رسید و قرار شد این طرح تا سال 2000 تکمیل شود؛ که البته تاکنون مسکو به این تعهد خود عمل نکرده است.

به عقیده بسیاری از کارشناسان، از همین زمان رویکرد روسیه به مسئله هسته‌ای ایران یک رویکرد دوگانه است که از یک‌سو امریکا و غرب را به مذاکره، چانه‌زنی و اخذ ما‌به‌ازا فرامی‌خواند؛ و از سوی دیگر، بدین‌وسیله با ایران معامله و مذاکره امتیازآور دارد. بدین‌ترتیب با وجود تأخیرهای مکرر روسیه در اتمام ساخت نیروگاه بوشهر، با بهانه‌های فنی و مالی، مشارکت مسکو در تصویب قطعنامه‌های 1696 (31 ژوئیۀ 2006)، قطعنامۀ 1737 (23 دسامبر 2006)، قطعنامۀ 1747 (24 مارس 2007)، قطعنامۀ 1803 (3 مارس 2008) و قطعنامه 1835 (27 سپتامبر 2008)، روابط ایران و روسیه دچار خدشه جدی نشده است و از سوی دیگر، مسکو توانسته در حوزه‌های اختلاف با امریکا و غرب به چانه‌زنی امتیازآور بپردازد.

از طرح مسئله «فردو» و مذاکرات ژنو تا تصویب قطعنامه علیه ایران

خبر ایجاد دومین سایت تأسیسات هسته‌ای ایران در نزدیکی شهر قم، برای روسیه چنان غافل‌گیرکننده بود که بلافاصله دیمیتری مدودف، رئیس‌جمهور روسیه در اعلامیه‌ای با ابراز نگرانی از وجود چنین تأسیساتی بدون اطلاع آژانس انرژی اتمی، از ایران خواست حداکثر همکاری را با آژانس برای بازرسی‌های اتمی در این کشور داشته باشد. وی ابراز امیدواری کرد ایران از مذاکرات ژنو با گروه 1+5 برای نشان دادن تعهد خود به حل مسئله اتمی استفاده کند. این در حالی بود که وی پیش از این و درست یک روز پیش از صدور این اعلامیه، در اظهارنظری، در مقابل دانشجویان و اساتید دانشگاه پنسیلوانیا اعلام کرده بود: «ما باید با مشوق‌های مثبت به ایران، فرصت پژوهش در حوزه انرژی هسته‌ای را واگذار کنیم و در عین حال از تهران بخواهیم با شفافیت مانع نگرانی جهانی باشد. اگرچه تحریم راه مناسبی برای حل مسئله ایران نیست، اما اگر لازم باشد باید به گزینه‌های دیگر هم متوسل شد».

اما در نشست ژنو که اواسط مهر سال جاری برگزار شد و نمایندگان ایران پذیرفتند که با نظر مثبت راجع به ارسال اورانیوم به روسیه برای غنی‌سازی تا 20 درصد و تبدیل آن به سوخت هسته‌ای در فرانسه، مذاکره کنند، روس‌ها مذاکرات را راضی‌کننده ارزیابی کردند؛ این در حالی بود که وقتی پس از مذاکرات وین خواسته کشور‌های 1+5 تأمین نشد، سرگی ایوانوف، معاون نخست‌وزیر روسیه اعلام کرد سامانه دفاعی S-300 به ایران عرضه نمی‌شود و وزارت خارجه روسیه خواستار پاسخ سریع ایران به پیشنهاد ژنو شد.

کمی بعد، درحالی‌که دیمیتری مدودف، رئیس‌جمهور روسیه پیش از آن هم اعلام کرده بود در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات، روسیه از قطعنامه علیه ایران حمایت می‌کند، بار دیگر گفت در مذاکراتی که در حاشیه نشست «اپک» در سنگاپور با همتای امریکایی خود داشته است، دو طرف به این تفاهم رسیده‌اند چنانچه طرح ژنو با شکست روبه‌رو شود، گزینه‌های دیگر را پیگیری کنند. در همین زمان مقام‌های روسی اعلام کردند امکان اتمام ساخت نیروگاه بوشهر تا پایان سال 2009 وجود ندارد، البته سرگئی لاوروف وزیر خارجه این کشور مدعی بود تأخیر در تحویل نیروگاه بوشهر با مناقشات هسته‌ای ایران ارتباطی ندارد و به طور همزمان وزارت خارجه روسیه نیز ابراز امیدواری کرد هنوز امکان اجرای مفاد موافقت‌نامه ژنو وجود دارد.

آنچه مسلّم است، این بررسی کلی نشان می‌دهد صدور قطعنامه شورای حکام نیز به عنوان ابزار فشاری از سوی مسکو برای بازگشت به توافق ژنو محسوب می‌شود. اما به نظر می‌رسد رفتارهای اخیر مقامات روسی را باید با بررسی چهارچوب ملاحظات کلی بلندمدت و مقطعی و میان‌مدت سیاست خارجی روسیه ارزیابی کرد.

ملاحظات کلی سیاست خارجی روسیه

با گذشت دو دهه از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روسیه همچنان با مشکلات سیاسی و اقتصادی خاص خود روبه‌روست و در برابر فشارهایی که به این کشور وارد می‌شود، از ظرفیت مقاومت محدودی برخوردار است؛ به ویژه اینکه براساس اولویت‌های کرملین در سیاست خارجی، ایران تنها موضوع در سیاست خارجی روسیه نیست. ازاین‌رو مسکو ناگزیر است در جمع‌بندی اولویت‌های دیگر به مسئله ایران بپردازد. در این مقطع روس‌ها می‌دانند پاسخ منفی ایران در پی توافق اولیه منجر به واکنش منفی غرب و احتمالاً قطعنامه دیگری از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد در اوایل سال آینده میلادی خواهد شد. غربی‌ها نیز که در پی توافق اولیه ایران با این پیشنهاد، لحن ملایم‌تری‌ اتخاذ کرده بودند، پس از مخالفت ایران بار دیگر ادبیات تهدیدآمیز پیشین خود را از سر گرفتند و باراک اوباما در راستای تحمیل تحریم‌های جدید علیه ایران، در صورت نپذیرفتن این پیشنهاد، به رایزنی‌های خود با سران روسیه و چین ادامه می‌دهد. این در حالی است که روسیه به دلیل ملاحظات سیاسی و اقتصادی خود، به دنبال تنش‌زدایی در روابط خود با غرب نیز می‌باشد.

اما با تمام این تفاسیر، علاوه بر رویکردهای سیاسی به امتناع ایران از ارسال اورانیوم به روسیه که در کل نشان‌دهنده عدم تمایل تهران به خارج شدن اورانیوم از ایران است و این موضوع موجب شکل‌گیری نوعی اجماع بین اعضای گروه 1+5 و در نتیجه صدور قطعنامه علیه ایران شده است، بار دیگر روسیه با توجه به شرایط جهانی و موقعیت داخلی، موضع غیرشفافی درخصوص برنامه هسته‌ای ایران اتخاذ کرده است. چنانکه ولادیمیر پوتین، نخست‌وزیر روسیه اخیراً اعلام کرده است: «روسیه اطلاعی در دست ندارد که نشان دهد ایران بر روی تولید سلاح هسته‌ای کار می‌کند». هر چند نیکلای پاتروشف، دبیر شورای امنیت فدراسیون روسیه، در دیدار با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، از طرف اسرائیلی خواسته است، اگر دلایلی مبنی بر وجود چنین برنامه‌ای در ایران دارند، ارائه کنند.

ملاحظات خاص روسیه در قبال ایران

با توجه به روند رویکرد روسیه به مسئله هسته‌ای ایران، به نظر می‌رسد روسیه با ملاحظات کلی خود به ایران، تمایل دارد یک نقش تعدیل‌کننده و یا در نهایت یک نقش حل‌وفصل‌کننده نهایی را برعهده بگیرد و در چنین شرایطی، اگر ایران با طرف‌های ذی‌ربط به سمت توافق گام بردارد، روسیه خواستار توافقی است که نقش مسکو به عنوان کاتالیزور نه تنها مورد چشم‌پوشی قرار نگیرد، بلکه مورد توجه بیشتری واقع شود. اما چنانچه مذاکرات ایران و طرف‌های غربی به سمت بروز مشکلات جدی پیش رفت، درحالی‌که طبیعتاً روسیه حق دارد به سمت اولویت‌های مهم‌تر خود قدم بردارد، اما باز هم روسیه بر این تصور است که مسکو چه در صورت همکاری با غرب و چه همراهی با تهران، در مسئله هسته‌ای ایران ذی‌حق می‌باشد.

به همین دلایل، پس از مذاکرات ژنو و رد شدن توافقات در تهران، که بسیاری از کارشناسان آن را احتمال می‌دادند؛ ایران توافق اولیه خود را کنار گذاشته و پیشنهاد ارسال اورانیوم به خارج از کشور را نخواهد پذیرفت. به ویژه آنکه در داخل ایران تقریباً تمام جناح‌ها و گروه‌های سیاسی از این توافق انتقاد می‌کنند و نه تنها به غرب، بلکه به روسیه نیز اعتمادی ندارند. وقتی بحث پیشنهاد جدید البرادعی مبنی بر جایگزینی ترکیه به جای روسیه در توافق ژنو، با گمانه‌زنی‌های متفاوت مطرح شد و این سوء‌ظن به وجود آمد که با توجه به شاخصه‌های موجود، احتمال اینکه پیام و تمایل ایران از زبان البرادعی مطرح شده باشد، رفتار مقامات روسیه به سمت تحمیل فشار علیه ایران پیش رفت؛ چرا که اجرای توافق ژنو، به روسیه این امکان را می‌داد که ضمن کاستن از فشار غرب در این مسئله، همچنان کارت ایران را در اختیار داشته باشد و نقش تعیین‌کنندگی روسیه را در آینده برنامه هسته‌ای ایران برای خود حفظ کند و با حل‌وفصل مسائل رابطه ایران و غرب، روسیه از دور خارج نشود.

روسیه و آینده مسئله هسته‌ای ایران

با صدور قطعنامه شورای حکام آژانس انرژی اتمی، زمینه‌ای فراهم شده است که احتمالاً در اوایل سال میلادی آینده قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل حداقل با افزایش تحریم‌ها به تصویب برسد و با توجه به رویکرد اخیر مسکو، به نظر می‌رسد رأی روسیه نیز به این قطعنامه مثبت خواهد بود. ازاین‌رو اینک این سؤال در محافل سیاسی ایران و جهان مطرح است که با وجود این روند، آینده روابط ایران و روسیه به چه سمت‌وسویی پیش خواهد رفت؟

درخصوص رویکرد روسیه به مسئله هسته‌ای ایران، نظرات گوناگونی در بین تحلیلگران روسی وجود دارد. پایگاه اطلاع‌رسانی شورای فدراسیون روسیه (مجلس سنا)، گزارش می‌دهد برخی از اعضای این شورا معتقدند روسیه نباید اجازه دهد در روابط با ایران تنشی ایجاد شود و به سخنان رئیس‌جمهور ایران که به خاطر حمایت روسیه از قطعنامه اخیر شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از مسکو انتقاد نموده است نیز باید واکنشی بسیار محتاطانه نشان داد. واسیلی لیخاچف، معاون رئیس کمیته امور بین‌المللی شورای فدراسیون روسیه نیز معتقد است: «باید نسبت به سخنان انتقادآمیز رئیس‌جمهور ایران واکنش آرامی نشان داد. از سوی ما هیچ واکنش شدیدی نباید صورت بگیرد. البته بد نیست که مقامات ایرانی واضح‌تر‌ نظر خود را بیان کنند. اگر از نظر آنها در این مورد روسیه موضع صحیحی اتخاذ نکرده، باید ما را متقاعد کنند که ایران قصد دارد از انرژی اتمی فقط برای اهداف صلح‌آمیز استفاده کند. در کل، ایران بهتر است از این نمایش دائمی آمادگی خروج از صحنه مذاکرات امتناع ورزد».

این درحالی است که «الکسی ارباتوف» عضو آکادمی علوم روسیه در مصاحبه‌ای با نزاویسیمایا گازیتا خاطر نشان می‌کند در سیاست روسیه نسبت به رابطه با ایران، تغییری جدی رخ داده است. وی می‌گوید: «ایران به روسیه نشان داد نه تنها حمایت مسکو و تلاش‌های کرملین برای حل مسالمت‌آمیز مشکل را ارج نمی‌نهد، بلکه به‌سادگی منافع و تعهدات روسیه را نیز در نظر نمی‌گیرد و منافع منع گسترش را به حساب نمی‌آورد». ارباتوف معتقد است روسیه با تمام توان خود اثبات کرد مسئله را می‌توان به روش صلح‌آمیز حل کرد و برنامه هسته‌ای ایران ماهیتی نظامی ندارد، اما اعلامیه اخیر مقامات ایران درباره ساخت 10 کارخانه جدید غنی‌سازی اورانیوم و اینکه همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به حداقل خواهد رسید، گواه عکس آن است. این کارشناس تصریح کرد: «روسیه در اینجا مورد تمسخر جامعه جهانی قرار گرفته است، در برابر کشورهایی که همراه با آنها طی سال‌هایی بسیار مذاکره می‌کرد. این به طور قطع روسیه را منزجر ساخته است». وی می‌افزاید: «اکنون که روابط روسیه با امریکا بهتر می‌شود، واشینگتن در رابطه با سیستم دفاع ضدموشکی، گسترش ناتو، گرجستان و سیستم امنیت اروپا که روسیه پیشنهاد می‌دهد، تا حدی کوتاه آمده است، در پاسخ به آن، روسیه نیز آماده در نظر آوردن منافع امریکاست».

نتیجه‌گیری: پیشنهاداتی در تعامل ایران و روسیه

آنچه مسلّم است، با اجماع در صدور قطعنامه شورای حکام، بار دیگر شرایط جدیدی از نظر تبلیغاتی و فشار سیاسی برای ایران به وجود آمده است. آنچه اکنون برای تدوین خط‌مشی راهبردی ایران در پیشبرد مسئله هسته‌ای ضروری به نظر می‌رسد، شناخت خط‌مشی بازیگران تعیین‌کننده این مسئله است. لذا برای تدوین راهبرد ایران، باید به بازی‌های جداگانه و مستقل روسیه و امریکا و همچنین بازی مشترک مسکو ـ واشینگتن که در حال حاضر روی میز مذاکره و تفاهم قرار گرفته است، توجه داشت. البته نمی‌توان به مواضع اروپا به ویژه انگلیس و فرانسه بی‌توجه بود.

همچنانکه پیش از این نیز ذکر شد، روسیه در بازی مستقل خود نمی‌تواند از ملاحظات ژئوپُلیتیکی ایران صرف نظر کند. اکثر کارشناسان روسی می‌گویند به‌رغم رقابت ایران و روسیه، همواره روابط با ایران و کارت ایران برای روسیه بسیار با اهمیت است. آنها معتقدند درحالی‌که عراق و افغانستان در زیر نفوذ غرب و امریکا قرار دارند، ایران کمربند امنیتی آسیای مرکزی و قفقاز در برابر نفوذ غرب است؛ لذا روسیه از مواضع فعلی نظام جمهوری اسلامی ایران در قبال امریکا و غرب استقبال می‌کند.

به همین نحو ایران نیز در خط‌مشی سیاست خارجی خود به اهمیت ژئوپُلیتیک روسیه و نقش نسبی این کشور در عرصه مسائل بین‌المللی واقف است. بنابراین، برای ایران مناسب است که نگرانی از رویکرد روسیه به مسئله هسته‌ای ایران، به معنای نادیده گرفتن ملاحظات سیاسی و امنیتی ایران نباشد. درحالی‌که از سوی دیگر، درک ملاحظات واقع‌گرایانه روسیه هم نباید به معنای بازیگری منفعلانه ایران در دست روسیه باشد. در واقع لازمه موفقیت ایران در مسئله هسته‌ای، حرکت گام‌به‌گام تاکتیکی با در نظر گرفتن مقدورات و محذورات سیاست خارجی و در راستای تأمین منافع مستقل ملی می‌باشد.

باید در نظر داشت ایران تنها یکی از حداقل شش موضوعی است که بر روی میز مذاکره روسیه و امریکا قرار گرفته است؛ هرچند روس‌ها می‌گویند به موضوعات مورد مذاکره به صورت مستقل می‌نگرند. وزارت امور خارجه روسیه پیش از این اعلام کرده است: «مسکو دلیلی برای مرتبط دانستن مسئله تشدید تحریمات علیه ایران با عقد پیمان جدید “استارت” نمی‌بیند و قصد ندارد به جای بستن پیمان جدید محدودیت تسلیحات تهاجمی استراتژیکی با امریکا موسوم به “استارت”، از پیشنهاداتی مبنی بر تشدید تحریم‌ها علیه ایران حمایت کند و این دو مسئله را مستقل از هم می‌شمارد». اما در عمل همان‌طور که امریکا از کارت موضوعات دیگری چون سپر موشکی، سازمان تجارت جهانی و غیره برای جلب توجه روسیه استفاده می‌کند، روسیه نیز به طور متقابل عملاً از کارت ایران و سایر موضوعات در گفتمان جدید سیاست خارجی خود با واشینگتن استفاده می‌برد.

در حقیقت، حداقل از نظر روس‌ها موضوع هسته‌ای ایران امتیازی نیست که بتوان دو دستی تقدیم امریکا کرد، بلکه این کارت بازی با طرف غربی باید حتی‌المقدور حفظ شود. این موضوع در رفتار اخیر روسیه نیز خودنمایی می‌کند. همان‌گونه که پس از صدور قطعنامه شورای حکام، بلافاصله سرگئی اشماتکو  وزیر انرژی روسیه با سفر به ایران اعلام کرد نیروگاه بوشهر تا پایان مارس 2010، آماده تحویل می‌شود. حتی به نظر می‌رسد با فروکش کردن انتقادات فرماندهان نظامی ایران از بدقولی روسیه در تحویل S-300، مسکو در این باره نیز با مقامات ایرانی رایزنی‌هایی داشته است. هر چند در این خصوص اظهارنظر رسمی از سوی مقامات دو کشور صورت نگرفته، اما به نظر نمی‌رسد فضای انتقادی که پس از موضع روسیه درباره عدم تحویل S-300 به ایران، در بین مقامات ایرانی شکل گرفته بود، به خودی خود آرام شده باشد.

در وضعیت کنونی که به نظر می‌رسد گام بعدی گروه 1+ 5 در موضوع هسته‌ای ایران، تنظیم قطعنامه از طریق شورای امنیت سازمان ملل باشد، از روسیه نمی‌توان انتظار مقاومت در برابر این تحریم‌ها را داشت؛ اما انتظار می‌رود در صورتی که مسکو نشانه‌هایی مبنی بر تلاش امریکا برای تشکیل اجماع جهانی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران مشاهده کرد؛ همچون گذشته سعی کند شرایط را برای مذاکرات بیشتر مهیا نماید که نهایتاً در متن قطعنامه تعدیل مختصری صورت بگیرد. اگرچه در این زمینه احتمال طرح سناریوهای دیگر از جانب امریکا، برای جلب نظر روسیه، کاملاً منتفی نیست.

در واقع جدا از حفظ خط‌مشی عملیات روانی در مقابل جنگ روانی طرف‌های مقابل، باید پذیرفت رویکرد دووجهی روسیه از یک طرف به سوی ایران، از طرف دیگر به سوی امریکا و غرب، با محوریت موضوع هسته‌ای ایران، الزاماً در تضاد با یکدیگر نیست. از سوی دیگر باید توجه داشت، رویکرد واقع‌گرایانه در نظام بین‌الملل جدید ایجاب می‌کند نه تنها راهبرد استراتژیک بلکه راهبرد تاکتیکی ایران نیز نباید کاملاً غربگرایانه، کاملاً شرقگرایانه و یا حتی کاملاً مبتنی بر شکاف موجود بین روسیه و امریکا باشد.