19 اسفند 1384
مقدمه:
به دنبال اعلام سیاستهای جدید ”گاز پروم“، بزرگترین شرکت گاز روسیه، مبنی بر رساندن قیمتهای گاز روسیه به سطح قیمتهای جهانی و در پی آن اوج گرفتن اختلافات روسیه و اوکراین بر سر قیمت گاز تحویلی در اواخر سال گذشته، تفسیرها و برداشتهای مختلفی مبنی بر استفادة روسیه از سلاح گاز در قبال کشورهایی که همسو با سیاستها و منافع روسیه در منطقه نیستند، آغاز شد. هر چند مقامات روسیه این تحلیل را انکار میکنند، اما این واقعیت که کنترل منابع انرژی و مسیر انتقال آن میتواند به عنوان ابزار استراتژیکی برای نفوذ برکشورهای منطقه به کار رود، آشکار شد.
پیشبینی میشود روند مصرف گاز در جهان طی سه دهة آینده بیش از 70 درصد افزایش یافته و از 92 تریلیون فوت مکعب به 156 تریلیون فوت مکعب و رشد تقاضای گاز طبیعی تا سال 2030 از 23 به 28 درصد کل تقاضای انرژی جهانی برسد. این آمار حاکی از اهمیت واردات گاز برای اقتصادهای مدرن و همچنین مصرف کنندگان آن است. همین امر موجب شده تا کشورهای قفقاز و اروپا در اتخاذ رویکردی جدید نسبت به امنیت انرژی جدی باشند.
با توجه به تحرکات اخیر در توزیع گاز طبیعی و مشکلاتی که با قطع احتمالی گاز، کشورهای منطقه قفقاز و به ویژه اروپا با آن مواجه شدهاند، اهمیت تعدد منابع جایگزین انرژی به خصوص گاز طبیعی و نیز ضرورت دسترسی به مسیرهای متنوع انتقال انرژی و خطوط لوله گاز، بیش از هر زمان دیگر برای کشورهای مصرف کننده (که با قطع و یا کاهش گاز با بحرانی جدی روبه رو میشوند) مطرح شده است. از این رو، مقاله حاضر به فرصتهایی که این مسئله پیشروی جمهوری اسلامی ایران، (به عنوان دومین دارنده ذخایر گاز طبیعی در جهان و از لحاظ جغرافیایی، مستعدترین مسیر انتقال گاز)، قرار داده است میپردازد.
روسیه و انحصار گاز
روسیه با در اختیار داشتن حدود 30 درصد کل ذخایر گاز جهان دارای بزرگترین ذخایر گاز طبیعی معادل 47 تریلیون مترمکعب است. تولید گاز طبیعی روسیه در سال 2004، معادل 1/545 میلیارد مترمکعب بوده که انتظار میرود در سال جاری به 740 میلیارد متر مکعب افزایش یابد. در حال حاضر، حدود 30 درصد گاز مورد نیاز اروپا توسط روسیه تأمین میشود و 21 کشور اروپایی سالانه به میزان 150 میلیارد مترمکعب گاز از گاز پروم دریافت میکنند. پیشبینی میشود که تا سال 2020، اروپا به بیش از 70 درصد گاز روسیه وابسته شود. سه مسیر اصلی انتقال گاز روسیه به اروپا عبارتنداز: مسیر اوکراین به اروپا که بیش از 80 درصد گاز صادراتی به اروپا را منتقل میکند؛ خط لوله یمل (Yamal) که از بیلوروس به آلمان و لهستان می رسد؛ و خط لوله بلو استریم که از طریق دریای سیاه گاز را به ترکیه منتقل میکند.
گاز پروم که پس از فروپاشی شوروی حدوداً به مدت پانزده سال، همسایگانش را با قیمتهای پایین همانند مصرف کنندگان گاز داخلی روسیه عادت داده بود، در دسامبر 2005 اعلام کرد که از اول سال 2006، قیمت گاز طبیعی روسیه برای کشورهای بالتیک از 80 به 125 دلار به ازای هر 1000 متر مکعب افزایش خواهد یافت.
به دنبال سیاست جدید انرژی روسیه، ”نبرد گاز“ مسکو با برخی کشورهای CIS (اوکراین، گرجستان و مولداوی) آغاز شد. اوکراین هدف اصلی حمله روسها بود. گاز پروم قیمت گاز برای حکومت نارنجی را از 50 به 160 دلار (برای هر 1000 متر مکعب) افزایش داد. گرجستان هدف بعدی بود که قیمت گاز تحویلی به آن کشور از 63 به 110 دلار رسید و مولداوی نیز با قیمت160 دلاری گاز روسیه مواجه شد. این در حالی است که بیلوروس، متحد وفادار روسیه، همان قیمت قبلی (47 دلار) را برای گاز روسیه میپردازد و مینسک کنترل کامل خطوط لوله اصلی صادرات گاز طبیعی به اروپای غربی را به روسیه واگذار کرده است.
از طرفی روسیه با آغاز طرحها و پروژههای جدید انتقال انرژی، درصدد است وابستگی خود را به خطوط لوله موجود گاز که از کشورهای همجوار ترانزیت میشود، کاهش دهد. افتتاح خط لوله بلو استریم به طول 1213 کیلومتر در نوامبر 2005، روسیه را از طریق دریای سیاه به ترکیه و سپس بازارهای اروپا متصل میکند؛ اجرای طرح خط لولة 1200 کیلومتری روسیه – آلمان که روسیه را بدون گذر از لهستان و اوکراین، مستقیماً از دریای بالتیک به آلمان متصل میسازد، و طرحهایی که کشورهای آسیایی از جمله چین و ژاپن را هدف صادرات گاز خود قرار میدهند، همگی در راستای سیاستهای جدید انرژی و کنترل و انحصار روسیه بر انتقال و عرضه انرژی در دهههای آتی است.
صرفنظر از اینکه آیا سیاستهای گازی کرملین در جهت فشار سیاسی بر کشورهای نزدیک روسیه که در مدار دور شدن از مسکو و نزدیکی به غرب قرار گرفتهاند میباشد، یا نوعی دیپلماسی به منظور تسلط بر شبکه ترانزیتی انتقال انرژی است، این تحولات، توجه کشورهای منطقه و اروپایی را به ضرورت دسترسی به منابعجایگزین گازطبیعی ومسیرهای جدیدومتنوع انتقال آن معطوف نموده است.
ایران؛ رقیب بالقوه گازی روسیه
ایران با در اختیار داشتن 5/27 تریلیون متر مکعب گاز طبیعی، دارای 6/15 درصد کل ذخایر گازی جهان است و پس از روسیه در رتبه دوم قرار دارد. از طرفی موقعیت ژئوپولیتیک ایران در مسیر شرق به غرب و شمال به جنوب، گذشته از اینکه میتواند به بازار مصرف گاز منطقه اورآسیا و کشورهای اروپایی و آسیایی متصل شود، مسیر انتقال مناسبی جهت طرحهای جدید خط لوله و صادرات گاز به مصرفکنندگان انرژی است. در حال حاضر، شبکه خط لوله ایران از سواحل خلیج فارس تا دریای خزر امتداد دارد. خط لوله شرق به غرب از سرخس در مرز ترکمنستان به ارومیه در نزدیکی مرز ترکیه کشیده شده است. همچنین شبکه گاز ایران به شبکه گاز ترکمنستان متصل است.
ایران، گزینة مناسبی جهت تأمین منابع گازی کشورهای قفقاز جنوبی است. رئیس جمهور آذربایجان، الهام علیاف که از اول سال جاری با افزایش قیمت گاز به سقف 110 دلار برای هر 1000 متر مکعب گاز روسیه مواجه شده است، به صراحت اعلام میکند که ”ما به دنبال منابع جایگزین گاز، از جمله ایران هستیم“. جمهوری آذربایجان تنها قادر است 5 میلیارد از 14-12 میلیارد متر مکعب گاز مصرفی سالانهاش را تولید کند. به این ترتیب، انتظار میرود عرضه گاز ایران به نخجوان از 52 میلیون مترمکعب در سال 2005، به 250 و در نهایت به 500 میلیون مترمکعب افزایش یابد.
همچنین آذربایجان درصدد است برای کاهش وابستگی به گاز روسیه، یک میلیارد مترمکعب گاز در سال 2006 از ایران خریداری کند. این گاز که پس از آمادهسازی و انجام امور فنی لازم جهت رفع مشکلات ناشی از تفاوت شبکههای گازی دو کشور، قرار است از طریق آستارا تحویل شود، مورد استفاده نیروگاه برق علی بایراملی در مرز با ایران قرار خواهد گرفت.
علاوه بر این، جمهوری آذربایجان پیشنهادی برای سوآپ گاز ایران در وضعیت اضطراری به گرجستان داده است. در همین رابطه رئیس جمهور گرجستان، ساکاشویلی، نیز در مقالهای در واشنگتن پست در 9 ژانویه 2006، با اشاره به اقدامات اخیر روسیه در زمینه گاز مینویسد:
”پیام روسیه به اتحادیه اروپا روشن است و آن استفاده از منابع انرژی به عنوان سلاحی برای نفوذ سیاسی است. راه گرجستان مشخص است، ما به دنبال تنوع بخشیدن به منابع انرژی و شبکههای انتقال آن هستیم. ” با انفجارهای اخیر در خطوط لوله گاز در منطقه مرزی روسیه و گرجستان و سرمای شدید و بیسابقه در این منطقه، ایران 2 میلیون متر مکعب گاز از طریق خط لوله آذربایجان به گرجستان تحویل داده است.
ایران و ارمنستان در حال حاضر مشغول ساخت پروژه خط لوله 20 اینچی به طول 140 کیلومتر و با هزینة 220 میلیون دلار میباشند که از مرند در ایران به کاجاران در ارمنستان امتداد دارد و در چهار سال اول بهرهبرداری قادر است سالانه 1/1 میلیارد متر مکعب گاز به ارمنستان تحویل دهد و ظرفیت افزایش تا 3/2 میلیارد متر مکعب گاز را نیز دارد. قیمت گاز توافق شده با ارمنستان 85 دلار برای هر 1000 متر مکعب گاز است و گاز پروم که مسئول خط لولهای است که گاز روسیه را از طریق گرجستان به ارمنستان منتقل میکند، با در اختیار داشتن 45 درصد سهام شرکت آرمروس گازپروم (Armrosgazprom) ارمنستان، در این پروژه مشارکت دارد.
تحویل گاز ایران به ارمنستان از طریق گاز ترکمنستان صورت میگیرد. ترکمنستان از طریق خط لوله کردبچه – کردکوی گاز را به شمال ایران تحویل میدهد. این خط لوله در سال 2005، حدود 6 میلیارد متر مکعب گاز به ایران صادر کرد که مطابق برنامه در سال 2006 این مقدار به 8 میلیارد متر مکعب افزایش خواهد یافت. قیمت گاز ترکمنستان به ایران 44 تا 50 دلار در سال 2005 بود که در سال جاری به 50 الی 60 دلار به ازای هر 1000 مترمکعب گاز خواهد رسید. با این حال، قیمت 85 دلار برای فروش گاز ایران به ارمنستان، در حالی که گاز پروم قیمت 110 دلار را پیشنهاد کرده است، برای ارمنیها به صرفه خواهد بود.
هر چند گزینه ایران نمیتواند جایگزین گاز روسیه در ارمنستان شود، اما عرضه این گاز میتواند در مواقع اضطراری و قطع احتمالی گاز ترانزیتی روسیه از طریق گرجستان به ارمنستان، به کار آید. شبکه خط لوله انتقال گاز ایران به آنکارا که در سال 2001 تکمیل شد و سالانه بیش از 5 میلیارد متر مکعب گاز ایران را به ترکیه میرساند، در پی اختلاف بر سر کیفیت و قیمت گاز با مشکلاتی مواجه شد. در این خصوص، امضای موافقتنامهای با اوکراین در ژوئیه 2005، با حمل سالانه بیش از 30 میلیارد متر مکعب گاز، راه صادرات گاز ایران به اروپا را باز میکند و میتواند جایگزین مسیر ترانزیتی ایران به ترکیه شود.
طرحها و پروژههای انتقال گاز ایران
هر چند در حال حاضر شبکه خطوط انتقال گاز در ایران محدود است، اما استعداد جغرافیایی ایران، توجه مصرفکنندگان اصلی انرژی را با ارائه طرحها و پروژههای خط لوله به خود جلب کرده است که برخی به مراحل ساخت و اجرایی شدن نزدیکاند و برخی با اتخاذ سیاستهای روشنتر در خصوص صادرات گاز و رفع موانع سیاسی و فنی میتوانند تبدیل به پروژههای سودآور و مطلوبی شوند. از جمله طرحهای خطوط لوله گاز میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- طرح خط لوله انتقال گاز ایران – پاکستان – هند معروف به ”خط لوله صلح“ که با هزینة 7 میلیارد دلاری به طول 2600 کیلومتر گاز ایران را از طریق پاکستان به هند عرضه میکند. زمینهای هموار ایران، نیروی متخصص و مجرب در زمینه صنعت نفت و گاز و وجود ساختار صنعتی در ایران، از جمله مزایای این طرح محسوب میشود.
- پروژه خط لوله انتقال گاز ایران به ارمنستان، که 26 درصد آن تا به حال انجام شده و در صورت تکمیل، گاز ایران ضمن تأمین نیاز ارمنستان به سایر کشورهای منطقه و همچنین اروپا صادر خواهد شد.
- طرح اتصال شبکه خط لوله ایران به قطر با اتصال از میادین گاز قطر به بندر عسلویه با 150 کیلومتر خط لوله، جهت توسعه و بازاریابی گاز.
- طرح خط لوله ”نابوکو“ (Nabucco) بین ایران و اتریش. به پیشنهاد چند کشور اروپایی، مطالعات احداث خط لوله گاز ایران به اروپا به طول 1980 مایل و با هزینه تخمینی 5 میلیارد و 38 میلیون دلار آغاز شده است. در حال حاضر، برخی از شرکتهای نفت و گاز اروپا شامل شرکت اتریشی ”او.ام.وی“ ؛ شرکت مجاری ”ام.او.ال“؛ شرکت رومانیایی ”ترنس گاز“ ؛ شرکت ترکیهای ”بوتاش“؛ و شرکت بلغاری ”بلغارگاز“، با آغاز مطالعات خود جهت انتقال گاز ایران، در این پروژه سهیم هستند.
”شرکت بینالمللی خط لوله گاز نابوکو” مسئول تهیه و هماهنگی مراحل پروژه و برآورد هزینة واقعی آن میباشد. این خط لوله قرار است از ایران به بندر بام گارتن در اتریش امتداد یابد. قراردادهای عرضه گاز در سال 2007 آماده خواهد شد و عملیات احداث آن از سال 2008 آغاز میشود و در سال 2010 گاز ایران به کشورهای اروپایی ارسال خواهد شد.
- طرح خط لوله جدید گاز ترکمنستان – ایران که میتواند واردات گاز از ترکمنستان را تا سال 2015 به 20 میلیارد متر مکعب افزایش دهد. در حال حاضر، واردات گاز ایران از ترکمنستان 7 میلیارد متر مکعب است.
- طرح خط لوله گاز ایران – یونان از طریق ترکیه که در سال 2003 از طرف اروپا با هزینة 10 میلیارد دلار پیشنهاد شد. گاز ایران از طریق این خط لوله وارد بازارهای اروپایی میشود.
- طرح خط لوله ایران – ترکمنستان – قزاقستان جهت ایجاد یک شبکه منطقهای صادرات گاز به بازارهای بالقوة مصرف.
- طرح خط لوله ایران – چین، که به دو طریق یعنی امتداد خط لوله هند و پاکستان، یا از طریق آسیای مرکزی گاز ایران را به بازار گرسنه چین میرساند. از آنجا که احتمال احداث خط لوله پیشنهادی روسیه به چین، با توجه به استراتژی انرژی روسیه مبنی بر عدم سرمایهگذاری بر روی خط لولهای که تنها یک مصرف کننده دارد، اندک است، امکان مانور ایران در صادرات گاز به چین را بیشتر مینماید.
نتیجهگیری:
تقاضای روزافزون مصرف انرژی به ویژه گاز طبیعی در دهههای آینده، به همراه بحران کاهش و قطع گاز در ماههای اخیر، توجه کشورهای منطقه و مصرف کنندگان اروپایی را به یافتن منابع جایگزین گاز و همچنین مسیرهای متنوع انتقال آن معطوف نموده است. استفاده از انرژی به عنوان اهرم فشار توسط روسیه بر برخی کشورهای مستقل مشترکالمنافع، فرصتی برای ایران فراهم نموده تا با عرضه و انتقال گاز بتواند به بازارهای مهم مصرف راه یابد. در عین حال، اجرای پروژههای تجارت منطقهای و بینالمللی گاز با ایران، نه تنها در راستای منافع مصرف کنندگان خواهد بود، بلکه میتواند منجر به گسترش روابط و وابستگیهای اقتصادی شده و به بهبود روابط سیاسی بینجامد.
جمهوری اسلامی ایران با توجه به این ضرورت میتواند به همراه سیاست اعتمادسازی منطقهای و بینالمللی از طریق افزایش ظرفیت خطوط لوله موجود؛ امتداد خطوط لوله موجود به مصرفکنندگان جدید؛ و شرکت در پروژههای جدید گازرسانی، نقش مهمی در سیاستهای گازی منطقه ایفا کند. پیامد این سیاستها گذشته از رشد و توسعه اقتصادی کشور با سرمایهگذاری بر صنعت گاز، ضمن اینکه به ارتقای روابط با کشورهای منطقه و خنثیسازی سیاستهای ستیزهجویانه آمریکا در قبال ایران منجر میگردد، به تقویت جایگاه ایران در منطقه نیز کمک میکند.
در مجموع برخی نکات مهم برای جمهوری اسلامی ایران عبارتاند از:
- ضرورت اتخاذ استراتژی یا سیاست گازی منسجم و شفاف با توجه به سند چشمانداز بیست ساله ایران در راستای تبدیل شدن به قدرت اول منطقه.
- جلب سرمایهگذاریهای خارجی لازم در اجرای پروژههای توسعه میادین گاز و نیز طرحهای خطوط لوله انتقال گاز [ذکر این نکته جالب است که عربستان به عنوان چهارمین دارنده ذخایر گاز جهان با اتخاذ استراتژی انرژی جدیدی در جهت دو برابر کردن ظرفیت تولید گاز طبیعی و صدور آن درصدد است به عنوان مهمترین عرضه کننده گاز جهان مطرح شود.]
- تأثیر نقش بازیگری ایران با عرضة گاز طبیعی در ملاحظات سیاسی اروپا.
- ایجاد پیوندهای ساختاری و استراتژیک لازم با کشورهای منطقه و قدرتهای اروپایی و آسیایی.
- با توجه به استراتژی انحصارگرایانة روسیه در خصوص عرضه و انتقال انرژی، رویکرد ایران به صادرات و ترانزیت گاز باید رویکردی مبتنی بر همکاری و نه رقابت با روسیه باشد. از اینرو، مشارکت با روسیه در برخی پروژههای زیربنایی انرژی، ضمن بهرهگیری از فرصتها و ایجاد روابط استراتژیک پایدار، فضای لازم را برای نقش آفرینی ایران در منطقه فراهم میکند.
در همکاریهای گازی ایران با جمهوریهای شوروی سابق این نکته باید مدنظر قرار بگیرد که در چالشهای احتمالی این جمهوریها با روسیه بر سر مسئله گاز، جمهوری اسلامی ایران نباید به گونهای عمل کند که در یک طرف دعوا قرار بگیرد، به عبارت دیگر با توجه به اینکه در حال حاضر ارزش گاز صادراتی ایران به این جمهوریها رقم قابل توجهی نمیباشد، ایران نباید به گونهای رفتار نماید که روسها نسبت به اهداف و عملکرد ایران احساس خطر نمایند. شکلگیری یک فضای رقابتی میان ایران و روسیه در عرضه گاز به جمهوریهای شوروی سابق با توجه به ابزارهای متعدد روسها، به هیچوجه به سود ایران نخواهد بود.