چکیده

پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) که در سال 1949 و به منظور ایجاد سپر دفاعی در برابر اتحاد جماهیر شوروی از سوی آمریکا و کشورهای متحد اروپایی آن کشور تشکیل شد، در تمامی دوران جنگ سرد با اتحادیه نظامی رقیب خود -پیمان ورشو- در حالت رویارویی قرار داشت، هر چند که این رویارویی هیچ گاه به برخورد نظامی منتهی نشد. با این حال، از همان نخستین روزهای پس از فروپاشی شوروی و انحلال پیمان ورشو، ضرورت ابقای ناتو مورد بحث محافل سیاسی-نظامی و آکادمیک قرار گرفت. انتظار همگان این بود که با از میان رفتن دلایل وجودی ناتو به فعالیت این سازمان نظامی نیز خاتمه داده شود، اما تحولات بعدی در دهه 1990، به ویژه درگیری‌های بالکان موجب شد که نه تنها این پیمان کماکان به حیات خود ادامه دهد، بلکه در سال 1999 با الحاق سه کشور چک، مجارستان و لهستان گسترش نیز پیدا کند و متعاقب آن در یک حرکت دیگر در خصوص گسترش به سمت شرق در سال 2004 هفت کشور بلغارستان، استونی، لتونی، لیتوانی، رومانی، اسلواکی و اسلونی را به عضویت خود بپذیرد.

گسترش ناتو به سمت شرق و ارائه تعریف جدیدی از وظایف و برنامه‌های این پیمان واکنش شدید روسیه را برانگیخت، اما وقوع حوادث 11 سپتامبر و همسویی روسیه با آمریکا در مبارزه با تروریسم بین‌الملل، روسیه را به همکاری با پیمان ناتو در چارچوب «شورای روسیه و ناتو» سوق داد. به این ترتیب‌، فعالیت‌های ناتو در حوزه کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز تسهیل شد. تحول مهمتر در این رابطه، گسترش فعالیت‌های ناتو در افغانستان و پذیرش فرماندهی نیروهای سازمان ملل متحد «ایساف» در سال 2003 در آن کشور بود. در واقع، این اقدام نخستین فعالیت ناتو در منطقه‌ای خارج از حوزه سنتی این پیمان در اروپا به شمار می‌رفت.

علاوه بر اهمیت تحولات ذکر شده، نکته قابل توجه این است که فعالیت‌های جدید ناتو به طور عمده در محیط امنیتی ایران به وقوع پیوسته است. اهمیت مسئله ایجاب می‌کرد که موضوع از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار گیرد. لذا در راستای فعالیت‌های تحقیقاتی معاونت پژوهش‌های سیاست خارجی، ضرورت تحقیق و ارائه مطالبی در خصوص فعالیت‌های ناتو و تأثیراتی که می‌تواند بر امنیت ملی ایران داشته باشد، مورد توجه قرار گرفت. در مجموعه مقالات حاضر تلاش شده تا ضمن آشنایی با تحولات و رویکردهای جدید ناتو به فعالیت‌های ناتو در محیط امنیتی ایران نیز پرداخته شود.

بر این اساس، پژوهشنامه حاضر به سه بخش تقسیم شده است:

در بخش اول با عنوان «ناتو جدید» سه مقاله درج شده است که سیاست‌ها و شرایط جدید ناتو را مورد بررسی قرار می‌دهد. در مقاله اول در این بخش با عنوان «ناتو جدید در معادلات بین‌المللی» وضعیت این پیمان بعد از فروپاشی شووری و ضرورت انجام اصلاحاتی در آن برای انطباق با شرایط جدید جهانی مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این رابطه به ویژه روابط جدید اروپا و آمریکا بعد از جنگ سرد و تأکید آمریکا بر قبول مسئولیت‌های جدید از سوی کشورهای اروپایی بررسی شده است. در پایان مقاله نتیجه می‌گیرد که آمریکا خواهان آن است که کشورهای اروپایی در سیاست‌ها و اقدامات جدید ناتو به لحاظ مالی و عملیاتی سهم بیشتری را بر عهده گیرند. از طرف دیگر، فعالیت‌های جدید ناتو واکنش کشورهایی نظیر روسیه را در پی داشته است که در نوشتار حاضر به بررسی نظرات هر دو طرف یعنی کشورهای عضو ناتو و روسیه پرداخته شده است. در این زمینه، نویسنده با توجه به دیدگاه‌های متضادی که در میان اعضای ناتو و در محافل سیاسی روسیه درباره عضویت کامل روسیه در ناتو وجود دارد، چنین نتیجه‌گیری می‌کند که هنوز آمادگی لازم برای این امر نه در روسیه و نه در ناتو وجود ندارد.

دومین مقاله این بخش با عنوان «جهت‌گیری سیاست خارجی روسیه در برابر ناتو» به شناسایی و تحلیل سیاست خارجی روسیه در برابر پدیده گسترش ناتو می‌پردازد. وجود ارزش‌های متفاوت و در عین حال اهداف مشترک میان روسیه و ناتو موجب شده تا سناریوهای مختلفی در مورد روابط متقابل میان این دو بازیگر بین‌المللی مطرح شود. بر اساس استدلال این مقاله، هویت ژئوپولتیکی حاکم بر سیاست خارجی روسیه از یک سو و عملگرایی روسیه باعث شده تا این کشور در عین پذیرش اصل گسترش ناتو به شرق، مانع نفوذ این پیمان امنیتی در مناطق پیرامونی و حائل خود شود.

«چارچوب جدید استراتژیک در روابط روسیه و ناتو» عنوان سومین مقاله این بخش است که به بررسی روابط روسیه و ناتو اختصاص دارد. در این مقاله به همکاری‌های ناتو و روسیه در قالب شورای روسیه و ناتو پرداخته شده و تأثیر این همکاری‌ها بر دو طرف مورد بررسی قرار گرفته است. در واقع، با وقوع حوادث 11 سپتامبر و مبارزه جهانی با تروریسم سازوکار جدیدی در همکاری‌های میان ناتو و روسیه مطرح شده است. در این مقاله از سه دیدگاه اروپایی، آمریکایی و روسی نحوه تعامل روسیه و ناتو مورد بررسی قرار گرفته است.

بخش دوم این پژوهشنامه به مسئله «حضور ناتو در محیط امنیتی ایران» می‌پردازد و شامل پنج مقاله می‌باشد. در این بخش سعی شده است تا تأثیر اقدامات و سیاست‌های ناتو در محیط امنیتی ایران مورد بررسی قرار گیرد.

در مقاله اول با عنوان «ظهور ناتو جدید و پیامدهای آن برای آسیا» نویسنده تلاش کرده تا تأثیر فعالیت‌های جدید ناتو شامل پذیرش اعضای جدید و یا اجرای طرح‌هایی همچون «مشارکت برای صلح» در آسیا را مورد بررسی قرار دهد. در این رابطه به ویژه به فعالیت‌های ناتو در کشورهای حوزه قفقاز و آسیای مرکزی پرداخته شده است. حضور ناتو در حوزه قفقاز و در افغانستان باعث شده تا این پیمان وارد یکی از تحولات مهم خود یعنی گسترش حوزه عملیاتی به خارج از اروپا شود. همسایگی ناتو با ایران که علاوه بر ترکیه به عنوان عضو رسمی ناتو کشورهای همسایه شرقی و شمالی ایران را نیز در بر می‌گیرد، باعث شده تا ضرورت برقراری نوعی ارتباط نهادینه شده و یا رسمی میان ایران و ناتو مورد توجه قرار گیرد.

مقاله دوم تحت عنوان «چالش‌های فراروی ناتو در افغانستان: پیشنهادهایی برای ایران» به اقدامات ناتو در افغانستان پرداخته است. این مقاله، به تلاش ناتو برای بازتعریف حوزه فعالیت خود از جمله فعالیت‌های آن در چارچوب فرماندهی نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل در افغانستان می‌پردازد. این مسئله یکی از مهمترین موضوعاتی بود که در اجلاس ناتو در شهر ریگا پایتخت لتونی در سال 2006 مورد بررسی سران کشورهای عضو ناتو قرار گرفت. فعالیت‌های ناتو در افغانستان موضوعی است که مورد توجه ایران قرار دارد و این مقاله نیز به فرصت‌ها و تهدیدهایی اشاره دارد که برای منافع امنیتی ایران به همراه می‌تواند داشته باشد.

مقاله سوم با عنوان «معیارهای نامشخص برای سنجش موفقیت آمریکا و ناتو در افغانستان» ترجمه و تلخیص مقاله‌ای از آنتونی کوردزمن، کارشناس ارشد مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی است که به بررسی وضعیت کنونی در افغانستان و نقش آمریکا و ناتو در ثبات‌سازی در این کشور جنگ زده می‌پردازد. در این مقاله ضمن نقد و بررسی فعالیت‌های ناتو در افغانستان راه‌کارهایی برای فعالیت ناتو در افغانستان و دستیابی به اهداف مورد نظر آمریکا و متحدانش در این کشور ارائه شده است.

مقاله چهارم با عنوان «ناتو و خاورمیانه» به مسئله گسترش ناتو و پذیرش عضویت ناظر برخی کشورهای منطقه خاورمیانه همچون عربستان، مصر، اردن و اسرائیل در ناتو و تأثیر آن بر محیط امنیتی منطقه می‌پردازد. در این بین، حضور نیروهای ناتو در عراق به عنوان یکی از مسائل مورد توجه مقام‌های ناتو اهمیت خاصی به فعالیت‌های خاورمیانه‌ای ناتو می‌دهد. بررسی حضور ناتو در منطقه خاورمیانه با توجه به آثار آن برای ایران مورد توجه نویسنده این مقاله بوده است.

مقاله پنجم و آخرین مقاله این بخش با عنوان «روابط ناتو با جمهوری آذربایجان» به یکی از عرصه‌های مهم فعالیت ناتو در محیط امنیتی ایران یعنی جمهوری آذربایجان اختصاص یافته است. در واقع، علاقه و توجه جمهوری آذربایجان به برقراری روابط گسترده با طرف‌های غربی به ویژه آمریکا باعث شده است که مقام‌های این کشور توجه خاصی به همکاری با ناتو و حتی عضویت در این پیمان نشان دهند. با این حال، به نظر می‌رسد هنوز موانع زیادی برای پذیرش عضویت جمهوری آذربایجان در ناتو وجود داشته باشد، به گونه‌ای که ناتو ترجیح می‌دهد همکاری‌های خود با این کشور را در چارچوب طرح‌های مشارکتی تعریف کند.

بخش سوم پژوهشنامه میزگردی تحت عنوان «حضور ناتو در افغانستان» می‌باشد که با توجه به اهمیت فعالیت‌های ناتو در افغانستان به صورت تخصصی در یکی از جلسات معاونت پژوهش‌های سیاست خارجی مرکز تحقیقات استراتژیک برگزار شد.